فاطمه دفتری
تبریز از جمله شهرهایی است که قیام مردمی در آنجا همزمان با قم و از همان روزهای نخستین فروردین 1342 آغاز شد. مردم تبریز نیز مانند مردم سایر شهرهای ایران سال نو را در شرایطی آغاز کردند که به دستور امام خمینی(ره) و سایر علما در اعتراض به تصمیمات دولت در سال 1341، از جمله تصویب لوایح ششگانه، به جای برگزاری مراسم نوروز به عزاداری پرداختند. اما در روز دوم فروردین، زمانی که مردم به مناسبت شهادت امام صادق(ع) در مساجد شهر مشغول عزاداری بودند، اتفاقی در مدرسه طالبیه تبریز روی داد که سبب شد نام آن در کنار مدرسه فیضیه در حوادث سال 1342 ثبت شود، اما در لوای حادثه مهم و تأثربرانگیز فیضیه در اسناد ساواک، سند مهمی درباره مدرسه طالبیه وجود ندارد.
در این روز عدهای مأمور از طرف ساواک و شهربانی وارد مدرسه طالبیه شدند تا عکسها و اعلامیههایی را که طلاب روی دیوارهای مدرسه زده بودند پاره کنند. طلاب با دیدن مأموران با ایشان درگیر شدند و بر اثر شدت گرفتن درگیری و دخالت مردم، درگیری به خارج از مدرسه و به بازار تبریز کشیده شد. مردم عزادار با شنیدن صدای هیاهو از مساجد «مقبره» و «میرزا یوسفخان» معروف به قزلی مسجد، خارج شدند و در اثر درگیری ماموران با ایشان، یکی از مأموران شهربانی کشته شد و دو نفر از مردم عادی نیز مصدوم شدند.(1)
اما مأموران ساواک در گزارشهای خود بدون اشاره به چگونگی شروع درگیری، حادثه را چنین شرح دادهاند که برخی طلاب میخواستهاند در این روز تظاهراتی علیه دولت حکومت پهلوی و رأی نسوان به راه بیندازند، اما مردم با این نقشه موافق نبودهاند و طلاب ناچار خود وارد عمل شدهاند و در مسجدی که مراسم عزاداری بوده با چوب و سنگ به پاسبانها حمله کردهاند و پاسبانها ناچار به تیراندازی هوایی شدهاند.(2) این حادثه در خاطر مردم تبریز زنده بود و در مراسم سخنرانی و بزرگداشتهای متعددی که در سراسر کشور در چهلم شهدای قم و حادثه فیضیه برگزار میشد از آن یاد میکردند.
با فرارسیدن محرم، در روزهای 15 و 16 خرداد در تبریز نیز مانند دیگر شهرهای ایران مراسم سوگواری امام حسین(ع) برگزار شد، اما به گزارش استانداری و ساواک تبریز، درگیریای میان نیروهای نظامی و مردم صورت نگرفت و حتی خبر روزنامه اطلاعات در شماره 11109 دال بر اینکه در تبریز نیز مانند دیگر شهرها تظاهراتی صورت گرفته و در درگیریها عدهای کشته و مجروح شدهاند توسط استاندار تبریز در تاریخ 20 خرداد تکذیب شد و اعلام کرد در حوادث اخیر در سرتاسر منطقه خون از دهان کسی جاری نشده است و خواهان این شد که خبر مزبور در روزنامه اطلاعات اصلاح شود.(3)
اما در روزهای بعد با شنیدن خبر دستگیری امام خمینی(ره) و تعطیلی بازار تهران، از روز 17 خرداد 1342 بازار تبریز نیز تعطیل شد. به منظور جلوگیری از بحران، از علما، تجار و اصناف خواسته شد نمایندگانی را برای مذاکره با مسئولان استان انتخاب نمایند(4) و ساعت پنج بعدازظهر روز 18 خرداد جلسهای در اتاق تجارت تبریز و با حضور استاندار، فرمانده لشکر، رئیس ساواک و شهربانی برگزار شد.(5) در پی این مذاکرات و تماسهای تلفنی با قم، از روز 23 خرداد بازار تبریز به تدریج باز شد.(6)
باز شدن بازار تبریز به معنای آرام شدن مردم این شهر و جداشدنشان از جریان انقلابی نهضت امام خمینی(ره) نبود. مردم تبریز ارتباط خود را با اصفهان، شیراز، مشهد و قم حفظ کردند و مرتباً نمایندگانی به تهران میفرستادند تا از اوضاع و احوال امام مطلع شوند و گوش به زنگ فرمانی برای انقلاب بودند.(7) همچنین بیانیههای مراجع تقلید را به سرعت دریافت و بر در و دیوار معابر و خیابانها الصاق میکردند(8) که در آنها دولت حکومت پهلوی را مسئول کشتار روزهای اخیر معرفی کرده و از مردم میخواستند دست از مبارزه نکشند و به مبارزه ادامه دهند.(9)
این همدری و همبستگی ادامه داشت تا اینکه برخی از علما تصمیم گرفتند برای آزادی امام و سایر روحانیونی که از 15 خرداد در بازداشت بودند به تهران مهاجرت نمایند. با ابلاغ این تصمیم از تبریز آیتالله شریعتمداری، حاج میرزا عبدالله مجتهدی، آیتالله آقا سید احمد خسروشاهی، حجتالاسلام حاج سید هادى خسروشاهى ، حجتالاسلام سید جعفر هاشمى، حجتالاسلام سید مهدى امینى، آیتالله آقا سید یوسف هاشمی، آیتالله آقا شیخ حسین گوگانی، سید مهدی دروازهای، عبدالعلی موسوی، آیتالله آقا شیخ حسین اهری، آیتالله آقا سید جعفر اهری، سیدکاظم آقا هاشمینژاد و هاشم جابر اردبیلی به تهران مهاجرت کردند و تا 11 مرداد که اغلب روحانیون و بازداشتیهای 15 خرداد آزاد شدند و حبس امام خمینی(ره) به حصر خانگی تبدیل شد در تهران و شهر ری حضور داشتند.(10)
پینوشتها:
1- منصوری، جواد، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 558
2- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 36
3- همان، ج 7، ص 18
4- همان، ص 9
5- همان، ص 19
6- همان، ص 28
7- همان، ص 44
8- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 8، ص 185؛ همان، ج 3، ص420
9- در گزارش دیگری از مأموران ساواک آمده است که آیتالله شریعتمداری طی صحبتی تلفنی با تبریز به علمای آنجا گفته است که «گلوله با جان مناسبت ندارد» و از ایشان خواسته مردم را به آرامش دعوت کنند و از تظاهرات خودداری کنند، چون از تظاهرات نتیجهای گرفته نخواهد شد. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، صص 86 و 89)
10- سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آیینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1386، ص 125؛ خاطرات پانزده خرداد، دفتر 2: تبریز: قسمت اول، ص 105؛ روحبخش، رحیم، نقش بازار در قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 146؛ قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج3، ص 530؛ دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج 4، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، صص 131-133
تعداد بازدید: 2569