19 دي 1395
اصطلاحی است که در مورد تغییر روش مالکیت و بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی به کار میرود؛ یعنی گرفتن زمین از مالکین بزرگ و تقسیم آن بین کشاورزان. در دو دهه 1330 و 1340 ش در کشورهای آمریکای لاتین برای جلوگیری از وقوع انقلابهای کمونیستی، به توصیه ایالات متحده آمریکا اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین دهقانان صورت گرفت.
قبل از اجرای اصلاحات ارضی در ایران، کشاورزی به روش ارباب ـ رعیتی بود؛ یعنی کشاورزان هر روستا روی زمینهای ارباب یا مالک که صاحب زمینهای بزرگی بود، کار میکردند و هنگام برداشت، محصول بین ارباب و کشاورز تقسیم میشد که در همه حال ارباب سهم بیشتری میبرد. این ارباب بود که قدرت مطلقه ده را در اختیار داشت و اداره روستا به دلخواه او صورت میگرفت. کشاورزان رعیت او به شمار میآمدند و باید تمام دستورات ارباب ده را اجرا میکردند.
پس از انقلاب مشروطه، تلاشهایی غیررسمی برای برهم زدن این نظام صورت گرفت. در نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان، املاک وسیعی از مالکان بزرگ گیلان به تصرف درآمد و میان روستاییان تقسیم شد. رضاشاه در دوران حکومت خود، شروع به غصب مرغوبترین زمینهای زراعی کشور کرد و در مدتی کوتاه به یکی از بزرگترین مالکان زمین در ایران تبدیل شد. به طوری که او به هنگام خروج از ایران در سال 1320 ش، صاحب دو هزار روستا و آبادی بود و درآمد سالیانه املاک او به 42 میلیون تومان میرسید. در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، دولت دکتر محمد مصدق قانونی تصویب کرد که به موجب آن مالکان بزرگ باید دهدرصد از سهم مالکانه خود را به روستاییان واگذار میکردند و ده درصد دیگر را به شورای دِه ـ مرکب از نمایندگان دهقانان و مالکان ـ میپرداختند تا صرف پیشرفت و آبادی روستا شود. این قانون با سقوط دولت مصدق اجرا نشد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 محمدرضا شاه زمینهایی که توسط پدرش به او رسیده بود، با قیمت دلخواه به صورت اقساط به دهقانان فروخت و پول آن را از خزانه دولت گرفت و با سرمایهگذاری در زمینههای سودآور در داخل و خارج کشور بر ثروت شخصی خویش افزود.
در سال 1340ش شاه و مشاوران آمریکایی او لازم دیدند که برنامههای اصلاحی از جمله اصلاحات ارضی صورت گیرد. زیرا در بعضی از کشورهای جهان سوم مانند ویتنام و کوبا موجب پدید آمدن جنبشهای مردمی شده بود. کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده آمریکا بدیننتیجه رسیده بودند که با اجرای اصلاحات، میتوان از رشد جنبشهای دهقانی جلوگیری کرد. همچنین متحدان غربی محمدرضا شاه نگران آن بودند که شکل سنتی کشاورزی در روستاهای ایران، باعث نفوذ کمونیستها و رخنه سیاسی شوروی در ایران شود و احتمال بروز انقلاب را افزایش دهد.
عامل دیگر اجرای اصلاحات ارضی آن بود که محمدرضا پهلوی قصد داشت ایران را به یک کشور صنعتی و سرمایهداری تبدیل کند. اما به سربردن هفتاد درصد از جمعیت کشور در روستاها و ماندن سرمایههای زمینداران در بخش کشاورزی، برنامه صنعتی کردن را با مشکل روبهرو میکرد. بنابراین با اجرای اصلاحات ارضی و فروش زمینها به دهقانان، هم پول لازم برای سرمایهگذاری در بخش صنعتی و اقتصادی توسط مالکان فراهم میشد و هم نیروی انسانی برای کار در کارخانهها تأمین میگردید.
