گزارش ویژه ساواک از بررسی حوادث اخیر و ناآرامی های داخلی ایران 20/3/1342
گزارش ويژه
درباره : بررسى حوادث اخير
20 /3 /1342
اين گزارش در پرونده تظاهرات 15 خرداد بايگانى شود. شهابى 21 /3
در پرونده پانزده خرداد 129316 بايگانى شود. 25 /9
بطوريكه استحضار دارند روابط حسنه موجود بين دولت و علماء و روحانيون تقريبا از نيمه دوم سال 1338 بدنبال تقديم لايحه اصلاحات ارضى بوسيله دولت بمجلسين روبسردى گرائيد تا آنجا كه در اثر تحريكات و اقدامات ماليكن و برخى از روحانيون تهران از جمله آيتاللّه سيد محمد بهبهانى فتوائيهاى نيز از طرف مرحوم آيتاللّه بروجردى عليه اصلاحات ارضى صادر گرديد و نتيجتا لايحه مذكور در مجلس بترتيبى بتصويب رسيد كه بهيچ وجه قابل اجراء نبود.
در دوره حكومت دكتر امينى بر اثر تصويب مقررات جديد اصلاحات ارضى و آغاز اجراى اين برنامه مجددا جنب و جوشهايى در بين روحانيون شروع شد و سيد جعفر بهبهانى كه بعلل وجهات شخصى و عدم واگذارى پست حساس بوى مخالف دولت وقت بود به وسيله پدر خود آيتاللّه بهبهانى و روحانيون وابسته بوى مرتبا باين تحريكات دامن ميزد. وضع بهمين منوال ادامه داشت تا اينكه در مهر ماه سال گذشته تصويبنامه مربوط بانجمنهاى ايالتى و ولايتى در هيات دولت بتصويب رسيد و ضمن آن بزنان نيز حق راى اعطاء گرديد و در اثر اين اقدام روحانيون و مالكين عمده كه از اجراى برنامه اصلاحات ارضى بشدت ناراحت ولى در نتيجه حمايت بيدريغ افكار عمومى از اين برنامه بميزان زيادى قادر بمخالفت با آن نبودند بهانه جديدى پيدا كرده و عليه دولت بتبليغات و تحريكات پرداخته و در مدت كوتاهى توانستند ناراحتى بالنسبه قابل ملاحظهاى جهت دولت بوجود آورند. تا اينكه دولت ناگزير اتخاذ تصميم درباره اين تصويبنامه و شركت زنان در انتخابات انجمنهاى مذكور را ببعد موكول كرد. در نتيجه دو ماه مبارزات و كشمكشهاى علماء با دولت در مورد تصويبنامه انجمنهاى ايالتى و ولايتى همبستگى و تشكل بيشترى در صفوف روحانيون كه تا آن هنگام چندان وحدت نظرى با يكديگر نداشتند بوجود آمد و جناحهاى سياسى و غير سياسى مخالف را پيش از پيش متوجه استفاده از نيروى روحانيون در مبارزه عليه دولت ساخت. چندى نگذشت كه تصويبنامه مربوط بموقوفات و ملى كردن جنگلها و مراتع تصويب و تصميم گرفته شد لوايح ششگانه اصلاحى بتصويب ملى گذارده شود. روحانيون كه خود نيز از اصلاحات ارضى و واگذارى موقوفات باجارههاى طويل المدة بدهاقين ناراحت بودند در اثر تحريك مالكين و جبهه ملى و دستجات وابسته و ساير جناحهاى مخالف عليه تصويب ملى اعلاميههايى صادر و شركت مردم را در آن تحريم و تحريكات خود را تشديد نمودند و دولت ناچار شد اقداماتى عليه آنان معمول دارد.
علماء و روحانيون مخالف كه بتدريج رهبرى آنها بعهده آيتاللّه روحاللّه خمينى محول ميشد تقريبا از 3 ماه پيش باين طرف در انتظار رسيدن ايام سوگوارى ماه محرم بودند تا آنجا كه آيتاللّه خمينى كه عيد نوروز سال جارى را عزا اعلام نموده بود بكرات اظهار داشته بودند عيد شيعيان در سال جارى در محرم برگزار خواهد شد.
