مراد سلیمانی زمانه
حکومت پهلوی نمیتوانست پایگاه مردمی امام خمینی(ره) را از بین ببرد، بنابراین تصور میکرد با دستگیری ایشان به عنوان رهبر نهضت و نیز روحانیون و وعاظی که در مساجد نقش اطلاعرسانی پیام رهبری نهضت و بسیج افکار عمومی علیه حکومت پهلوی را ایفا کردند، موج مخالفت و نارضایتی عمومی فروکش کند. اما این امر نه تنها میسر نشد، بلکه دستگیری امام خمینی(ره) و دیگر روحانیون و وعاظ، به فرصت جدیدی برای ادامة مبارزه تبدیل شد.
با دستگیری امام خمینی(ره) شایعاتی از سوی دولت حکومت پهلوی مبنی بر محاکمه و اعدام ایشان مطرح و موجب ناراحتی مردم از به خطر افتادن جان ایشان شد. اسدالله علم، نخستوزیر، اعلام کرد که: روحانیون طراز اول تحت محاکمه قرار خواهند گرفت. وی تلویحاً به محاکمه و مجازات روحانیون مخالف حکومت که امام خمینی(ره) در رأس آنان بود، اشاره کرد. از سوی دیگر این اضطراب و تشویش موجب شد تا مردم خواهان تلاش علما و روحانیون برای آزادی امامخمینی(ره) شوند. آنها نیز با توجه به جایگاه روحانیت، در این خصوص خود را ملزم به ادای تکلیف برای آزادی امام میدانستند. از تمام مناطق کشور سیل تلگرافها و طومارهایی مبنی بر پشتیبانی از امام خمینی(ره) و علمای بازداشت شده به مرکز سرازیر شد.
پشتیبانی و حمایت علما و روحانیون ایران از امام خمینی(ره) تنها به صدور اعلامیه، تلگراف و نامه محدود نشد بلکه از علمای طراز اول حوزههای علمیه قم و مشهد تا علمای شهرستانهای دوردست به منظور نشان دادن هماهنگی و اتحاد، یکباره از جا برخاسته به سوی مرکز شتافتند و رسماً از حکومت خواستار آزادی بیقید و شرط ایشان شدند.
در ابتدای امر ساواک و حکومت پهلوی توجه چندانی به حرکت روحانیون نکردند، اما فعالیت گستردة علمای مهاجر، جلسات متعدد و اعلامیههای آنها موجب گردید تا حکومت موضوع را جدی گرفته و به نوعی درصدد کنترل آن برآید. ساواک طی گزارشی اعلام میکند:
«در صورتی که به ... روحانیون طراز اول که به تهران آمدهاند مجال زیاد داده شود که با مردم تماس بگیرند و ... مدت اقامت خود را در تهران طولانی نمایند در سنگرهای مخفی خود مجهز خواهند شد، بنابراین اصلح است که هر چه زودتر تصمیم قطعی آنها روشن شود و دولت با استفاده از روحانیون بیطرف و سران عمده بازار موجبات ملاقات یا عزیمت آنها را به شهرستانهای مربوطه فراهم آورد.»(1)
از طرف دیگر در نتیجة ملاقاتی که سلیمان بهبودی از طرف دربار با چند نفر از علما و روحانیون صورت میدهد، مهاجران خواهان برکناری اسدالله عَلَم از نخستوزیری و آزادی عَلَما و مبلغین زندانی میشوند که بهبودی نیز قول مساعد میدهد که مراتب را به عرض شاه رسانده و جواب را اعلام دارد.(2)
ساواک در 17 تیر1342 در خصوص پاسخ شاه و دولت پهلوی گزارش داده است که او جواب داده است: «اولاً، در مورد تغییر دولت روحانیون بدانند که تمام کارها به دستور من انجام میشود و عَلَم مأمور است و اگر او هم برود و او را تغییر بدهم، روش همین است و تغییر در آن داده نمیشود و اما راجع به آزادی محبوسین، جز چند نفر بقیه به زودی آزاد میشوند ولی آن چند نفر باید محاکمه شوند و بدانند همه چیز و همه کار به دست من و نظر من میباشد و تغییر دولت معنی ندارد.»(3)
محمدرضا پهلوی با این پاسخ عملاً با روحانیون از موضع قدرت برخورد نمود، او میخواست عکسالعمل آنها را مورد ارزیابی قرار دهد تا بتواند در مقابل آنان موضع برتری اتخاذ کند. مهاجران در 27 تیر 1342 با ارسال تلگرافی به امام خمینی(ره) ضمن اظهار همدردی و پشتیبانی، اعلام داشتند که برای آزادی ایشان و سایر زندانیان حوادث 15 خرداد از هیچگونه تلاشی فرو گذار نخواهند کرد.(4) در همین زمان شاه برای خلع سلاح روحانیت، تعداد زیادی از زندانیان قیام 15 خرداد، به جز امام خمینی(ره) و آیتالله محلاتی و آیتالله قمی و تعدادی از میدانداران بازار تهران را آزاد نمود.(5) مهاجران پس از اقدامات مذکور و آگاه شدن از موضع حکومت پهلوی برای محاکمه امام خمینی(ره) سعی کردند مرجعیت امام را مانع هرگونه اقدام قرار دهند؛ چرا که در این زمان موضوع تبعید امام خمینی(ره) به سنندج نیز مطرح بود و حتی منزلی هم برای سکونت ایشان در نظر گرفته بودند.(6) این عمل با مخالفت شدید علما مواجه و جلسة علمای مهاجر و پاکروان، رئیس ساواک به پرخاش طرفین منجر شد و در نهایت علمای طرفدار مذاکره و گفتوگو را هم به حمایت از جبهه علمای مبارز کشانید.(7) با این عمل ابتکاری مردم و مراجع در مورد مرجعیت امام، حکومت در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفت، از سوی دیگر علما و مراکز علمی دنیای اسلام هم طی اعلامیههایی اعتراض خود را نسبت به دستگیری و بازداشت امام اعلام کردند، چنانکه شیخ محمود شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر و عالم بزرگ مصر با اعلامیه شدیداللحنی در 18محرم 1383ق و علمای نجف نیز با صدور اعلامیههایی اقدامات شاه را محکوم کردند.(8) با توجه به وضعیت موجود، حکومت و دولت پهلوی چارة کار را در آن دیدند که به هر نحوی که شده، مهاجران را به شهرستانهای خود باز گردانند و مانع اقدامات بعدی آنان شوند. به همین خاطر در تاریخ 5 مرداد 1342 رسماً از سوی دولت به مهاجران اخطار شد، هر چه سریعتر به شهرهای خود باز گردند.(9)