در چنین شرایطی بود که با نظر جان.اف.کندی، رئیسجمهور آمریکا، علی امینی در 16 اردیبهشت 1340 به نخستوزیری منصوب شد تا اصلاحات مورد نظر آمریکا را انجام دهد. امینی پس از تشکیل کابینه، اولین اقدام خود را اجرای برنامه اصلاحات ارضی در سطح کشور اعلام کرد. سپس حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی دولت امینی، لایحه اصلاحات ارضی را در هشت فصل و 38 ماده به تاریخ 19 دی 1340 در هیئت دولت به تصویب رساند.
اجرای قانون اصلاحات ارضی در سه مرحله از سال 1340 ش آغاز و تا سال 1351 ش ادامه داشت. در این مدت، یک میلیون و 700 هزار خانوار روستایی با تقسیم اراضی کشاورزی، صاحب زمین شدند.
اصلاحات ارضی نخست از روستاهای مراغه و شمال غربی آذربایجان شروع شد. علت انتخاب این محل به دلیل آشنایی ارسنجانی با منطقه و مردم آن و همچنین شناخت او از قدرت مالکان آن ناحیه بود. ارسنجانی معتقد بود که اگر در مبارزه علیه مالکان مراغه پیروز شود، راه اجرای برنامه اصلاحات ارضی در سایر نقاط ایران هموار خواهد شد. برای نظارت بر نحوه تقسیم زمین بین کشاورزان، «سازمان اصلاحات ارضی» تأسیس شد که در سال 1346 ش این سازمان به «وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی» تغییر کرد و در سال 1350 ش تحت عنوان «وزارت تعاون و امور روستا» به کار خود ادامه داد.
پس از مدتی از اجرای برنامه، شاه، امینی را در 29 تیر 1341 از کار برکنار کرد و اسدالله علم، دوست قدیم خود را به مقام نخستوزیری گماشت. ارسنجانی نیز چند ماه در کابینه علم در همان مقام خود ماند. اما سرانجام به دلیل عدم توافق وی با اسدالله علم درباره شیوه اجرای تقسیم زمین در اسفند 1341 مجبور به استعفا شد. بعد از ارسنجانی سرهنگ عبدالعظیم ولیان، مسئول اجرای این برنامه گردید و تا سال 1351 ش که پایان تقسیم زمین بین کشاورزان است، در این سمت ماند.
اجرای اصلاحات ارضی تغییرات و دگرگونیهای مهمی را در ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران به وجود آورد که مهمترین آنها عبارت بود از:
الف) بسیاری از اربابان و مالکان زمیندار سرمایه خود را از روستا به شهر انتقال دادند و در ساختن کارخانههای کوچک و بزرگ صنعتی به کار گرفتند.
ب) نظام ارباب ـ رعیتی با وجود معایب خود، سالیان دراز ساختار کشاورزی را در روستاهای ایران سرپا نگه داشته بود. پس از فروپاشی این نظام، روستایی، نیازمند کمکهای دولتی شد. اما چنین کمکهایی صورت نگرفت و پس از مدتی کشاورزان که صاحب زمین شده بودند، با مسائلی از جمله پرداخت قسط، نبودن بذر کافی، تقسیم نشدن درست آب و نبود امکانات کافی برای مقابله با آفات نباتی روبهرو شدند. از سوی دیگر، تمرکز امور اداری کشاورزان در تهران و شهرهای بزرگ و همچنین جاذبههای روزافزون شهرها به سبب رونق فعالیتهای ساختمانی و خدماتی و وجود مراکز تفریحی و دیدنی موجب گسترش مهاجرت روستاییان به شهرها گردید. این امر سبب شد تا میزان تولید محصولات کشاورزی کاهش یابد و پس از اجرای اصلاحات ارضی، ایران به یکی از کشورهای واردکننده مواد غذایی تبدیل شود.
بدینترتیب کشوری که در تولیدات محصولات مختلف کشاورزی و دامداری خودکفا بود، پس از اجرای اصلاحات ارضی به واردکننده عمده آن تبدیل شد.*
*دایرة المعارف انقلاب اسلامی(ویژه نوجوانان و جوانان)، زیر نظر شورای عالی دایرة المعارف انقلاب اسلامی، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و سوره مهر(وابسته به حوزه هنری)، 1389، ج1، چ اول، صص 78- 79.
تعداد بازدید: 5750