کلثوم کریمپور
11 تير 1396
آیتالله سید حسین آیتاللهی (1310 -1379ﻫ.ش)، معروف به «حسین آقا»، فرزند سید عبدالمحمد آیتاللهی، در شیراز به دنیا آمد. پدرش از مراجع تقلید فارس و پدربزرگش، آیتالله سیدعبدالحسین لاری از شاگردان میرزای شیرازی و از روحانیان مشروطهخواه فارس بود. وی تحصیلات دینی خود را نزد پدرش آغاز کرد و پس از کسب علوم مقدماتی، از محضر درس اساتید بزرگی چون سید محمدباقر آیتاللهی، سید محمدکاظم آیتاللهی، شیخ ابوالحسن حدائقی و شیخ بهاءالدین محلاتی بهره برد. پس از پایان دوره سطح، به قم رفته و از حوزه درس سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، امام خمینی(ره) (در درس اصول) و در درس خارج فقه از محضر آیتالله العظمی حسین بروجردی استفاده کرد. وی پس از چند سال تحصیل در حوزه علمیه قم به درخواست مردم جهرم به آنجا رفته و در سال 1340ش، با اجازه پدرش به اقامه نماز جمعه در جهرم پرداخت.(1)
مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید
آیتالله سیدحسین آیتاللهی به مناسبت فوت آیتالله العظمی بروجردی، طی اعلامیهای از مردم خواست ادارهها و بازار را تعطیل کرده و به عزاداری بپردازند(2) و همچنین در سال 1341ش به اتفاق روحانیون فارس با امضای اعلامیهای به حمایت از امام خمینی(ره) و مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداخت.(3)
پس از آن، با مخالفت با انقلاب سفید شاه و اعتراض به اجرای قانون اصلاحات ارضی، فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد و با سخنرانیهای روشنگرانه خود در جهرم افکار عمومی را به کلی علیه رفراندوم شاه تحریک کرد که در نتیجه در این شهر از رفراندوم محمدرضا پهلوی استقبال نشد.(4)
عکسالعمل نسبت به حادثه فیضیه قم
در پی حادثه فیضیه قم، آیتالله سید حسین آیتاللهی در رأس روحانیون جهرم، با سخنرانیهای خود و همچنین انتشار اعلامیه امام خمینی(ره) معروف به «شاهدوستی یعنی غارتگری» بین مردم جهرم نقش مهمی در روشنگری و هدایت مردم ایفا کرد.(5) در گزارش ساواک در این زمینه آمده است: «در فارس شهرستانهایی که از نظر روحانیت و تحریکات آنان قابل اهمیت میباشد، منحصراً سه شهرستان [شیراز، جهرم و کازرون] میباشد. روحانیون سایر شهرستانها در هیچ یک از وقایع که جنبه سیاسی داشته، دخالتی ننموده و اصولاً امکان مبادرت به این قبیل اعمال برای آنان میسر نمیباشد.»(6)
به دستور آیتالله سید حسین آیتاللهی در روز 29 فروردین سال 1342 مراسم یادبودی برای شهدای فیضیه در جهرم، در مقبره آیتالله سید عبدالحسین نجفی لاری معروف به «قبر آقا» برگزار شد که در این مراسم طومار بزرگی در محکومیت اقدام حکومت پهلوی در مدرسه فیضیه و حمایت از مراجع تقلید توسط مردم امضا شد.