حوادثى نظير واقعه مدرسه فيضيه قم و جريانات تبريز در روز دوم فروردين سال جارى به تشديد اوضاع كمك كرد تا اينكه ماه محرم فرا رسيد. علماء و روحانيون بويژه آيتاللّه خمينى كه عده زيادى از وعاظ و طلاب را بمنظور اجراى يك طرح و نقشه تبليغاتى دامنه دار عليه دولت بشهرستانهاى مختلف اعزام داشته بودند در تهران ـ مشهد ـ قم و ساير شهرها بشدت مشغول فعاليت شده و دولت را باتهام پايمال كردن موازين اسلامى ـ ايجاد روابط با اسرائيل ـ تقويت و ايجاد تسهيلاتى جهت فرقه بهايى و برخى اقدامات ديگر مورد حمله قرار داده و مخصوصا در نظر داشتند در روزهاى تاسوعا و عاشورا از كثرت فوقالعاده دستجات عزادار استفاده و حتى الامكان تصادماتى بين مامورين انتظامى و مردم بوجود آورده و از آن بهرهبردارى بنمايند. ولى طرح عاقلانه عدم مداخله قواى انتظامى در امور دستجات عزدارى در روزهاى سوگوارى اين فرصت را بآنان نداد و مراسم سوگوارى تاسوعا و عاشورا در سراسر كشور و با نظم و آرامش برگزار شد.
در تهران بامداد روز عاشورا طبق دعوت و اعلام قبلى، گروهى در حدود 3 هزار نفر مركب از عناصر منتسب بجمعيت نهضت آزادى و انجمنهاى اسلامى وابسته به آن عوامل طرفدار آيتاللّه بهبهانى ـ بقاياى فدائيان اسلام ـ اعضاى جمعيتها و هياتهاى مذهبى ـ افراد كميته بازار جبهه ملى و برخى از بازاريان متعصب كه همگى آنها ضمن داشتن پارهاى اختلافات با يكديگر در تاييد و پشتيبانى از نظريات آيتاللّه خمينى وحدت نظر دارند در مسجد حاج ابوالفتح واقع در ميدانشاه جمع و بصورت دمونستراسيون در خيابانهاى رى ـ سر چشمه ـ بهارستان ـ شاهآباد ـ اسلامبول ـ فردوسى ـ شاهرضا ـ سى مترى نظامى ـ سپه و ناصر خسرو بگردش در آمده و به دادن شعارهايى له خمينى و بعضا دكتر مصدق و عليه دولت و مقامات عاليه كشور پرداخته و در خاتمه در حالى كه از تعداد آنها تا حدودى كاسته شده بود بمسجد سلطانى وارد و در آنجا بآنان اعلام شد كه بعد از ظهر روز مذكور در مسجد هدايت گرد آيند.
ابتكار اين تظاهرات بدلايل و قرائن ذيل بيشتر در دست عوامل منتسب بجمعيت نهضت آزادى بود:
1ـ مشاهده عدهاى از عناصر طرفدار اين جمعيت در بين متظاهرين.
2ـ دادن شعارهاييى له مصدق.
3ـ دادن شعارهاى تندى عليه مقامات عاليه كشور كه مخصوص افراد اين جمعيت است.
4ـ كشاندن متظاهرين بخيابانهاى شمالى شهر و توقف در برابر دانشگاه.
5ـ اعلام اينكه متظاهرين بعد از ظهر روز عاشورا در مسجد هدايت حضور بهمرساند.
عده مذكور بعد از ظهر روز عاشورا در مسجد هدايت اجتماع و سخنان مكارم شيرازى را استماع و آنگاه بطرف مسجد آذربايجانيها كه فلسفى واعظ در آن بوعظ ميپرداخت رهسپار شد و در بين راه تظاهراتى عليه دولت و له خمينى بعمل آورده و فرداى روز عاشورا مجددا در مسجد حاج ابوالفتح گرد آمده و با عده كمترى (در حدود يكهزار و پانصد نفر) با دادن شعارهاى تندترى در همان خط سير روز قبل بتظاهرات پرداخته و در بعد از ظهر نيز با شكستن در مسجد هدايت كه ظاهرا بدستور سيد محمود طالقانى بسته شده بود وارد اين مسجد شده و در خاتمه مجلس بآنان اطلاع داده شد كه فرداى آن روز (چهارشنبه 15 /3 /42) بار ديگر در مسجد سلطانى گرد آيند.
عدهاى از آنها پس از خروج از مسجد مجددا در خيابانها بتظاهرات پرداختند كه مامورين انتظامى در ميدان توپخانه آنان را كه در حدود 125 نفر بودند محاصره و دستگير كردند.
ضمنا از ظهر روز عاشورا آيتاللّه خمينى در مدرسه فيضيه بمنبر رفته و سخنرانى بالنسبه شديداللحنى عليه دولت و مقامات عاليه كشور ايراد نمود و حملات وعاظ در مساجد و منابر تهران و شهرستانها در روز 3 شنبه (يازدهم محرم) همچنان ادامه يافت.
