مقالات

ارومیه در قیام 15 خرداد

توران منصوری

19 آذر 1396


حکومت پهلوی در دهه 1340، به تأسی از سیاست رهبران آمریکا، بر ضرورت یک‌سری اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور تأکید داشت. در همین رابطه محمدرضا پهلوی با درگذشت آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی در فروردین 1340، برای جلوگیری از هرگونه مخالفتی از جانب علما و مراجع، درصدد انتقال مرجعیت به خارج از ایران و به نجف برآمد. از همین رو به آیت‌الله سید محسن حکیم پیامی فرستاد تا او را به عنوان مرجع تقلید مطرح سازد. این در حالی بود که همزمان مراجع همطراز وی در حوزه علمیه قم حضور داشتند. انتشار این خبر، واکنش مردم در شهرهای مختلف را به دنبال داشت. در این زمان در شهر ارومیه به علت حضور آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری و آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی، مردم بیشتر متمایل به مرجعیت آنها بودند. با وجود این برخی از مردم و روحانیان مُبلغ مرجعیت امام خمینی بودند؛ از جمله این مبلغان، آیت‌الله محمد امین رضوی بود که تلاش داشت امام خمینی را به عنوان مرجع تقلید به مردم ارومیه معرفی کند.[1]

آغاز مخالفت روحانیان ارومیه با حکومت پهلوی

مهم‌ترین اصلاحات آمریکایی شاه اصلاحات ارضی بود. شاه در 24 آبان 1340، علی امینی، نخست‌وزیر را مأمور اجرای آن کرد. اجرای اصلاحات ارضی واکنش مردم و روحانیان را به دنبال داشت. مردم ارومیه در اعتراض به آن، تظاهرات کردند.[2] روحانیان از جمله حجت‌الاسلام شیخ غلامرضا حسنی[3] در مجالس مختلف علیه این اقدام سخنرانی کرد و به توصیه استاندار وقت، رئیس ثبت اسناد ارومیه وی از او خواست از ادامه این فعالیت‌ها دست بردارد. [4]

از دیگر اقدامات حکومت پهلوی که مخالفت علما را به دنبال داشت تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود.. این لایحه در غیاب مجلس شورای ملی، در جلسه هیئت دولت در 14 مهر 1341 به تصویب رسید. با انتشار خبر آن، مخالفت علما و مراجع به رهبری امام خمینی با آن آغاز شد. امام خمینی در نشستی که با علمای قم در ارتباط با مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی داشت از آنها خواست علمای تهران و سایر شهرستان‌ها را در جریان قرار دهند و مردم را برای مقابله با حکومت پهلوی آماده سازند. پس از آن بود که علمای ارومیه از جمله آیات قریشی، حسنی و فوزی به مخالفت با آن برخاستند و در منابر علیه آن سخنرانی کردند و بندهای مهم مصوبه را که در مخالفت با اسلام بود برای مردم شرح دادند. حوزه علمیه ارومیه نیز در این زمینه فعال بود اما با توجه به نفوذ ساواک در این حوزه علمیه فعالیت‌های آن به سختی پیش می‌رفت. علاوه بر این آیت‌الله حائری نجفی، زعیم حوزه علمیه ارومیه، تا حدودی خود را از سیاست دور نگه می‌داشت.

به هر حال، تعدادی از عالمان دینی شهر از جمله محمد امین رضوی، شیخ محمد فوزی، غلامرضا حسنی و سید علی اکبر قریشی برای تبادل آرا و اتخاذ تصمیم برای مقابله با اقدامات حکومت پهلوی تشکیل جلسه دادند و به بحث و گفتگو پرداختند.[5] در نهایت تصمیم این شد که حجت‌الاسلام حسنی به قم سفر کند و در دیدار با امام خمینی نگرانی علمای ارومیه را به ایشان اطلاع دهد.[6] البته در نتیجه مخالفت علما و روحانیان کشور، دولت مصوبه را لغو کرد و در اجرای آن شکست خورد.