(7) در این مراسم که در اعتراض به اعمال حکومت پهلوی نسبت به مدرسه فیضیه بود جمعیت زیادی حضور داشتند. مردم، بازار و مغازههای خود را تعطیل و در مراسم شرکت کردند و آیتالله سید حسین آیتاللهی هدایت آنها را به عهده داشت. این مراسم با واکنش شهربانی جهرم همراه بود که طومار را توقیف و تلاش کرد مردم را پراکنده نماید. آیتالله آیتاللهی جهت حفظ آرامش و جلوگیری از وقوع حادثهای شبیه حادثه قم و همچنین حفظ جان و امنیت مردم، بر روی منبر رفته و پس از سخنرانی مردم را به آرامش دعوت کرد. او از شهربانی خواست تا طوماری را که به منظور حمایت از حوزههای علمیه قم و نجف نوشته شده را به مردم بازگرداند. در این زمینه ساواک در سندی به تاریخ 29 /1 /1342، چنین گزارش داده است: «از ساعت 7 صبح امروز بر حسب دعوت قبلی و آگهی منتشره در شهر که به تحریک سید حسین آیتاللهی، از طرف روحانیون، به عنوان عزاداری شهادت حضرت رضا علیهالسلام مجلس سوگواری در مسجد قبر آقا منعقد و گروه کثیری از اهالی، بازار بسته به عنوان عزاداری اجتماع[کردهاند]، ضمناً سه برگ طومار [که] به عنوان تسلیت و پشتیبانی از مراجع قم به امضای اهالی [رسانیده شده است] را، اینجانب جمعآوری و به وسیله استوار یکم علی اصغر کدیور جهت ملاحظه و اظهار نظر جنابعالی تقدیم گردیده است. بلافاصله سید حسین نامبرده به منبر رفته و بدواً اظهار داشت: آقای رئیس شهربانی تصور کردهاند مفاد طومار مخالفت با دولت بوده. روی همین اصل آنها را جمعآوری کرده است ولی روحانیون مخالف بینظمی میباشند و هیچ قانون اساسی بالاتر از قرآن... نیست. هیچ بخشنامه و هیچ دستور و هیچ قانون و هیچ فرمان نمیتواند احکام قرآن را منسوخ نماید و در نتیجه احکام پیغمبر اسلام، یک قوم وحشی عرب را تمام امپراطوریهای آن دوره [را]، به حیطه قیادت خود درآورده و قوم عرب را به عزت و اقتدار رسانیده. البته مشرکین و کفار از احکام قرآن ناراضی هستند و اگر حوزه علمیه قم و نجف نباشند استقلال و سعادت عموم از میان میرود و هرج و مرج و بینظمی جانشین آن میگردد. ما امروز در اینجا جمع شدهایم که پشتیبانی کامل خود را از حوزه علمیه قم و نجف ابراز داریم و انتظار داریم آقای رئیس شهربانی طومارها را بعد از رفع سوءتفاهم مسترد دارند تا ارسال شود و شما مردم هم با کمال نظم بروید و دکاکین خود را باز کنید و مشغول کسب و کار خود بشوید و از این تاریخ به بعد در تمام شبهای جمعه هر هفته مجلس قرائت قرآن و دعای کمیل در قبر آقا منعقد است. از عموم دعوت میشود که شرکت نمایند و امشب هم این مجلس در همین مسجد تشکیل میشود و بعد هم مراثی ائمه اطهار را خوانده و به بیانات خود خاتمه و مجلس با نظم و آرامش خاتمه پذیرفت... و چون رسیدگی به مفاد مندرجات طومار احتیاج به وقت بیشتری جهت بازجویی و تحقیق از سایر مسببین و محرکین دارد، پس از تشکیل تحقیقات و تشکیل پرونده گزارش مربوطه مشروحاً تقدیم خواهد شد».(8)
