حدیث عاشقی

مهرنوش کاظمی

حدیث عاشقی عنوان کتابی است از مجموعه دانستنیهای انقلاب برای جواناناست که مرکز اسناد انقلاب اسلامی این مجموعه را به جهت گویا سازی تاریخ انقلاب به زبان ساده و به صورت داستانی برای گروه سنی جوانان تهیه دیده است. این اثر به قلم محمد زرگر به رشته تحریر درآمده و به انعکاس گوشه هایی از زندگانی شهید دکتر مفتح اختصاص یافته است.
دکتر محمد مفتح در 28 خرداد 1307 شمسی در همدان به دنیا آمد پدرش شیخ محمود مفتح از وعاظ و مدرسان حوزه علمیه همدان بود. وی در سال 1315 شمسی وارد حوزه علمیه همدان شد و در 1322 شمسی جهت ادامه تحصیل به شهر قم عزیمت کرد. در سال 1344 هجری شمسی به درجه اجتهاد رسید و همچنین در همان سال با پشت سر گذاشتن تحصیلات دانشگاهی در مقطع دکتری فارغ التحصیل شد.
این اثر در نگاهی داستان وار به زندگی دکتر محمد مفتح در چهار بخش به معرفی زندگی سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی ایشان پرداخته است.
در بخش اول و دوم به تولد و دوران تحصیل دکتر مفتح پرداخته و سومین بخش از کتاب با عنوان  در راه روشنگری و مبارزه فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی، سیاسی، مذهبی  و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی را شرح داده است.
نقطه آغاز و شروع فعالیت های سیاسی آیت الله دکتر محمد مفتح را می توان سال 1342 شمسی دانست، سالی که حضرت امام به عراق تبعید شدند. در این سال ها او همراه سایر علما و روحانیت مبارز علیه رژیم پهلوی افشاگری نمود. زمانی که امام خمینی با تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی مخالفت کردند، دکتر مفتح در مجالس و منابر ضمن طرفداری از موضع امام، اعلامیه هایی مبنی بر لغو این لایحه به کمک دیگر علما نشست و میان مستمعین توزیع کرد
قیام 15 خرداد، از سویی نقطه عطف و بیداری ملت مسلمان ایران بود و از سویی دیگر عرصه آزمایش روحانیت مبارز، مجاهد و فداکاری بود که با اهدای خون خویش و خلق ایثار و حماسه از این عرصه و میدان سربلند و پیروز بیرون آمدند. در همین ایام فعالیتهای دکتر مفتح و شهید مطهری دو  یار هم سنگر برای احیا ابعاد اجتماعی- سیاسی اسلام، آن هم در آن اوضاع خفقان و جو رعب و وحشت و ایجاد رابطه و پیوند بین مردم، به خصوص قشر جوان و دانشگاهی اهمیت خاصی داشت، به تعبیر امام در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان مینمود. بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی گلوله حیله و مقدس مآبی و تحجر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را سوزاند و درید.
آیت الله دکتر مفتح، به دلیل حضور در دانشگاه و ارتباط نزدیک با دانشجویان توانست با واقع بینی و بینش عمیق و ژرف خویش مشکلات و نیازهای نسل جوان را تشخیص داده و برنامه موثری را برای تحقق وحدت میان دانشگاه و حوزه پی ریزی کند. پاسخ گویی صحیح دکتر مفتح به نیازها و مشکلات واقعی و عینی نسل جوان، باعث شد تا محبوبیت ویژه ای نزد این قشر کسب کند به همین خاطر ساواک به طور مداوم او را تحت نظر داشت.
دکتر مفتح مسافرت های تبلیغی خود را به منبرهای افشاگرانه و روشنگرانه تبدیل ساخته بود که این سخنرانی ها به لحاظ اثر عمیق و وسیعی که در میان مردم داشت، بارها از جانب ساواک تعطیل شد و این تعطیلی همواره با آزار و دستگیری دکتر مفتح همراه بود. دکتر مفتح با سخنرانی های شدیداللحن خویش در شهرهایی مانند آبادان، اهواز، خرمشهر، و دزفول، ماهیت رژیم پهلوی و روح مبارزه و قیام امام خمینی رابرای مردم افشا کرد. ساواک از ورود شهید مفتح به استان خوزستان که مرکز مبارزه ی ایشان بود، جلوگیری کرد و با تکثیر عکس ایشان و ارسال آن به کلیه فرودگاه ها، ایستگاه های راه آهن و حتی پایانه های مسافربری دستور داد که از ورود ایشان به استان خوزستان جلوگیری کنند.
مولف در ادامه فعالیتهای ایشان، به حضور وی در مسجد الجواد و مسجد جاوید پرداخته و فعالیتهای مهم وی در اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357 را برشمرده است.
در این بخش گزارش مورخ 14 /6 /57 ساواک، درباره یکی از سخن رانی های آیت الله دکتر مفتح در مسج قبا، آمده است که متن آنرا به ضمیمه این مختصر می آوریم:
ساعت 10 صبح روز 13 /6 /57 سخنرانی دکتر مفتح خاتمه یافت. جمعیت حاضر در جلسه 13 الی 14 هزار نفر تخمین زده می شود. نامبرده در سخنرانی خود اظهار داشت ما هیچ کس را به عنوان سخنگوی روحانیون قبول نداریم به جز آقای خمینی و این خواسته را به خبرنگاران خارجی گفتیم و از مردم دعوت نمود روز پنج شنبه به عنوان هم دردی با شهدا، تمام مغازه ها را تعطیل نمایند و در خاتمه ضمن انتقاد از دولت و حکومت، مردم را به نظم و آرامش دعوت کرد.
همچنین در گزارش  دیگری از ساواک با عنوان اظهارات شیخ محمد مفتح آمده است:
 روز 6 /6 /57 شیخ محمد مفتح، پیش نماز مسجد قبا، ضمن یک گفت و گوی دوستانه با یکی از دوستانش اظهار داشته این شریف امامی کسی است که جواز مشروب فروشی ها را امضا می کرد. حالا چطور شده است؟ و در خاتمه گفته است فریب این برنامه ها را نخورید. منتظر امریه مرجع خودمان از نجف اشرف هستیم.
بر بال ملائک عنوان چهارمین بخش از این مجلد است که به ائامه فعالیتهای دکتر مفتح بعد از انقلاب و چگونگی به شهادت رسیدن ایشان پرداخته است.
این کتاب در 136 صفحه در 2500 شماره در سال 1381 چاپ و روانه بازار گردید.

 
تعداد بازدید: 4218