با شکست حکومت در اجرای مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، شاه درصدد اجرای اصلاحاتی تحت عنوان اصول ششگانه برآمد که انقلاب سفید نیز نامیده می‌شد. شاه برای قانونی جلوه دادن این اصول اعلام کرد که آن را به رفراندوم خواهد گذاشت. با طرح برگزاری رفراندوم از سوی شاه، امام خمینی آن را تحریم کرد. در ارومیه روحانیان در مخالفت با رفراندوم شاه،‌ جلساتی برگزار کردند تا درباره برخورد با این اقدام حکومت به تصمیم یکسانی برسند، اما به دلیل اختلاف نظر در زمینه نحوه مبارزه،‌ تصمیم این شد که حجت‌الاسلام محمد علی صاحب‌الزمان[7] به نیابت از علما به قم برود و نظر مراجع را در این زمینه جویا شود. وی در قم ابتدا نزد آیت‌الله شریعتمداری و در ادامه نزد آیت‌الله محمدرضا گلپایگانی رفت و سپس با امام خمینی دیدار کرد. امام خمینی از وی خواست در منابر مسائل و اقدامات حکومت بازگو شود. با بازگشت وی، روحانیان ارومیه مخالفت علیه رفراندوم را ادامه دادند. بنا به گفته حجت‌الاسلام شرقی، علمای ارومیه در جریان برگزاری رفراندوم دست به اعتصاب نماز جماعت زدند که به این دلیل شهربانی آنها را احضار کرد و سرانجام با گرفتن تعهد، آنها را آزاد نمود.[8] حجت‌الاسلام حسنی از جمله علمای ارومیه بود که به جرم فعالیت و «ایجاد اغتشاش در منطقه» دستگیر شد و پس از چند روز بازداشت، در 21 بهمن 1341 با سپردن التزام کتبی مبنی بر این که در آینده در سخنرانی‌های خود به مسائل غیر مذهبی اشاره‌ای نکند، ‌آزاد شد.[9]

تحریم عید نوروز 1342

به دنبال اقدامات حکومت پهلوی، امام خمینی تصمیم گرفت عید نوروز سال 1342 را تحریم کند. سایر علما و مراجع نیز به تأسی از امام خمینی با صدور اعلامیه‌‌هایی با اشاره به همزمانی عید نوروز با سالروز شهادت امام صادق(ع) و با توجه به حوادثی که در سال گذشته بر اسلام و مسلمین از طرف حکومت پهلوی وارد شده است  عید نوروز سال 1342 را عزا اعلام کردند. علمای ارومیه نیز در جلسات مشورتی تصمیم گرفتند هر یک از علما در سالروز وفات حضرت صادق(ع) در مساجد، مجلس عزا و سخنرانی داشته باشد و در این سخنرانی‌ها،‌ اقدامات حکومت پهلوی را بازگو کند و به گوش مردم برساند. حجت‌الاسلام حسنی در روز  اول فروردین 1342 بالای منبر رفت و در سخنرانی علیه حکومت پهلوی سعی کرد گوشه‌هایی از اقدامات ضد دینی حکومت را بازگو نماید. به گزارش اسناد ساواک، وی روز 5 فروردین 1342 نیز در روستای بزرگ‌آباد سخنرانی داشت و به انتقاد از حکومت پرداخت.[10]

حکومت پهلوی در مقابل اقدامات علما و مراجع،‌ در دوم فروردین با حمله به مدرسه فیضیه که در آن مجلس سوگواری برای سالروز امام جعفر صادق(ع) برگزار بود، تعدادی از طلاب را مجروح کرد. این اقدام حکومت با واکنش تند علما مواجه شد. آنها با صدور اعلامیه‌هایی این اقدام حکومت را محکوم کردند. این اعلامیه­ها توسط دانشجویان ارومیه‌ای دانشگاه تهران یا کسانی که به ارومیه رفت و آمد داشتند به ارومیه رسید. در گزارش ساواک نیز در این‌باره آمده است که برخی از این اعلامیه‌ها به یکی از کارخانه‌داران ارومیه به نام طلوعی ارسال شده بود اما این سازمان مانع انتشار آنها بین مردم شده است.[11]