بعد از این حادثه، شهربانی جهرم طی نامهای از فرمانداری این شهر خواست تا کمیسیون حفظ امینت اجتماعی تشکیل دهد و درباره آیتالله سید حسین آیتالهی تصمیمگیری شود. در بخشی از این نامه آمده بود: «... بیانات نامبرده بر خلاف مصالح ملی بوده و نیز احساسات عمومی را بر علیه دولت برانگیخته. ماه محرم و صفر نزدیک است و سید حسین نامبرده که سوابق متعددی در ابراز و اظهار بیانات تحریکآمیز دارد، بدون شک بعد از این هم در روی منبر مطالبی به پشتیبانی از روحانیون قم و نجف ابراز خواهد داشت که در بین مردم به مسائل مختلف تعبیر و تفسیر گردیده و در میان اهالی تولید نفاق و سوءتفاهم نموده، منجر به بینظمی خواهد گردید. لذا مستدعی است کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی را جهت اخد هر گونه تصمیمات قانونی درباره نامبرده تشکیل تا از نظر حفظ آرامش و انتظامات، پیشبینیهای لازم به عمل آید...»(9)
سخنرانی در 13 خرداد 1342
پس از حادثه فیضیه و با شروع ماه محرم سخنرانان مذهبی بیش از پیش بر روی منابر جنایات دستگاه حاکمه و سلطنت را افشا کردند، علمای جهرم در صبح روز عاشورا(13 خرداد 1342) بهطور جدی به طرفداری از امام خمینی(ره) پرداخته و علیه حکومت پهلوی سخنرانی کردند و بعد از خاتمه سینهزنی، آیتالله سید حسین آیتاللهی به منبر رفت و در حمایت از امام خمینی(ره) سخنرانی کرد. در این مورد گزارش ساواک آورده است: «...بعد از خاتمه سینهزنی آیتالله حاج سید حسین آیتاللهی معروف به حسین آقا فرزند آیتالله سید عبدالمحمد به منبر رفتند و پس از عرض تشکر اظهار میدارند که اولاً پشتیبان آقای خمینی بوده و هستیم و بعداً امیدوارم که دشمنان قرآن و دین و سایر علمای روحانیون، را خداوند سرنگون سازد...»(10) در گزارش دیگری از ساواک به تاریخ 13 /3 /1342 در این مورد آمده است: «در ساعت 7 صبح روز 13 /3 /1342 دسته سینهزنی کوی کلوان با کمال نظم و آرامش در مسیر از قبل تعیین شده به همراه چهار قطعه عکس متعلق به آقای خمینی که دو عدد از آنها را قاب گرفته بودند حرکت کردند. آنها ابتدا وارد منزل آقای آیتاللهی و بعد از آن به طرف حسینیه کول علی پهلوان حرکت کردند. وارد حسینیه که شدند آقای سید حسین آیتاللهی پس از خیر مقدم و اظهار تشکر با صدای بلند گفت برادران امسال ما از دو طرف عزادار هستیم. یکی از طرف حضرت سیدالشهدا و دیگری عزادار سربازان رشید اسلام که اخیراً در حوزه علمیه قم به دست دشمنان اسلام ناجوانمردانه، شربت شهادت نوشیدند و بنابراین از شما برادران مسلمان دعوت میکنم که از امروز متعهداً پشتیبانی خود را نسبت به جناب آقای سید روحالله خمینی که حامی اسلام و جامعه روحانیت و سربازان اسلام هستند اعلام فرمایید تا انشاءالله بتوانیم مخالفین را سرنگون و نابود سازیم که با شنیدن جواب مثبت سینه زنان مراسم به پایان رسید.»(11)
دستگیری در 15 خرداد 1342
همانطور که اشاره شد آیتالله سیدحسین آیتاللهی با تمام اقدامات حکومت پهلوی در آستانه قیام 15 خرداد از جمله لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید و حمله به فیضیه مخالفت و در صبح عاشورا علیه مقامات دولتی سخنرانی شدیداللحنی کرد. وی در راه مبارزات انقلابی و در بیدارسازی مردم جهرم کوشا بود. و در هر مناسبت و مراسمی از فرصت استفاده کرده و مردم را علیه حکومت ترغیب میکرد.