علمای مهاجر با صدور اعلامیه با استناد به اصل دوم متمم قانون اساسی وقت، مبنی بر مصونیت قضایی مراجع و مجتهدان طراز اول کشور، بر موقعیت برتر علمی و مرجعیت امام خمینی(ره) تأکید کردند و نسبت به ادامه بازداشت امام خمینی(ره) و آیات عظام محلاتی و قمی اعتراض کردند و خواستار آزادی ایشان شدند و اعلام کردند که برای خاتمة مهاجرت خویش توسط حکومت پهلوی تحت فشار قرار گرفتهاند.(10)
حکومت پهلوی در آغاز بر آن بود که امام را به اعدام و سپس با یک درجه تخفیف، به زندان ابد محکوم کند. ولی بهرغم آنکه همه نیروی نظامی، انتظامی و امنیتی خود را بسیج کرد، تحت فشار افکار عمومی ملت مسلمان ایران، نتوانست سند و مدرکی برای محاکمه و محکومیت امام بیابد و مورد استناد قرار دهد، لذا با نزدیکشدن انتخابات مجلس شورای ملی و سنا، امام خمینی(ره) و آیات عظام محلاتی و قمی را همراه با ترفندی جدید از زندان آزاد کرد، اما بعد از 48 ساعت که خبر آزادی آنها توسط مهاجران به سراسر کشور اطلاع داده شد، ساواک آنها را در خانهای در محله قیطریه تهران به مدت دو ماه در محاصره و ممنوعالملاقات نگهداشت تا انتخابات انجام شود. به این شکل، مهاجرت علما به پایان رسید. حکومت با چاپ متنی در روزنامههای کثیرالانتشار 12 مرداد 1342ش، پیروزی خود را اعلام کرد،(11)ولی در عمل این مهاجران بودند که به تمام خواستههای خود نایل آمدند.
مهمترین دستاوردهای مهاجران عبارت است از:
1. با انتشار اعلامیه علما، مرجعیت امام خمینی(ره) به اطلاع همگان رسید و با این اقدام مانع از محاکمه ایشان شدند.
2. تلاش برای آزادی امام خمینی(ره) و علمای زندانی که این هدف نیز با تبدیل زندان آنان به حصر و سپس آزادی به دست آمد.
3. تغییر دولت و سقوط کابینه اسدالله عَلَم، یکی دیگر از نتایج این مهاجرت بود. هر چند شاه در جواب درخواستهای مهاجران از بابت تهدید و ثبات تصمیم خود، عدم تغییر دولت را مطرح کرده بود، اما در نهایت، عَلَم را از کار برکنار کرد.
4. این اولین حرکت عملی علما بعد از قیام 15 خرداد بود که رو در روی حکومت و دولت پهلوی ایستادند و درخواستهای خود را اعلام داشتند و نشان دادند که برای رسیدن به هدف، از تمام ظرفیتهای قانونی و شرعی استفاده میکنند.
5. از دیگر نتایج این مهاجرت، هماهنگی بین تمام علمای شهرستانها در نتیجه همبستگی تمام انقلابیون در یک خط بود که با حمایت همه جانبه علما از امام، رهبری نهضت مشخص و به همگان معرفی شد.
6. تحریم انتخابات بیست و یکمین دوره مجلس شورای ملی که در سال 1342 برگزار شد، از دیگر نتایج و تصمیمات مهاجران بود، که جامعه مذهبی ایران نیز با تأسی به روحانیون، این تحریم را عملی کردند. بدینترتیب، هر چند روحانیون مهاجر به دلیل فشار حکومت ناگزیر از ترک تهران شدند، اما آنها نتایج مذکور را به دست آورده و به اهداف خود رسیده بودند و با بازگشت آنان به شهر و دیار خود، مردم از نتایج و اهداف این مهاجرت آگاه شده و همگام و همراه آنان شدند.
پینوشتها:
1- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد سوم(زندان)، چاپ اول، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، صص 383-382.
2-همان، ص345
3-همان، صص427-428
4- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، جلدسوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 87.
5- روحانی، پیشین، ص 568.
6- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو پرونده امام خمینی(ره)، کد: 22 /111.
7- همان، کد 21 /111.
8- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص145.
9- خاطرات 15 خرداد (تهران)، به کوشش علی باقری، تهران: سورة مهر، 1388، صص 48-47.
10- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو پرونده روحانیون مبارز، کد: 1365
11- روزنامة اطلاعات 12 مرداد 1342؛ امام خمینی(ره) به محض اطلاع از این خبر به شدت آن را تکذیب و اشاره میکنند «خمینی را اگر دار هم بزنند تفاهم نخواهد کرد.»( امام خمینی، صحیفه امام (بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1378، جلد اول، ص 270)
تعداد بازدید: 3780