کتاب و نشریه

تاریخ اجتماعی و سیاسی ایل بزرگ قشقایی

حسن تاریخی (کشاورز)


کتاب "تاریخ اجتماعی و سیاسی ایل بزرگ قشقایی"در اواخر سال 1389، توسط انتشارات قشقایی شیراز منتشر شد و در نمایشگاه بزرگ کتاب شیراز در سال 1390 از آن رونمایی گردید. این کتاب که با هدف آشنایی بیشتر مردم با آیین زندگی ایل قشقایی منتشر شده، به قلم نوروز درداری نگارش شده است و کتابی است که به تمام سنتها، آداب ورسوم، تاریخچه و پیشینه، فرهنگ ورسوم مهاجرت ایل قشقایی پرداخته است.
نوروز درداری که از طایفه وندا از ایل دره شوری قشقایی است در سال 1318 در شهرستان گچساران متولد شده است و بیش از 40 سال در بخش صنعت و امور پژوهشی اشتغال داشته و علاوه بر این اثر، کتاب هایی مانند مدیریت ژاپن ،خروج از بحران و مدیریت مشارکتی از جمله آثار وی است.
 
ایل قشقایی یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های عشایر کوچنده ایران است و در گذر زمان نقش مهمی در تاریخ کشور ایران داشته است. قشقایی‌ها عشایر ترک‌زبانی هستند که طی ادوار مختلف تاریخی از سرزمین‌های حاشیه (ترکستان) و وابسته به ایران بزرگ، به فلات فعلی ایران کوچیده و قرن‌ها پیش در جنوب ایران ساکن شده‌اند. مردم ایل بزرگ قشقایی از راه پرورش حیوانات و کشاورزی زیست و در پی چراگاه‌های طبیعی، سالانه از محلی به محلی دیگر کوچ می‌نمایند. بیش‌تر مردم عشایر قشقایی ترک‌زبان هستند و تعداد بسیار کمی از طوایف موجود در این ایل ممکن است منشا زبان دیگری به جز ترکی مانند فارسی، کردی، لری و عربی داشته باشند. نگارنده در کتاب حاضر ضمن بیان پیشینه تاریخی و موقعیت جغرافیایی ایل قشقایی، تاریخ سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی این ایل از دوران صفویه تا پایان دوره پهلوی را بررسی کرده است. در کتاب به نقش ایل قشقایی در دوره ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد 1332 نیز اشاره گردیده است و از مباحث جزئی‌تر کتاب می‌توان از جمعیت ایل قشقایی، آداب و رسوم، زبان، پوشاک، وضعیت آموزش و سوادآموزی عشایر و... نام برد.
این اثر در نه فصل به نگارش درآمده که دربردارنده موارد زیر می‌باشد:

فصل اول شامل پیشینه‌ی تاریخی ایل قشقایی،منشأ ایل قشقایی،تاریخ‌ مهاجرت ترکان به فلات ایران،تاریخ مهاجرت ترکانقشقایی به فارس و اسناد موجود تاریخی است.(ص 52-82)در این فصل نویسنده به منشأ نام‌ این قشقایی پرداخته و آراء و نظریات موجود در این زمینه را بیان کرده است. فصل دوم این اثر شامل موقعیت جغرافیایی و جمعیت،حدود قلمرو ایل بزرگقشقایی،جمعیت عشایر کوچنده ایران و جمعیت ایل‌نشینان قشقایی است.(ص 33-4)ذ فصل سوم کتاب دربردارنده‌ی زبان و فرهنگ ایل قشقایی،زبان ترکی،جمعیت‌ مردم ترک‌زبان در دنیا،سوادآموزی در عشایر،تأسیس مدارس عشایری‌ در فارس،پوشاک مردم قشقایی،تزیینات و زیورآلات زنان در ایل قشقایی، موسیقی و اهمیت آن در ایل،همسرگزینی و تشریفات عروسی،آهنگ‌ها و سرودهای مرسوم و مذهب و اعتقادات ایل قشقایی است.در واقع نویسنده در این بخش در صدد شناساندن فرهنگ فولکوریک و بومی ایل‌نشینان قشقایی به خواننده است.(ص 95-771) -فصل چهارم شامل کوچ‌نشینی،ویژگی‌های زندگی کوچ‌نشینی،انواع کوچ و مهارت‌ها و پیشه‌های مردم ایل قشقایی است.(صص 602-771)