چهاردهم دی 1342 آیتالله سید حسین آیتاللهی به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدی(عج)، بر روی منبر رفته و پیرامون غیبت امام زمان(عج) سخنرانی کردند و همچنین مبارزات امام خمینی(ره) را شرعی دانستند.(12)
در گزارش دیگری از ساواک در تاریخ 12 /10 /42 آمده است: «چون سید حسین آیتاللهی در هر فرصتی نسبت به دستگاه حاکمه ایهاماً انتقاد و عوامالناس را تهییج و تحریک مینماید و از روش خود دست برنداشته است، متمنی است مقرر فرمایید کمیسیون امنیت تشکیل و تصمیم مقتضی اتخاذ فرمایید.»(13)
در گزارش دیگری آمده است: «طبق گزارش رسیده آقای سید حسین آیتاللهی مجدداً روی منبر مبادرت به اظهارات تحریکآمیز نموده و معلوم میشود تذکراتی که در سابق به نامبرده داده شده مؤثر واقع نشده است. دستور فرمایید [برای] آخرین بار به مشارالیه تذکر دهند چنانچه برخلاف مصالح مردم و آرامش و امنیت منطقه اقدام و مبادرت به اظهار مطالب تحریکآمیز نماید، طبق مقررات با نامبرده رفتار خواهد شد.»(14)
در جایی دیگر از گزارش ساواک در تاریخ 26 /10 /1342، آمده است: «...راجع به آقای سید حسین آیتاللهی طبق گزارش دیگری که به استانداری واصل گردیده نامبرده... از بدو شروع اجرای قانون اصلاحات ارضی مردم را تحریک و بالای منبر مطالب خلاف رویهای اظهار... و پروندههای مفصلی در فرمانداری جهرم و بعضی ادارت دیگر دارد. دستور فرمایید ضمن احضار نامبرده به فرمانداری با حضور رئیس شهربانی آنجا تذکرات لازم به مشارالیه داده و او را از اظهار مطالب تحریکآمیز و خلاف رویه بالای منبر منع نمایید، چنانچه تذکرات مؤثر واقع نشد مراتب را گزارش فرمایید تا دستور لازم داده شود».(15)
در گزارش دیگری از شهربانی جهرم در مورد سخنرانیها و فعالیتهای مبارزاتی وی چنین آمده است: «...ساعت 1 بعد از ظهر سید حسین آیتاللهی به منبر رفته... و اظهار داشته یاوه سرایانی که روحانیت را «ارتجاع سیاه» میخوانند باید بدانند که نمیتوانند با دین مخالفت کنند و بیست میلیون ایرانی پشتیبان روحانیت و مرجع تقلید و حوزه علمیه قم میباشند و خطاب به حضار در جلسه نموده گفت: شماها پشتیبان روحانیت نیستید؟ همه گفتند چرا؟ - شما طرفدار آیتالله خمینی نیستید؟ همه گفتند بله بله- شما پشتیبان حوزه علمیه هستید؟ همه گفتند بله بله و در تمام موارد ایهاماً به دولت حمله و بیانات وی زنندگی فاحش داشت و در ضمن بیانات خود اظهار داشت که مسلمین تساوی حقوق زن و مرد نمیخواهند و در قانون اساسی تصریح نشده است...»(16)
آیتالله سید حسین آیتاللهی از تهدیدات دولت هراسی نداشت و همواره به ادامه مبارزات خود پرداخت. ساواک گزارش خود را در تاریخ 13 /12 /1342 چنین ارائه داده است: «مجدداً گزارش میرسد که مشارالیه روی منبر اظهارات تحریکآمیز نموده و ضمن سخنرانیهای مذهبی در لفافه از اقدامات دولت انتقاد مینماید...»(17) همچنین در گزارش دیگری به تاریخ 17 /1 /1343 آورده است: «موضوع اظهارات آقای سید حسین آیتاللهی روی منبر. طبق گزارش واصله از شهربانی شیراز نامبرده هنوز در اظهارات خود تجدید نظر ننموده و کماکان در محل تحریکاتی مینماید، اولا ًنظر فرمانداری را در مورد وضع مشارالیه و اظهارات او اعلام، ثانیاً برای آخرین بار به نامبرده تذکر دهید که چنانچه از اظهار مطالب تحریکآمیز خودداری نکند، به وسیله کمیسیون امنیت استان فارس نسبت به خروج او از فارس اقدام خواهد شد...»(18)
