امیر عزیزی
آیتالله روحالله کمالوند لرستانی در سال 1319 ق در شهر خرمآباد به دنیا آمد.(1)
سالهای 1341 تا 1343 زمان اوج فعالیتهای سیاسی اوست. وی در جریان لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی طی ماههای مهر تا آذر 1341، ارتباط نزدیکی با امام خمینی(ره) داشت. در بیشتر موارد رابط او آیتالله طاهری خرمآبادی بود که به گفته وی، آیتالله کمالوند به امام میگفت که «هر وقت شما صلاح بدانید من به تهران بروم و با سران حکومت صحبت کنم یا اگر دستور بدهید ما بازار را تعطیل کنیم.»(2)
دوران مبارزات سیاسی او را میتوان به دو دوره با دو شیوه متفاوت تقسیم کرد؛ قبل از اوجگیری اختلافات روحانیت و حکومت پهلوی و بعد از اختلاف. فعالیتها و تلاشهای قبل از اختلاف و حمایتهای آیتالله کمالوند از کاندیداهای مجلس شورای ملی، در آن مقطع زمانی منتهی به نتیجه شد و افراد مورد حمایت او راهی مجلس شدند. در مبارزات بعد از اختلاف با حکومت پهلوی، جهتگیریهای او در پی ارتباط تنگاتنگ و همسو با مراجع و امام خمینی(ره) و امین مراجع بودن دیده میشود.
در ملاقات آیتالله کمالوند با محمدرضا پهلوی، او از جایگاه نصیحت به شاه گوشزد میکند و او را از عواقب شوم خودسریها و قانون شکنیها و مخالفت با مبانی اسلام و خواستههای ملت برحذر میدارد و آگاه میکند. ولی شاه حاضر به پذیرش نمیشود.
بار دیگر بعد از حادثه پانزده خرداد 1342 و برای آگاهی از سلامتی امام خمینی(ره) بود که منجر به حضور علمای شهرهای مختلف در تهران شد. او هم به تهران رفته و براساس درخواست علما مقرر گردید که آیتالله کمالوند با شاه ملاقاتی داشته باشد تا هم از سلامتی امام اطلاعی پیدا کند و هم عواقب دستگیری ایشان را گوشزد کند. با عصبانیت با شاه ملاقات میکند و در نهایت موافقت ملاقات یکی از علما با امام خمینی(ره) را میگیرد.(3)
در نوبت نخست، در میانه اسفند 1341 آیتالله کمالوند به دعوت علمای تهران رهسپار آنجا شد و بنا به مصلحت آنان با شاه ملاقات کرد. آیتالله طاهری خرمآبادی، یکی از نزدیکان آیتالله کمالوند و رابط میان علمای قم و او، ضمن اشاره به غیرعلنی بودن این دیدار میگوید: «آقایان تهران که در جریان مسئله بودند، مثل مرحوم آشتیانی و مرحوم بهبهانی، ظاهراً به این نتیجه میرسند که آقای کمالوند ملاقاتی با شاه داشته باشد. حتی نمیدانم که آیا این مسئله با علمای قم هماهنگ شده بود یا خیر؟... به هر حال استدلال آقایان تهران در مورد ملاقات مرحوم کمالوند با شاه این بود که یک نفر را به طور رسمی ولی غیرعلنی به ملاقات شاه بفرستند تا با او صحبت بکند، شاید بتواند او را متقاعد کند که دست از این برنامهها بردارد. خبر این ملاقات در جایی منتشر نشد. آقای کمالوند حتی تا قبل از حادثه 15 خرداد چیزی از این ملاقات برای من هم تعریف نکرد، ولی آن را در ملاقات با امام خمینی(ره) برای ایشان بیان فرموده بود.»(4)
آیتالله کمالوند پس از دیدار شاه راهی قم میشود و در آستانه ورود او، ساواک مرکز به ساواک قم، این ورود را گزارش میدهد.(5)
از این رو میتوان تقویم مسافرت آیتالله کمالوند را چنین گمان کرد: حرکت از خرمآباد به تهران در روزهای میان 15 تا 20 اسفند، دیدار با شاه از 20 تا 22 اسفند و ورود به قم در 23 اسفند 1341.
