مقالات

نوروز 1340؛ وداع با آیت‌الله العظمی بروجردی

فاطمه دفتری


آیت‌الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی در آخرین روزهای ماه صفر سال 1292ه.ق در شهر بروجرد به دنیا آمد. در هفت سالگی وارد مکتب‌خانه شد و در حوزه علمیه نوربخش بروجرد به تحصیلات خود ادامه داد. در سال 1310 ه.ق قمری به اصفهان مهاجرت كرد. در حوزه علمیه آنجا از محضر اساتید وقت بهره‌مند شد و بعد از چهار سال به بروجرد بازگشت.
در 27 سالگی روانه نجف شدند و در محضر بزرگان آن زمان حوزه علمیه نجف بر علم و دانش خود افزود. در اواخر سال 1328 ه.ق به اصرار پدر از نجف به وطن بازگشت، اما در سال 1345 ه.ق مجدداً به نجف رفت. سال‌ها بعد و این‌بار در حمایت از علمایی که در اعتراض به اعمال رضاخان به قم مهاجرت کرده بودند، به نمایندگی از طرف علمای نجف برای دیدار با علمای قم و مقامات حکومتی در تهران به ایران بازگشت. اما عمال حکومت رضاخان اجازه سفر به قم را ندادند و به همین دلیل از تهران به مشهد مقدس رفت. هشت ماه در آنجا اقامت داشت و سپس به بروجرد بازگشت.
این دوران مصادف شد با سال‌های 1310 تا 1320 شمسی و تلاش حکومت رضاخان برای برداشتن عمامه، تعطیلی حوزه‌های علمیه، کشف حجاب و تعطیلی مجالس دینی و مذهبی و به گفته آیت‌الله العظمی بروجردی یکی از مصیبت‌بارترین ایام زندگانی ایشان. در سال 1324، زمانی که برای معالجه از بروجرد به تهران آمد، علمای اعلام از قم، تهران و... از جمله امام خمینی(ره) به عیادت ایشان رفتند و خواستند در قم اقامت کند و مرجعیت جهان تشیع و مدیریت حوزه علمیه قم را بپذیرد. به این ترتیب در میان استقبال بی‌نظیر مراجع، علما و مردم قم وارد این شهر شد.
در قم وحدت و انسجام چشم¬گیری میان حوزه و روحانیت با اقشار مختلف مردم به وجود آورد. همچنین ابنیه مذهبی و كتابخانه‌های بزرگ در ایران و جهان به همت ایشان تأسیس شد. آیت‌الله العظمی بروجردی سرانجام در سیزدهم شوال 1380 ه.ق برابر با دهم فروردین 1340 شمسی، چشم از جهان فرو بست.
با پخش خبر رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی سراسر ایران در سوگ و ماتم فرو رفت. هنگام تشییع جنازه ایشان، صف طویلی از اتومبیل‌ها در مسیر تهران - قم به حرکت درآمد(1) و مراسم ترحیم در شهرهای ایران و دیگر کشورها برگزار شد.(2) این اتفاق گذشته از جنبه مذهبی، جنبه سیاسی نیز داشت و غیر از مسلمانان، کلیمی‌ها، ارمنی‌ها، آسوری‌ها و سایر اقلیت‌های مذهبی(3) و نیز احزاب مختلف(4) برای ایشان مراسم ترحیم برگزار کردند یا در مراسم ایشان حضور یافتند. در برخی از این مجالس و مساجد جمعیت‌ حاضر گاه بالغ بر هشت تا ده هزار نفر بوده و اقشار مختلفی مانند روحانیون، بازاری‌ها، دانشجویان، ارتشیان و.... در آن حضور می‌یافتند.(5)
مراسم هفتم و چهلم آیت‌الله العظمی بروجردی نیز با شکوهی که شایسته نام ایشان بود برگزار شد. دسته‌های عزادار از شهرستان‌های مختلف ایران به قم سفر کردند(6) و در مراسم چهلم ایشان نیز بیش از یکصد هزار نفر از شهرهای مختلف ایران به قم رفتند.(7)
پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی مسئله جانشینی ایشان از اهمیت مذهبی و سیاسی فراوانی برخوردار بود. گزینه‌هایی مطرح بودند(8) و محمدرضا پهلوی می‌خواست با استفاده از این مقطع، مرکزیت روحانیت را به خارج از ایران انتقال دهد و از اعتراضات و خیزش‌های عمومی به رهبری علمای دینی مصون باشد؛ در واقع دین و سیاست را از هم جدا کند. اما در این زمینه مخالفت‌های شدیدی شد. روحانیون مبارز این اقدام شاه را بی‌اعتنایی به مراجع قم و قدم اول در راه تضعیف روحانیت ایران تلقی کردند و این سبب شد تا آیت‌الله بهبهانی از تمام عالمانی که شایستگی مرجعیت را داشتند دعوت کند تا در نشستی اضطراری درباره سرنوشت حوزه علمیه قم تصمیم مشترکی اتخاذ نمایند. از این جلسه به بعد بود که به تدریج امام‌ خمینی(ره) در کنار آیات‌ عظامی همچون آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله ‌مرعشی نجفی مرجعیت تقلید را برعهده گرفتند.(9)
با وجود عقیم ماندن تصمیم حکومت پهلوی ـ که در زمان حیات آیت‌الله العظمی ‌بروجردی به دلیل نفوذ فوق‌العاده ایشان در میان اقشار مختلف مردم نمی‌توانست کوچک‌ترین اقدامی در زمینه دین‌زدایی نماید ـ رحلت ایشان را فرصت مناسبی برای خود پنداشت تا بتواند به اهداف و مقاصد خود که با دین مغایرت داشتند دست یابد و رفرم‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد نظر آمریکا را به اجرا درآورد.
یکی از این برنامه‌ها اصلاحات ارضی بود(10) و با رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، سردمداران حکومت پهلوی پنداشتند مانعی عظیم از سر راه‌شان برداشته شده است. به همین دلیل شاه در اردیبشهت 1340 علی امینی را به نخست‌وزیری منصوب کرد(11) تا به کمک او اصلاحات مورد نظر آمریکا را به اجرا درآورد. در همین راستا علی ‌امینی تلاش کرد برای پیشبرد برنامه‌های مورد نظرش، به مراجع و روحانیت نزدیک شود و با آنها به گفت‌وگو نشیند.(12) اما این گفت‌وگوها نتیجه‌ای در پی نداشت و علما به زعامت امام خمینی(ره) پرچم مخالفت با دین‌زدایی را برافراشته نگاه داشتند.
پی‌نوشت‌ها:
1- کرمی‌پور، حمید، جامعه تعلیمات اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 46           
  2-  قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 1، 1378، ص 298
3- همان، ص 277
4- همان، صص 278 و280
5- همان، ص 288
6- همان، صص 273 و 276
7- همان، ص 309
8- همان، صص 274 و 275 و 294
9- مقالات دومین همایش ملی بررسی حماسه 15 خرداد سال 1342، ص 127؛ قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 294
10- سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آیینه اسناد به روایت اسناد ساواک ، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ج 2، 1386، ص 53                   
11- حدیث انقلاب جستارهایى در انقلاب اسلامى ایران (مجموعه مقالات)، جمعی از پژوهشگران: ازغندی، حشمت‌زاده، حاتم قادری و …، تهران: الهدى، 1377، ج1، ص 222
12- مقالات دومین همایش ملی بررسی حماسه 15 خرداد سال 1342، ص 127



 
تعداد بازدید: 2741



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.