دستگیری امام خمینی

با توجه صبغه تاریخی محرم،‌ حکومت با شروع این ماه در التزام‌نامه‌ای سعی کرد آنها را از مخالفت با شاه بازدارد، اما امام خمینی در اعلامیه‌ای، ‌التزام‌نامه حکومت را فاقد ارزش دانست و از وعاظ و سخنرانان مذهبی خواست نهایت استفاده را از این ایام علیه حکومت داشته باشند. علمای ارومیه با دریافت پیام امام خمینی،‌ تصمیم گرفتند با تشکیل جلسه‌ای،‌ برنامه‌ریزی برای دهه اول محرم داشته باشند. در این راستا،‌ حجت‌الاسلام حسنی، روحانیان ارومیه را برای اتخاذ تصمیم به منزل خود دعوت کرد. دولت نیز برخی علما را دستگیر کرد. حجت‌الاسلام حسنی از جمله دستگیرشدگان بود که دهه اول محرم زندانی شد.[12]

پس از سخنرانی امام خمینی در عاشورا (13 خرداد 1342) در انتقاد از حکومت پهلوی در مدرسه فیضیه، ایشان صبحگاه 15 خرداد دستگیر و به تهران منتقل شد. انتشار خبر دستگیری امام خمینی، اعتراضات گسترده مردمی آغاز شد. در ارومیه نیز علما با دریافت خبر دستگیری امام خمینی، در مسجد میرزا حسین‌آقا اجتماع کردند و با صدور اعلامیه‌ای مخالفت خود را اعلام کردند. البته با توجه به کنترل بسیار ساواک بر فعالان شهر اقدام گسترده‌ای صورت نگرفت. با توجه به گزارش‌های ساواک، ‌مراسم عزاداری در ارومیه در آرامش برقرار شد و اجازه فعالیتی به مخالفان داده نشد.[13] همچنین ساواک پس از تصمیم علمای ارومیه برای تشکیل جلسه در اعتراض به دستگیری امام خمینی،‌ برخی از آنها از جمله آیت‌الله سید علی‌اکبر قرشی،‌ محمدامین رضوی و آسید حمزه موسوی عجب‌شیری را دستگیر کرد و از آنها تعهد گرفت که راجع به حکومت پهلوی حرفی نزنند. ابتدا برخی از آنها از دادن چنین تعهدی خودداری کردند ولی در نهایت همه آنها پس از دادن تعهد آزاد شدند.[14] گفته می‌شود حکومت قصد داشت علما را از ارومیه تبعید کند اما علما با آگاهی از قصد حکومت و اینکه حضور خود را در ارومیه مفید دانستند، تصمیم گرفتند تعهد دهند. با وجود این تضییقات، ‌علمای ارومیه پس از آزادی، مخالفت علیه حکومت را ادامه دادند. حجت‌الاسلام حسنی بعد از آزادی به همراه حجج اسلام اکبر مولودی و سید حمید میرآقایی[15] معروف به «عدنانی» به روستای انهر رفتند و با آیت‌الله سید صادق بنی‌حسینی[16] مرندی که هرساله در ایام محرم برای تبلیغ به آن روستا می‌رفت، دیدار کردند تا درباره برخورد با اقدامات حکومت پهلوی مشورت کنند. پس از دیداری که بین آنها صورت گرفت،‌ حجج اسلام عدنانی و مولوی به ارومیه برگشتند ولی حجت‌الاسلام حسنی در آن روستا ماند و به همراه آیت‌الله بنی‌حسینی مرندی در منابر از حکومت انتقاد کردند. این اقدامات حساسیت دولت را برانگیخت؛ به همین دلیل ژاندارمری سه نفر از اهالی محل به اسامی مصطفی جبارپور،‌ علی حسینی و علی غلامی را دستگیر کرد. [17]

همچنین به گزارش شهربانی، روحانیان ارومیه در 21 /3 /1342 جلسه‌ای در منزل سید حمید میرآقایی، پیشنماز مسجد متقیان، تشکیل دادند که مأموران شهربانی وارد جلسه شدند و تعداد 17 برگ اعلامیه امام خمینی و آیت‌الله شریعتمداری،‌ یک برگ اعلامیه عشایر لرستان، یک قطعه عکس امام خمینی در جیب یکی از روحانیان به نام مرادعلی فرج‌زاده به دست آوردند. سه نفر از روحانیان حاضر در این مجلس نیز به اسامی سید حمید میرآقایی، مرادعلی فرج‌زاده و میرزا ابراهیم علیزاده دستگیر و به ساواک استان منتقل شدند.[18]