بدنبال اين جريانات تصميم گرفته شد آيتاللّه خمينى و جمعى ديگر از روحانيون و وعاظ ناراحت در تهران و شهرستانها بازداشت شوند و بهمين ترتيب نيز عمل و سهشنبه شب (14 /3 /42) خمينى در قم و در حدود 20 نفر از روحانيون و وعاظ در تهران دستگير گرديدند.
خبر مربوط بدستگيرى خمينى و فلسفى واعظ و ساير روحانيون بامداد روز 4 شنبه (15 /3 /1342) سريعا در بازار و محافل مذهبى و ساير طبقات مردم تهران منتشر و متعاقب آن زمزمه ابراز عكسالعمل و تعطيل دكاكين شنيده شد و جمعى از طرفداران خمينى و ساير روحانيون در اينمورد بكوشش و فعاليت پرداختند.
مقارن همين احوال در حدود ساعت 0830 قريب به 400 نفر از عناصر وابسته بجمعيت نهضت آزادى و اعضاى جبهه ملى بازار طبق قرار قبلى در مسجد سلطانى اجتماع كرده بودند كه مامورين انتظامى آنان را پراكنده ساختند. عده مذكور باتفاق سايرين در بازار و ساير خيابانهاى جنوبى و شرقى شهر و ميدان بار فروشها كسبه و اصناف را به تعطيل كار و مغازههاى خويش دعوت و بتدريج گروه كثيرى از بازاريان و متعصبين مذهبى در خيابان بوذرجمهرى و حوالى بازار گرد آمدند. توضيح اينكه چون بامداد روز 4 شنبه نيز برگزارى مجالس روضهخوانى و اجتماعى مردم در مساجد بمناسبت ايام سوگوارى همچنان ادامه داشت لذا اين امر را نميبايستى در مطلع شدن هر چه بيشتر مردم از خبر بازداشت خمينى و ساير روحانيون پيوستن بصفوف مجتمعين بى تاثير دانست.
متظاهرين كه در اثر تبليغات چند روزه وعاظ در منابر كاملاً تحريك و از شنيدن خبر بازداشت خمينى ـ فلسفى و سايرين عصبانى شده بودند و ضمنا در ساعات اوليه مامورين انتظامى بميزان كافى در حوالى بازار موجود نبوده و شدت عملى مشاهده نمىكردند لذا بر تجرّى خود افزوده و به ساختمان اداره كل انتشارات و راديو حمله و شيشههاى آنرا خرد كردند و چون موفق بدخول باين اداره نشدند فعاليتهاى تخريبى خود را بساير نقاط شهر گسترش داده و بصورت دستجات مختلف بين 50 الى چهار صد نفرى بخرد كردن و آتش زدن اتوبوسها و اتومبيلهاى دولتى و شخصى ـ كندن باجههاى راهنمائى و فروش بليط ـ كيوسكهاى تلفن ـ آتش زدن كتابخانه پارك شهر و مغازهها ـ ايذا و اذيب افراد كليمى و بانوان ـ تخريب ميدانهاى عمومى و غيره مبادرت ورزيده و حتى ببرخى از كلانتريها و كارخانه برق نيز حمله بردند كه در اثر اعزام نيروهاى كمكى نظامى و تيراندازى و كشته و مجروح شدن عدهاى از متظاهرين خاتمه ولى بعد از ظهر روز 5 شنبه با وجود بر قرار حكومت نظامى بار ديگر اجتماعاتى در حوالى بازار و سرچشمه تشكيل كه در اثر تيراندازى مامورين انتظامى پراكنده گرديدند.
در قم ـ مشهد ـ شيراز ـ كاشان ـ خمين ـ نيز در روزهاى 4 شنبه و 5 شنبه (15 و 16 /3 /1342) بعنوان اعتراض به بازداشت خمينى ـ قمى ـ محلاتى و سايرين تظاهرات كم و بيش مشابهى بوقوع پيوست.
دستجات شركت كننده در اغتشاش
در تظاهرات و فعاليتهاى مخربى كه در تهران صورت گرفت تا آنجا كه گزارشهاى واصله حكايت ميكند طبقات ذيل شركت داشتهاند:
1) عناصر وابسته بجمعيت نهضت آزادى و انجمنهاى اسلامى منتسب باين جمعيت.
2) بازاريان طرفدار جبهه ملى.
3) اعضاى هياتهاى مذهبى نظير هيات قائميه و جوانان حداد و غيره.
4) بقاياى فدائيان اسلام.
5) طرفداران آيتاللّه بهبهانى و برخى ديگر از روحانيون
6)بازاريان متعصب مذهبى.