فصل پنجم این اثر شامل اقتصاد و دست‌بافته‌های ایل،شیوه‌های دامپروری، صنایع دستی رایج مانند قالی‌بافی،گلیم‌بافی و سرانجام مالیات در ایلات ایران و قشقایی است.مؤلف در این فصل به تارخی اقتصادی ایل و زیرساخت‌های آن‌ پرداخته و اطلاعات مبسوطی را درباره‌ی شیوه‌های امرار معاش و فعالیت‌های‌ اقتصادی و گونه‌های مختلف دامداری و زمینداری ایلقشقایی ارایه داده است. در بخش قالی‌بافی اطلاعات ارزشمندی در زمینه‌ی انواع طرح‌ها،رنگ‌ها و نمادهای مرسوم در این صنعت فرا روی خوانندگان خود قرار می‌دهد که‌ در نوع خود کم‌نظیر می‌باشد و مبحث مالیات و انواع آن شامل اطلاعات‌ گسترده‌ای درباره‌ی رابطه‌ی میان ایل قشقایی و حکومت مرکزی و بالعکس‌ است.(ص 952-562)در واقع این پنج فصل تاریخ اجتماعی و فرهنگی‌ کوچ‌نشینان قشقایی را دربرگرفته و با خاتمه‌ی آن مبحث تاریخ سیاسی آغاز می‌شود که فصل ششم تا نهم این اثر را به خود اختصاص می‌دهد.

فصل ششم کتاب در واقع آغاز مبحث تاریخ سیاسی ایل قشقایی محسوب‌ می‌شود که شامل موضوعات سازمان سیاسی-اجتماعی ایل قشقایی، تشکیلات درونی آن،تقسیمات ایل،سازمان ادرای و اجرایی ایل و نیز برخی از شخصیت‌های ایلی است.در این بخش نویسنده به تقسیمات قدرت و ساختار اجتماعی ان پرداخته و آن‌گاه اطلاعات و آمارهای جالب‌توجهی را درباره‌ی‌ میزان جمعیت تیره‌ها و طوایف مختلف ارائه داده که در نوع خود ارزشمند است. (ص 572-982)در بخش دیگری نویسنده به بیان ساخت قدرت در ایل قشقایی پرداخته و هرم قدرت سیاسی ایل را توضیح داده و تقسیمات ساختار قدرت در ایل را که شامل ایلخان،ایل بیگی،کلانتران،خان،کدخدا و ریش‌سفیدان است‌ بیان کرده است.(ص 092-392)

فصل هفتم کتاب تحت عنوان تاریخ سیاسی ایل قشقایی است که در دو بخش به آن پرداخته که بخش اول شامل تاریخ ایلقشقایی از صفویه تا قاجار است و بخش دوم آن دوران حکومت پهلوی تا کودتای 82 مرداد سال 2331 را دربرمی‌گیرد.نویسنده در آغاز این بخش چنین می‌گوید «ترک‌های قشقایی پیش از سده‌ی ششم به ایران مهاجرت کرده و در فارس اقامت گزیده‌اند اما از وضعیت سیاسی آنان تا سده‌ی دوازدهم‌ سندی به دست نیامده است اولین سند تاریخی مربوط به دوران صفوی‌ است و ما نیز بررسی سیاسی این ایل را از همین زمان شروع می‌کنیم.» (ص 503)همان‌طور که از گفته‌های نویسنده برمی‌آید ورود ایل قشقایی به صحنه‌ی تحولات سیاسی ایران را بایست در آغاز فرمانروایی صفویان‌ جست‌وجو کرد که به عنوان یکی از ایلات حامی آن‌ها به نگهبانی از مرزهای جنوبی ایران گماشته شدند.آن‌گاه مؤلف به بیان شرح‌حال پاره‌ای‌ از رجال سیاسی و نظامی ایل در دوران صفوی تا پایان ان سلسله پرداخته‌ است.تحولات سیاسی ایل در دوره‌ی فرمانروایی نادر و جانشینانش و نیز زندیان از دیگر مباحث این بخش است.بررسی تاریخ سیاسی این‌ ایل در روزگار فرمانروایی قاجاریه مبحث بعدی است که از حجم‌ و گسترده زیادی برخوردار است.در بخش آغازین این مبحث مؤلف در تحلیل سیاستی آغامحمدخان قاجار نسبت به ایل قشقایی چنین می‌گوید: «آغامحمدخان با سوابقی که از دشمنی ایل قشقایی به علت همبستگی‌ آنان با زندیان و هم‌چنین کینه آن‌ها را از زمان اسارت در حکومت‌ کریم‌خان در این ایل به همراه داشت درصد انتقام برآمده و ایل را پاره‌ پاره کرده و آن را تضعیف نمود.»(ص 233-333)سپس نویسنده به‌ سیاست‌های حکومت قاجار در مورد ایلات دیگر پرداخته و جابه‌جایی‌ عشایر به منظور تضعیف قدرت آنان را به عنوان استراتژی قاجارها نام برده که ایل قشقایی نیز از پیامدهای آن برکنار نماند.