مهاجرت علما به تهران

به دنبال دستگیری امام خمینی و چند تن دیگر از مراجع عظام، علمای سایر شهرها به منظور اعلام پشتیبانی از آنها تصمیم گرفتند به تهران مهاجرت کنند و اعتراض خود را به این موضوع اعلام دارند. در همین رابطه یکی از روحانیان به نام میرزاحسن مقدس از قم به ارومیه رفت تا علمای این شهر را به مهاجرت به تهران و سخنرانی علیه حکومت پهلوی فراخواند. بنا به گفته‌های آیت‌الله قریشی، وی نامه‌ای از آیت‌الله شریعتمداری خطاب به علمای ارومیه به همراه داشت که در آن قید شده بود با توجه به اینکه آیت‌الله خمینی دستگیر شده و زندانی گردیده است، در ارومیه هم باید اقدامی صورت گیرد. پس باید به حضرت عبدالعظیم رفت و در تحصن علما شرکت کرد. با دریافت این نامه توسط میرزاحسن مقدس، علمای ارومیه به منظور اتخاذ تصمیم در منزل یکی از علما اجتماع کردند. در نهایت تصمیم این شد که به شهرهای قم و مشهد مسافرت کنند و ضمن شرکت در چهلم شهدای 15 خرداد 1342، با مراجع دیدار و مشورت کنند. همچنین آیت‌الله قره‌باغی راهی قم شد و از آنجا به تهران رفت و به جمع متحصنین در اعتراض به دستگیری امام خمینی پیوست. ساواک با اطلاع از تصمیم علمای ارومیه، درصدد برآمد با دستگیری آنها، مانع انجام اقدام جمعی آنها شود؛ علمای ارومیه یکی یکی دستگیر ک و پس از سپردن تعهد آزاد شدند. [19]

 به دنبال اقدام هماهنگ علمای شهرهای مختلف در اعتراض به دستگیری امام خمینی، حکومت پهلوی تصمیم گرفت به منظور آرام ساختن افکار عمومی، ایشان را از زندان آزاد ولی تحت نظر و در حصر قرار دهد. به این منظور در تاریخ 11 مرداد 1342، وی را به منزلی در داوودیه منتقل کردند. با اعلام آزادی امام خمینی، علمای ارومیه در نامه‌ای به آیت‌الله شریعتمداری اظهار خوشحالی کردند و این پیروزی را تبریک گفتند. [20]

آزادی موقت امام خمینی باعث عقب‌نشینی علما از ادامه مبارزه نشد زیرا آنها خواستار آزادی بدون قید و شرط امام خمینی بودند. روحانیان ارومیه در سخنرانی‌ها مخالفت خود را با حکومت پهلوی اعلام می‌کردند. ادامه این مخالفت‌ها باعث نگرانی مقامات دولتی شد و در رمضان سال 1342، ساواک کنترل بیشتری بر مساجد و روحانیان ارومیه اعمال کرد.[21] استاندار استان نیز از ساواک استان خواست با اقدامات پیشگیرانه، فعالیت روحانیان را عقیم بگذارد. استاندار در ادامه با اشاره به آیت‌الله سید علی اکبر قریشی، خواستار روشن شدن تکلیف او شده بود؛ گویا از نتیجه اقدامات او نگرانی بیشتری داشتند. مخالفت‌ها با حکومت در محرم 1343 نیز ادامه داشت، روحانیان در مخالفت با حکومت پهلوی به سخنرانی پرداختند.[22] همچنین در نامه‌ای دیگر که ساواک ارومیه به مرکز ارسال کرد از مخالفان غیرروحانی دولت نامبرده بود که عبارت بودند از: حیدر زیب عنصر، یحیی روحانی، کامل یکتا، قادر قشقایی، محمود قدسی گلشن، رضا یونجه‌فروش، حسن بدیعی، حسن اسدی، حبیب‌الله قیاسی، علی رستم‌زاده، کریم جاویدی، عبدالحسین کرمی و جبار قاسمی[23]

