جعفر گلشن روغنی
29 دي 1397
در ایام حبس خانگی امام خمینی از سوی حکومت پهلوی در منطقه شمیرانات تهران (11 مرداد 1342 ـ 15 فروردین 1343) دوستداران و علاقهمندان ایشان، بهخصوص روحانیون با ایشان مکاتبه داشتند و مسائل شخصی و اجتماعی یا پرسشهای فقهی را مطرح میکردند. آیتالله محمدعلی گرامی از جمله روحانیونی بود که در 29 دی 1342 با ارسال نامهای به ایشان، هم درد دلهای دوستانه و گفتههای عاشقانه و عارفانه خویش را مطرح کرد و از فراق دیدار امام ابراز ناراحتی و دلتنگی بسیار نمود و هم چند مسئله فقهی را مطرح کرد تا استفتاء امام را درباره آنها به دست آورد. در بخشی از این نامه از وضعیت حبس امام و نبودن ایشان در میان مردم و دوستدارانش زبان به شکوه گشود، اما این دوری و هجران را، وسیلهای برای بالیدن و پرورش یافتن جسم و جان خویش شمرد. امام خمینی در پاسخ نامه وی نوشتند: «عواطف برادران ایمانی و خصوصاً مخصوصین آنها بار گرانی است که به دوش من بسیار سنگینی میکند، باشد که خداوند متعال مقدر فرموده باشد که با عواطف غیبیه خود به صورت حاضر از آن سنگینی کاهش دهد. رحمتهایی که در ظاهر، نقمت بروز میکند، از رحمتهای ظاهره شاید لطیفتر و به عواطف نزدیکتر باشد. از خداوند تعالی توفیق علم و عمل صالح برای همه خواستارم.»[1] آیتالله گرامی خود در خاطراتش درباره نوشتن این نامه گفته است: «امام، زمانی که در حصر بودند، من با ایشان مکاتبه داشتم... زمانی که ورود و خروج و نامهها کنترل میشد، نامهای عارفانه و عاشقانه به ایشان نوشتم و چند سوال فقهی را هم بهانه کرده، در نامه گنجاندم. قصدم از این کار، این بود که علاقه و احساسم را به او منتقل کنم که البته ایشان درّاک بود و متوجه میشد. ما هم نمیتوانستیم این احساس را اعلام نکنیم. آن روزهایی که ایشان را گرفته بودند، ناراحت بودم و با حالتی عصبانی نشسته بودم و دائماً داد و فریاد داشتم و گریه میکردم، بهطوری که حتی پیش دوستان نمیتوانستم که آرامش داشته باشم.»[2]
[1]. صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378 ش، صص 257 ـ 259؛ گرامی (آیتالله)، محمدعلی خاطرات، به کوشش محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381 ش، ص 399
[2]. گرامی (آیتالله)، محمدعلی، خاطرات، صص 264 و 265
تعداد بازدید: 1964