تحولات سیاسی ایل در دوران فرمانروایی شاهان قاجار مبحث بعدی این‌ بخش است.وی در ادامه،ایلخانان معروف این ایل را معرفی کرده و آن‌گاه به نقش ایل در تحولات دوران مشروطه پرداخته است و پاره‌ای از اقدامات و واکنش‌های آنان را به خوانندگان ارائه می‌دهد و یکی از پیامدهای‌ فتح تهران را دستیابی بختیاری‌ها به قدرت و تضعیف قشقایی‌ها می‌داند. فعالیت‌های برخی از سران ایل قشقایی در مجلس شورای ملی و رقابت‌ و ستیزه‌جویی آنان با سران بختیاری اشاره کرده که بیش از هر چیزی‌ خواننده را با این واقعیت در تاریخ سیاسی جدید ایران روبه‌رو می‌سازد که در دسته‌بندی‌های سیاسی و حزب نقش گرایش‌های ایلی پررنگ‌تر از تعلقات‌ اجتماعی است.سپس نوینسده به باین تحولات سیاسی فارس در دوران‌ جنگ جهانی اول و نقش سران قشقایی را در این تحولات بررسی کرده‌ است.بخش دوم فصل هفتم تحت عنوان دو مبحث جداگانه است،مبحث‌ نخست دوران حکومت پهلوی اول را دربرمی‌گیرد که مؤلف در این قسمت‌ به تشریح سیاست‌های عشایری رضاشاه در ایران و سپس فارس پرداخته و آن‌گاه به زندگی صولت الدوله قشقایی و رابطه‌ی وی با رضاشاه اشاره کرده‌ که از نقطه‌نظر چگونگی تعامل حکومت رضاشاه به سران قدرت‌های ایلی در ایران جالب‌توجه است.

شورش‌های ایل قشقایی و تمرد آنان در برابر استراتژی ایلی رضاشاه بخش‌ دیگری از این فصل را به خود اختصاص داده و به لحاظ ارائه‌ی کرونولوژی‌ نبردهای عشایر قشقایی در برابر حکومت مرکزی از اهمیتی ویژه برخوردار است. بررسی فراز و فرود سیاست‌های ایلی رضاشاه در منطقه‌ی فارس و در ارتباط با ایل قشقایی از مباحث بسیار مهم این اثر است که در بازنویسی تاریخی ایلات ایران‌ در این دوره از ارزش مضاعف برخوردار بوده و از آن‌جایی که پاره‌ای از مطالب این‌ مبحث براساس تحقیقات میدانی مؤلف استوار است قابل تأمل می‌باشد.

تحولات سیاسی این ایل در دوران پهلوی دوم واپسین مبحث تاریخ سیاسی‌ این بخش را دربرمی‌گیرد که با خروج رضا شاه از ایران و آزادی سران ایلی از جمله خوانین قشقایی از زندان آغاز می‌شود.سپس نویسنده به بررسی رابطه‌ی‌ پهلوی دوم با ایل قشقایی پرداخته که از نکات مهم و برجسته آن می‌توان‌ به قدرت‌گیری دوباره‌ی روسای ایل قشقایی و تقابل آنان با نیروهای حکومت‌ مرکزی در نبرد سمیرم اشاره کرد. نقش و جایگاه نخبگان ایل در دوران پهلوی دوم و تحولات نهضت ملی شدن‌ صنعت نفت واپسین مبحث این بخش است.