آزادی امام خمینی

با انتشار خبر آزادی امام خمینی در فروردین 1343، یکی از روحانیان ارومیه مقیم در قم با ارسال تلگرافی به ارومیه خطاب به آیت‌الله فوزی و حجت‌الاسلام حسنی، آنها را در جریان آزادی امام خمینی قرار داد. به دنبال آزادی امام خمینی روحیه مخالفان حکومت تقویت شد و دامنه اعتراضات گسترش یافت. توزیع اعلامیه‌های علما از جمله این اقدامات بود. ملاصادق ارکانی از روحانیان شهر مرند در زمینه توزیع اعلامیه در ارومیه فعال بود.

تبعید امام خمینی به ترکیه

به دنبال اقدام حکومت پهلوی در تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در مجلس دوره بیست و یکم شورای ملی،  اعتراض امام خمینی را نسبت به آن در پی داشت. امام خمینی با آگاهی از خبر تصویب این لایحه در سخنرانی روز 4 آبان 1343 در منزل خویش به انتقاد از آن پرداخت. در نتیجه، روز 13 آبان 1343 ایشان دستگیر و به ترکیه تبعید شد. روحانیان شهرهای مختلف در اعتراض به این اقدام دولت، از اقامه نماز جماعت خودداری کردند. علمای مبارز ارومیه نیز با تحریم اقامه نماز جماعت در منزل یکی از علما اجتماع کردند.[24] در نامه‌ای که شهربانی ارومیه به مرکز فرستاد از اقدامات علمای ارومیه چنین گزارش می‌دهد: « عده‌ای از روحانیان به طور محرمانه در منازل یکدیگر اجتماع و در مورد دستگیری آقای خمینی با یکدیگر گفتگو و در بین مریدان خود نیز موضوع دستگیری آقای خمینی را بیان می‌دارند. اطلاع واصله حاکی است روحانیون مزبور اظهار داشته‌اند که با دستگیری و تبعید آقای خمینی، دین و اسلام از بین رفته و دیگر جایز نیست که روحانیون هم در ایران بمانند. نامبردگان اضافه کرده‌اند که ما روحانیون نمی‌توانیم به این وضع نگاه کرده و با از دست دادن مجتهد راحت بنشینیم. گویا در بین مریدان خود اظهار داشته‌اند که در تبریز و تهران بازار را بسته‌اند و در رضائیه هم بایستی اهالی بازار را تعطیل نمایند.» در نتیجه این اقدامات بود که شهربانی و ساواک ارومیه تصمیم گرفت علما را یکی یکی احضار و آنها را تهدید کند.[25]

از دیگر اقدامات حکومت برای مقابله با علما، احضار و اعزام آنها به سربازی بود تا از این طریق بتواند مانع ادامه اقداماتشان شود. از جمله این  علما، حجت‌الاسلام محمدعلی صاحب‌الزمانی بود.[26]

بازاریان ارومیه نیز با تبعید امام خمینی به مخالفت با حکومت پرداختند و بازار این شهر به حالت نیمه تعطیل درآمد.[27]

پس از تبعید امام خمینی، هیئت‌های مؤتلفه اسلامی از آنجا که حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، را به عنوان مسبب اصلی در تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی و تبعید امام خمینی می‌شناختند، در اول بهمن 1343، مقابل مجلس شورای ملی ترور کردند. پس از آن عوامل حکومت در شهرهای مختلف در مساجد حاضر شدند و برای بهبودی او دعا کردند. در ارومیه نیز مقامات دولتی با حضور در مساجد از علما خواستند برای بهبودی منصور دعا کنند. در همین رابطه همایون‌فر(استاندار)، صیادیان (رئیس ساواک)، عاصفی(بازجوی ساواک)، سوداگر(رئیس ژاندارمری استان)، کاووسی(رئیس ژاندارمری ارومیه) و رئیس شهربانی و شهردار ارومیه وارد مسجد حجت که در آن زمان موسوم به مسجد یوردشاه بود، شدند. در این هنگام آیت‌الله سیدعلی‌اکبر قرشی در حال سخنرانی بود. در پایان سخنرانی طی یادداشتی از او خواستند برای سلامتی حسنعلی منصور دعا کند، اما وی با مچاله کردن یادداشت و با دعای «صلی الله علی محمد و آله طاهرین» سخنرانی را به پایان رساند و از مسجد خارج شد. به دنبال آن بود که وی حدود یک سال ممنوع‌المنبر شد.[28]