آیتالله سید حسین آیتاللهی در 15خرداد 1342 دستگیر و به زندان اوین تهران منتقل گردید اما چند ماه بعد آزاد شد و فعالیتهای خود را از سر گرفت، تا جاییکه در دی ماه 1342 کمیسیون امنیت شهرستان جهرم برای دستگیری و تبعید وی تشکیل جلسه داد. اما بدون نتیجه مورد نظر، پایان یافت و تنها به تذکر و اخطار به وی اکتفا کرد. ولی او بیتوجه به تذکرات و اخطارها در ادامه فعالیتهای سیاسی به تهیه سه طومار در حمایت از مراجع تقلید به ویژه امام خمینی(ره) برآمد که توسط شهربانی جمعآوری گردید. همچنین در سخنرانی انتقادآمیز مورخ 13 اسفندماه 1342 در مسجد امام صادق(ع) جهرم اقدامات دولت را مورد انتقاد و اعتراض شدید قرار داد و به حمایت و پشتیبانی از روحانیون و علما پرداخت(19)
این اقدامات باعث شد تا در اول اردیبهشت 1343 دستور دستگیری آیتالله آیتاللهی صادر شود. مأموران حکومت پهلوی در بامداد روز بعد به منزل وی هجوم آورده و او را دستگیر و به تهران منتقل کردند.(20) مردم به محض اطلاع از دستگیری وی، واکنش نشان دادند و در خیابانها با سر دادن شعارهایی نظیر: «سید مظلوم حسینم چه شد» به تظاهرات و اعتراض علیه اقدام حکومت پهلوی پرداختند.(21) امام خمینی(ره) نیز نسبت به این اقدام حکومت اظهار ناراحتی کردند و در نامهای به آیتالله میلانی نگرانی خویش را نسبت به دستگیری آیتالله سید حسین آیتاللهی و سایر روحانیون فارس ابراز کردند. در بخشی از نامه آمده است: «دیده میشود که کارهای تحریکآمیزی در داخل انجام میگردد. شیراز را به گرفتن آقای دستغیب و جهرم و حوالی آنرا به گرفتن آقای آسید حسین و تبریز را به گرفتن آقای قاضی و... این مطلب حقیر را ناراحت و نگران نموده است و میترسم خدای نخواسته صحنههای اسفانگیزی به وجود آید که برخلاف مصالح مملکت و اسلام است. تنبیه اولیای امور بیاثر است و مثل اینکه بهطور خودکار یا الزام کارهایی انجام میشود که عاقبت وخیمی خدای نخواسته داشته باشد. با توجه و تعمقی که به اطراف مسائل دارید، لازم است در این موضوعات فکری فرمایید. با وسیله اولیای امور متذکر فرمایید دست زدن به کارهای تحریکآمیز در این موقعیت و موقع خطرناک است. گرچه تذکر به دولتها در این وضع بینتیجه است. البته در امروز با این وضعیت باید کمال احتیاط و حزم شود که خدای نخواسته مسلمین یا روحانیون آلت دست مقاصد سوء نشوند...»(22)
آیتالله سید حسین آیتاللهی در 28 تیر 1343 به قید عدم خروج از حوزه قضایی تهران و ضمانت یکصد هزار ریال، از زندان آزاد شد و در نهایت در آبان ماه همان سال به جهرم بازگشت. سرانجام ایشان پس از عمری تلاش و مجاهدت در راه اسلام و انقلاب، همچنین روشنگری مردم و اقامه نماز جمعه در جهرم، در 25 دی ماه 1379 دار فانی را وداع گفت.(23)
پینوشتها:
1- فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج1، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامی؛ سازمان تبلیغات اسلامی؛ حوزه هنری، سوره مهر، 1381، ص379
2- رضوی، سید ابوالفضل، وحید کارگر جهرمی، انقلاب اسلامی در جهرم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1394، ص200
3- روزشمار انقلاب اسلامی، به کوشش میرزا باقر علیان نژاد، جلد 10، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1384، ص245
4- رضوی و کارگر جهرمی ، ص201
5- پیشین، ص209
6- یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله سید عبدالحسین دستغیب، تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1378، ص51
7- رضوی و کارگر جهرمی، ص210
8- پیشین، صص210-211
9- پیشین، صص216-217
10- پیشین، ص212
11- رضوی و کارگر جهرمی، ص212
12- پیشین، ص217
13- پیشین، ص218
14- پیشین
15- پیشین
16- پیشین، صص218-219
17- پیشین، ص219
18- پیشین
19- نصیری طیبی، منصور، روزشمار انقلاب اسلامی در استان فارس، شیراز: انتشارات ادیب مصطفوی، چاپ اول، 1393، ص135
20- پیشین، ص140، همچنین: رضوی و کارگر جهرمی، ص220
21- نصیری طیبی، ص141
22- رضوی و کارگر جهرمی، ص226
23- فرهنگ ناموران معاصر، ص380
تعداد بازدید: 3291