در دهه پایانی فروردین ماه 1342 کارگزاران امنیتی حکومت پهلوی بر آن شدند تا آیتالله کمالوند را واسطه دلجویی علما و حل اختلافات حکومت و نیروهای مذهبی قرار دهند. علی کمالوند، رئیس دفتر اسدالله علم و پسر عموی آیتالله کمالوند، این خبر را به او داد. آیتالله کمالوند موضوع را با امام خمینی(ره) و دیگر علمای قم در میان گذاشت و قرار شد که نخست به تهران برود و پس از دریافت پیام و خواستههای حکومت به دیدار مراجع قم بیاید. از این رو در آخرینروزهای فروردین رهسپار تهران شد و پس از دیدار با پاکروان، رئیس وقت ساواک به قم بازگشت و در منزل آیتالله طاهری خرمآبادی با امام دیدار کرد.(6)
او میگوید: «امام بعد از درس به منزل ما آمدند و حدود یک ساعتی با آقای کمالوند به طور خصوصی مذاکره کردند. ما در اتاق نبودیم تا از صحبتهای آنان مطلع شویم، ولی آقای کمالوند بعداً به من گفت که رفتن به تهران چندان کار ساز نبوده است. تعبیر خود آقای کمالوند این بود که فرماندار قم خواسته یک خودشیرینی بکند و به همین خاطر چنین گزارشی [مبنی بر آماده بودن زمینه برای آشتی با روحانیت] را به تهران ارسال کرده است. آنها هم دست به دامان ما شدند که شما بیایید این کار را انجام دهید.»(7)
بازگشت آیتالله کمالوند با صدور فرمان سربازی طلاب همزمان شد و او با تندی تمام به دولت حکومت پهلوی اعتراض کرد و همین امر سبب شد تا مقامات امنیتی برای دیدار وی و گفتوگو در زمینه سربازی طلاب به قم سفر کنند. آیتالله کمالوند دهه نخست اردیبهشت 1342 را در قم سپری کرد و یک دوره نشست مشترک را با امام خمینی(ره)، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری – هر شب در منزل یکی از آنان – برگزار کرد. موضوع اصلی این جلسات، مسائل روز و چگونگی واکنش در برابر حکومت پهلوی بود که حتی مسئله تحریک عشایر لرستان در منزل آیتالله گلپایگانی مطرح شد و امام مخالفت کردند. جلسات یاد شده در تفاهم و وحدت نظر مراجع قم تأثیر فراوان داشت و بیشتر از پیش آنان را به هم نزدیک کرد. مقامات حکومت پهلوی نیز بار دیگر از فرصت استفاده کردند و به آیتالله کمالوند پیشنهاد آشتی میان علما و دولت را ارائه دادند که از سوی مراجع، بهویژه امام خمینی(ره)، شرایطی از جمله: برکناری اسدالله علم، عذرخواهی دولت و لغو قوانین ضد شرع و ضد قانون اساسی اعلام شد. آیتالله کمالوند آنها را به گوش مقامات رساند. آنها نپذیرفتند و در نتیجه قم را به مقصد خرمآباد ترک کرد.(8) تلاش آیتالله کمالوند اگر چه به نتیجه دلخواه نینجامید، ولی ماهیت حکومت پهلوی و عدم حسن نیت آن را برای مردم و کسانی که مصلحت را در کنار آمدن با دولت میدیدند، روشن کرد.
شهر خرمآباد به سبب حضور آیتالله کمالوند و پیوند نزدیک وی و دیگر مدرسین و طلاب حوزه کمالیه آن شهر با مراجع و رهبران نهضت اسلامی، نمیتوانست از آن چه در روزهای قیام 15 خرداد میگذشت، به دور باشد.(9)
نیروهای مذهبی خرمآباد اعلامیهها و نوارهایی از قم تهیه کرده بودند و برنامههایی نیز برای واکنش به رویداد 15 خرداد در نظر داشتند، ولی با تشکیل کمیسیون امنیت شهربانی از آنها جلوگیری شد.
هنگامی که ساواک میکوشید تا به تشویق وابستگان حکومت پهلوی، تلگرافهایی به حمایت از شاه و اقدامات او در 15 خرداد مخابره کند، آیتالله کمالوند با سازماندهی نیروهای مذهبی خرمآباد ضمن اعلام پشتیبانی مردم از نهضت، طی تلگرافی خواستار آزادی امام خمینی(ره) شد. در 26 خرداد 1342 هم با وجود دخالتها و ممنوعیتهای ساواک تلگرافی به علم، نخستوزیر وقت، مخابره کرد. ساواک لرستان در همان روز رونوشتی از آن را با شماره 1495 و تاریخ 26 خرداد 1342 به مرکز فرستاد و خاطرنشان کرد: «از لحاظ اجتناب از به دست دادن بهانه به ماجراجویان مصلحت دانسته شد که مخابره گردد.»(10)
در کنار این فعالیتها و واکنش به اقدامات حکومت پهلوی، مهمترین حرکت نیروهای مذهبی ایران پس از قیام 15 خرداد، مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و تلاش برای آزادی امام بود. این مهاجرت پس از تهدید دولت به محاکمه و اعدام دستگیر شدگان قیام آغاز شد و تا پایان تیر و روزهای آغازین مرداد ماه 1342 به طول انجامید.(11) مهاجرت آیتالله کمالوند به تهران در اسناد و گزارشهای گوناگون بازتاب یافته است.(12)
آیتالله کمالوند در 16 اردیبهشت 1343 از دنیا رفت و مراسم چهلم او با برنامهای از پیش تعیین شده و پرشکوه برگزار شد که بیش از هر چیزی نشاندهنده پیوند مردم لرستان با رهبری نهضت اسلامی بود.
پینوشتها:
1- دریکوند، روح الدین ، بر بال ملائک (ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت آیتالله کمالوند) ، چ اول، انتشارات فقه، 1384، ج2، ص11
2- همان
3- روحانی، حمید، نهضت امام خمینی(ره)، موسسه چاپ و نشر عروج، 1381، صص 223 و 556
4- احمدی، محمدرضا، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1377، صص 160-161
5- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند ش 72-202
6- خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، صص 187-190
7- همان، ص 191
8- همان، صص191-197
9- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج4، صص327-328
10- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند ش 426-8126
11- نهضت روحانیون ایران، ج4، صص422-424
12- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندهای ش 120-116، 9-117 و 2-120؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377، ص 15
تعداد بازدید: 3005