7) جمعى از متنفذين و چاقوكشان جنوب شهر و ميدان بار فروشها نظير طيب حاج رضايى.
اين دستجات و طبقات كه در اجتماع مسجد حاج ابوالفتح و سپس دمونستراسيون خيابانها در روز عاشورا نيز شركت داشتند همانطوريكه فوقا ذكر شد گر چه ممكن است با يكديگر داراى تضادهاى فكرى و اختلاف نظرهائى بوده باشند ولى در اين اواخر كليه دستجات فوق جدا از آيتاللّه خمينى طرفدارى و پيروى مينمودند.
ماهيت اغتشاش :
با توجه باقدامات تخريبى عناصر آشوبگر در نقاط مختلف شهر متحمل است در بادى امر چنين بنظر رسد كه اينگونه اقدامات نميتواند بدون نقشه و طرح قبلى و بدون داشتن ستادى مشترك و مجرب به منصه ظهور و بروز برسد ولى چنانچه بچگونگى بوجود آمدن اين ماجرا اندكى بيشتر توجه شود عقيده و ايمان بچنين فكرى در معرض شك و ترديد قرار خواهد گرفت زيرا در صورتيكه دستجات مخالف در توليد اين اغتشاش داراى طرح و نقشهاى بودند بمجرد بازداشت خمينى مبادرت بتظاهرات ننموده و تامل ميكردند تا هر چه بيشتر مردم از اين امر مطلع و سپس بطور غافلگيرانهاى شبانه كليه مراكز حساس و حياتى نظير كارخانه برق ـ آب ـ انبار ـ نفت و راه آهن و غيره را منفجر و فرداى آن روز دست باغتشاش ميزدند.
بعلاوه چنانچه آشوبگران داراى طرح و نقشهاى بودند هيچگاه بخراب كردن وسايل عام المنفعه و آتش زدن كتابخانه و امثال آن كه احساسات عمومى را جريحهدار مينمايد مبادرت نمىورزيدند. چون افراديكه منظورى باين مهمى (ساقط كردن دولت) را داشته و بخواهند جهت اين كار طرح و نقشهاى تنظيم نمايند مسلما اين اندازه عقل و درايت دارند كه بتوانند درك كنند اين اقدامات بزيان آنها تمام خواهد شد.
مضافا باينكه قسمت عمدهاى از اقدامات تخريبى در اثر اغراض شخصى صورت گرفته و افراديكه با سايرين قبلاً داراى حسابهائى بودهاند موقعيت را مغتنم شمرده و بتصفيه حساب پرداختهاند كه نظاير اين امر در حوادث روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه زياد بچشم ميخورد.
بهرحال گرچه هنوز زود است كه بتوان اظهار نظر صريح و قطعى در مورد ماهيت اين اغتشاش بعمل آورد ولى از قرائن امر چنين استنباط ميشود كه حوادث هفته گذشته را با ترديد ميتوان يك شورش طبق نقشه و برنامه دانست و بفرض آنكه عناصر مخالف در صدد تهيه و تدارك نقشههاى خائنانهاى جهت بر هم زدن نظم و امنيت كشور بودهاند اين وقايع قبل از فرا رسيدن موعد اجراى نقشههاى آنان حادث و در حقيقت طرحهاى آنان را بر هم زده است.
ضمنا نقش طبقات ناراضى از صفوف و دستجات مختلف و افراد بيكاره و همچنين تحريكات مداوم راديوهاى بيگانه و عوامل ديگرى از اين قبيل را نمىبايستى ناديده گرفت. و مسلما تعداد زيادى از جمع 4 تا 6 هزار نفرى كه در روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه موجبات ايجاد اغتشاش را فراهم ساختند از طبقات ناراضى و بيكارهاى بودند كه محققا در هر نغمه مخالفى كه ساز شود شركت خواهند جست.
بديهى است كه تحقيقات بعدى در مورد ارسال وجوهى از خارج و كمكهاى جمال عبدالناصر بعوامل آشوبگر و نتايج حاصله از بازجوئيهاى معموله از افراد بازداشتى بيش از پيش ماهيت قضيه را روشن خواهد ساخت.
در حال حاضر چه بايد كرد؟
آنچه مسلم است براى دولت كه اكنون دست ببازداشت آيتاللّه خمينى و برخى ديگر از علماء و وعاظ ناراحت زده و بدنبال آن حوادثى باين صورت كه ملاحظه شد رويداده راه برگشت و عقب نشينى وجود ندارد. زيرا دادن كوچكترين امتياز بروحانيون بر تجرى آنان افزوده و دولت را با بزرگترين شكست مواجه خواهد ساخت. ولى در عين حال برخى راه حلها و طرق وجود دارد كه ميتوان بوسيله آنها بدون دادن امتياز موجبات اسكات مخالفين و بر طرف ساختن بحران و جلب حمايت متدينين بى غرض را فراهم ساخت.