باور و اعتقاد مذهبی مردم به امام خمینی و راه ایشان چنان بود که پیروزی انقلاب اسلامی را در بهمن 1357 رقم زد.

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] . داوود قاسم‌پور، انقلاب اسلامی در ارومیه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، صص307-305

[2] . همان، صص309-308

[3] . حجت‌الاسلام شیخ غلامرضا حسنی معروف به «ملا حسنی» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزات خود را با گروهک‌هایی که در منطقه شکل گرفته بودند، آغاز کرد. در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از ارومیه راهی مجلس شد. در ایام نمایندگی توسط حزب دموکرات کردستان ترور شد اما زنده ماند. با بالاگرفتن غائله کردستان و حزب خلق مسلمان در آذربایجان، پس از حدود یک سال و نیم در منصب نمایندگی استعفا داد چون به حضور وی در ارومیه نیاز بیشتری بود. (عبدالرحیم اباذری، خاطرات حجت‌الاسلام حسنی امام جمعه ارومیه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384)

[4] . عبدالرحیم اباذری، پیشین، صص73-72

[5] . داوود قاسم‌پور، پیشین، صص 314-311

[6] . عبدالرحیم اباذری، پیشین، صص51-50

[7] . حجت‌الاسلام و المسلمین محمد علی صاحب‌الزمانی فرزند حاج شیخ اسمایل در سال 1315 در شهرستان ارومیه به دنیا آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی شهرستان مرند شرکت کرد و به عنوان نماینده مردم وارد مجلس شد. سپس در مشاغلی چون نمایندگی ولایت فقیه در سپاه، تدریس در حوزه و دانشگاه مشغول خدمت شد. (اباذری، پیشین، صص52-51)

[8] . داوود قاسم‌پور، پیشین، صص316-314

[9] . عبدالرحیم اباذری، پیشین، ص74

[10] . همان، صص75-74

[11] . داوود قاسم پور،‌ پیشین، 319

[12] . عبدالرحیم اباذری، پیشین، صص77-76

[13] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد،‌ ج2،‌ تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی،‌ 1378،‌ ص327

[14] . داوود قاسم‌پور،‌ پیشین، صص 324-322

[15] . سید حمید میرآقایی از روحانیان فعال و سیاسی شهر ارومیه است. وی با پیروزی انقلاب اسلامی، مسولیت دفتر حزب جمهوری اسلامی ارومیه را عهده‌دار شد و در مرداد 1373 دار فانی را وداع گفت. (داوود قاسم‌پور،‌ پیشین،‌ صص325-324)

[16] . آیت‌الله سید صادق بنی‌حسینی مرندی در 1306ش در شهرستان مرند به دنیا آمد. وی در سال 1353 به تهران آمد و در مسجد امام صادق(ع) نازی‌آباد تهران به تدریس مشغول شد. سرانجام در 1379 از دنیا رفت. (داوود قاسم‌پور،‌ پیشین،‌ ص325)

[17] . داوود قاسم‌پور،‌ پیشین،‌ صص325-324

[18] . همان، ص326

[19] . همان، صص327-326

[20] . سیر مبارزاتی امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج2، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386، ص336

[21] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج4، صص325-324

[22] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج6، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی،‌ 1378ص107

[23] . همان، صص108

[24] .  امام خمینی در آیینه اسناد، سیر مبارزاتی امام به روایت اسناد شهربانی، ج2، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1383، ص289

[25] . داوود قاسم‌پور،‌ پیشین، صص331-330

[26] . همان، صص335-334

[27] . همان،‌ ص335

[28] . همان، صص336-335



 
تعداد بازدید: 2047



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.