فصل هشتم کتاب تحت عنوان اسکان عشایر قشقایی است که مؤلف مراحل‌ سه‌گانه‌ی اسکان را بدین‌گونه تقسیم‌بندی کرده است.مرحله‌ی اول 5031- 0231 ش؛مرحله‌ی دوم 7331-7531 ش و مرحله‌ی سوم دوران انقلاب‌ ایران.آن‌چه در این قسمت حائز اهمیت است این است که نویسنده به ارائه‌ نمونه‌های عینی از تغییر زندگی مردم از کوچ‌نشینی به یک‌جانشینی پرداخته‌ است.در پایان این مبحث مؤلف به ارائه‌ی نظرات مخالفین و موافقین طرح‌ اسکان عشایر پرداخته و راهکارهای آن‌ها را در این زمینه بیان کرده است. (ص 596-577)

فصل نهم این اثر دربردارنده‌ی شرح حال شاعران ترک و غزل‌سرایان قشقایی است.مؤلف در ابن بخش به معرفی شاعران و نویسندگان قشقایی در گذشته‌ و دوران متأخر پرداخته و پاره‌ای از اشعار آنان را در این قسمت گنجانده است. (ص 757-877)
اما آنچه که نگاه پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 42 را بر روی این اثر  متمرکز کرده است، صفحاتی است که در آن به قیام عشایر فارس و بویر احمد علیه حکومت محمدرضا پهلوی بین سالهای 1341 تا 1343 پرداخته است. این تحرکات هم زمان با آغاز نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به وقوع پیوستند و حتی سخنرانی های امام خمینی در بهار سال 1342 تاثیرات به سزایی بر روی خروش قشقایی ها داشت.
مطالب مرتبط با این مبحث از صفحه 672 و با عنوان «انقلاب سفید و تاثیر آن در زندگی عشایر» آغاز می شوند در این رابطه می خوانیم:
در سال 1341، دولت مرکزی به توصیه دولت امریکا، برنامه های جدید اقتصادی و اجتماعی خود را تحت عنوان انقلاب سفید در شش اصل اعلام کرد و به رفراندوم گذاشت. یکی از این اصول اصلاحات ارضی بود و دیگریملی شدن جنگل هاو مراتع. این دو اصل، تاثیرات شگرف و گوناگونی در زندگی کلیه کوچ نشینان و از جمله ایل قشقایی باقی گذاشت. اگرچه اسکان عشایر شکست خورد ولی این دو اصل انقلاب سفید بخش عظیمی از عشایر را به سوی فقر سوق داد و آن ها را به حواشی دهات و شهرها کشاند و تعداد معدودی نیز با صاحب شدن زمین هایی به ثروت کلان رسیدند و اسکان اجباری یا دلخواه را انتخاب کردند.
در سال 1341 واقعه ای در فیروز آباد در رابطه با اصلاحات ارضی رخ داد که باعث شد نام ایلخان قشقایی (محمد ناصر خان) مجددا مطرح شود. اصلاحات ارضی در فارس بیشتر و سریع تر از نواحی دیگر شروع شد و مشکلات و مشکلات و برخوردهای عدیده ای را بوجود آورد. در منطقه فیروز آباد که مرکز ایلخانی نشین قشقایی بود، در یکی از دهات که املاک آن به ملک منصور خان قشقایی تعلق داشت، درگیری و اختلاف شدیدی پیش آمد و رییس اصلاحات ارضی منطقه به نام مهندس ملک عابدی کشته شد. قاتل یکی از افراد قشقایی و از ساکنین ده مربوط به ملک منصور خات بود. همین امر  سبب شد که کار را توطئه ای از جانب برادران قشقایی محسوب نمایند. آنچه که به این شک و تردید کمک می کرد، نامه ای بود که از طرف محمد ناصر قشقایی در روزنامه اطلاعات 24 آبان ماه یعنی سه روز بعد از واقعه مزبور به چاپ رسیده بود. در  آن نامه، ناصر خان اعلام کرده بود که هیچ مسئولیتی در قبال کارهای افراد فامیل خود ندارد و تنها مسئول عملیات خویش است. مفاد نامه چنین تفسیر شد که وی احتمالا از این واقعه مطلع بوده است. دکتر ارسنجانی وزیر کشاورزی و اصلاحات ارضی وقت هم رسما اعلام کرد که ایلخان قشقایی در این کار دست داشته است. دولت هم از فرصت استفاده کرد و منطقه فارس را ناحیه فئودالها اعلام کرد و ترتیبی اتخاذ کرد که شاه در کمتر از دو ماه شخصا اسناد مالکیت مربوط به 80 خانواده را در فیروز آباد تحویل زارعین دهد...(صفحه 674)