بنظر ميرسد كه در شرايط فعلى انجام اقدامات ذيل جهت اعاده وضع عادى در كشور فوريت و ضرورت دارد:
1ـ باز كردن بازارها و دكاكين : چون تعطيل بازار تهران و برخى شهرستانها دليل ادامه اوضاع غير عادى در كشور است و مخالفين اين امر را نشانه همدردى و پشتيبانى مردم از خود دانسته و مسلما تعطيل بازار را وسيله كسب امتيازاتى از دولت قرار ميدهند، لذا مساعى دولت بايد در درجه اول صرف مفتوح ساختن بازار تهران و نتيجتا شهرستانها گردد و با توجه باينكه اكثر كسبه مايل بباز كردن دكاكين خود ميباشند موفقيت در اين راه چندان دشوار بنظر نميرسد. ولى مسلما عدهاى از بازاريان متعصب نيز جدا مخالف مفتوح شدن مغازهها هستند و اين عده باتفاق ساير عناصر ناراحت و اخلالگر محققا منتهاى كوشش خود را بكار خواهند برد تا از باز گرديدن بازار جلوگيرى نمايند. جهت گشودن دكاكين ميبايستى ابتداء در بازار و خيابانهاى اطراف ايجاد اعتماد از نظر وجود امنيت نمود و سپس از طريق تماس با برخى از محترمين بازار و وساطت معمرين اطاق بازرگانى تهران در اين باره اقدام كرد و عنداللزوم ميتوان بتهديد از قبيل برداشتن سقف بازار و غيره نيز متوسل شد.
2ـ آزادى فورى افراد بيگناه و رسيدگى و تعقيب سريع پروندههاى اخلالگران و اعمال مجازاتهاى شديد در مورد آنان بويژه نسبت بچاقوكشانى نظير طيب حاج رضائى كه افكار عمومى نيز از آنها بشدت متنقر است.
3ـ دستگيرى كليه اعضاى جمعيت نهضت آزادى و انجمنهاى وابسته و همچنين بقاياى فدائيان اسلام و برخى از هياتهاى مذهبى خطرناك كه در جريانات اخير نقش درجه اول را بعهده داشتهاند بمنظور جلوگيرى از وقوع حوادث بعدى.
4ـ ممانعت از برگزارى تظاهرات بمنظور ابراز تنفر نسبت بحوادث اخير به وسيله افراد بدنام نظير شعبان جعفرى و اصولاً خوددارى از هر گونه استفاده از اين دسته اشخاص در اين قبيل امور.
5ـ جلب و تحبيب پارهاى از وعاظ مورد اعتماد كه در اثر جريانات اخير از روضه خوانى و نتيجتا منافع مادى خويش محروم گرديدهاند و كمك بآنها بمنظور محكوم كردن مسببين اين وقايع.
6ـ رعايت احترام بيشترى نسبت بروحانيون روشنفكر خوشنام نظير راشد و كمرهاى و استفاده از آنها.
7ـ واگذارى فورى تلويزيون ايران بدولت كه موجب حملات مداوم وعاظ بدولت و متهم شدن مقامات مسئول بحمايت از فرقه بهائى است.
8ـ محدود ساختن هر چه بيشتر روابط ايران با اسرائيل و رعايت استتار كامل در اينمورد و متوقف شدن حمايت راديو اسرائيل از ايران در برنامه فارسى اين راديو.
9ـ چون بر كنارى جهانگير تفضلى از وزارت مشاور و سرپرستى اداره كل انتشارات و راديو در طبقات مختلف مردم حسن اثر فراوانى داشته و در حال حاضر تعويض كابينه بهيچ وجه مقرون بمصلحت نيست لذا چنانچه دولت برخى از وزراء و مسئولين امورى را كه چندان خوشنام نيستند نظير دكتر خوشبين وزير مشاور، بهنيا وزير دارائى، دكتر خانلرى وزير فرهنگ و رسول پرويزى معاون نخست وزير را تغيير دهد در جلب رضايت و اعتماد مردم تاثير بسزائى خواهد داشت.
10ـ ضمنا بايد كليه دستگاههاى مسئول و همچنين جمعيتهاى زنان منتهاى كوشش خود را بعمل آورند كه در آينده مستمسكى بدست روحانيون نداده و با اقداماتى از قبيل دعوت هنرپيشگان موجبات ناراحتى بيشترى را فراهم نسازند.