در ادامه این مطلب و  در مبحث بعدی موضوع «خلع سلاح عشایر» در همان سال 1341 مطرح می گردد که باعث شورش حبیب الله خان شهبازی و به طبع آن شورش عشایر بویر احمد می گردد. این اتفاق در دوره نخست وزیری امیر اسدالله علم  رقم می خورد که خود از خوانین بود. او به همراه ژنرال هدایت، رئیس ستاد ارتش و رئیس شهربانی و فرمانده کل ژاندارمری کشور، به شیراز سفر کرد و حضورا موضوع و اهمیت خلع سلاح را تشریح و دستورات جدی برای اجرای ان در جنوب صادر کرد. اجرای این برنامه هنگامی اهمیت بیشتری گرفت که در سال 1342 نیز شورشی به رهبری حبیب الله خان شهبازی رئیس طایفه سرخی در کوهمره اتفاق افتاد که گروهی از عشایر قشقایی، خمسه، ممسنی، بویر احمدی، بختیاری و حیات داودی در آن شرکت داشتند.
 شاه از این واقعه احساس خطر نمود و آجودان شخصی خود، ژنرال بهرام آریانا را به فارس اعزام کرد تا با ژنرال کریم ورهرام فرمانده نظامی فارس همکاری کند و از نیروی هوایی نیز در این پیکار استفاده کند. در بهار آن سال حملات شورشیان عشایر از سر گرفته شد که خونین ترین آنها در تنگ گچستان در نزدیکی دو نو کاک در غرب فارس رقم خورد. بویر احمدی ها به یک ستون صد و هشتاد نفره  ارتشیان حمله کردند که پنج افسر، سه چریک و چهل و پنج سرباز کشته شدند و دو افسر و هشت چریک و سی و پنج سرباز زخمی شدند. جنگ و گریز بین نیورهای دولتی و  شورشیان عشایر تا تابستان آن سال ادامه داشت. دولت با استفاده از تمام امکانات ارتش، ژاندارمری و به کارگیری بخشی از عشایر وفادار به دولت توانست شورشیان را سرکوب کند و تعدادی را نیز دستگیر و محاکمه و مجازات نماید.
از دیگر وقایعی که در این کتاب به آن پرداخته شده، شورش بهمن خان قشقایی در بهار 1343 است که در صفحه 676 کتاب مشروح آن آمده است
یکی از دیگر مباحث جالب توجه  کتاب مطالبی است که تحت عنوان «سرنوشت محمدرضا شاه» به آن پرداخته شده و به صورت خلاصه وار نگاهی به حوادث دوران پهلوی دوم از جمله قیام 15 خرداد 42 و پیروزی انقلاب اسلامی انداخته شده است. این مبحث در صفحات 677 تا 684 کتاب قرار دارد
در انتها لازم به ذکر است که کتاب 877 صفحه دارد و در سال 1392 به چاپ دوم رسید. اگرچه کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایل بزرگ قشقایی، اطلاعاتی جامع را به ما ارائه داده است ام کتاب فاقد یک کتابنامه مدون است و فقط در انتها فهرستی از منابع مورد استفاده آن ذکر شده است. نویسنده منابع و مآخذ خود را به‌طور کامل به خواننده معرفی نکرده است و این‌ نقیصه در امور مربوط  به ارجاعات تحقیقی بسیار نمود خواهد یافت. امید است در چاپ های آتی این مشکل نیز حل شود.



 
تعداد بازدید: 5183



آرشیو کتاب و نشریه

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.