زهرا رنجبر کرمانی
25 شهريور 1397
ماه محرم با یاد و نام امام حسین(ع) و قیام ایشان گره خورده است. قیامی که به فرموده امام حسین(ع)، به منظور احیای امر به معروف و نهی از منکر شکل گرفته بود. بدیهی است اتخاذ چنین موضعی از جانب امام حسین(ع) نشاندهنده دیدگاه روشن ایشان در خصوص پیوستگی دین با سیاست است که بعدها از جانب شیعیان مؤمن دنبال شد.
از دیرباز، شیعیان جهان با فرارسیدن محرم به تفکر و تأمل در واقعه عاشورا پرداخته و هریک به فراخور معرفت خود نکاتی از آن میآموزند. عاشورا، پیام آور فرهنگ شهادت و عدم تسلیم در مقابل حامیان زر و زور است. شیعیان ایران نیز این ایام را برای قرنها گرامی داشته و در حفظ یاد و خاطره واقعه عاشورا کوشیدهاند. از میان تمام عاشوراها و محرمهایی که بر مردم ایران گذشته است، محرم سال 1383ق. با توجه به پیشامدهای قبل از آن با دیگر زمانها تفاوت داشت. رژیم پهلوی با آگاهی از این مسئله که محرم، یادآور عاشورایی است که مبلغ قیام و مبارزه است، نسبت به آن حساسیت ویژهای داشت و به دنبال تدابیری برای گذر بیخطر از این ایام بود. رژیم از مردم، سوگواری بیخطری میخواست که به منافع آن و حامیان آمریکایی و انگلیسی اش زیانی نرساند.[1] اما امام که از نیات رژیم، آگاه و درصدد خنثیسازی توطئههای آن بود به وعاظ و مبلغین دینی اینگونه پیام داد: «دستگاه جبار درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیئت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند. لازم است تذکر دهم که این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند... حضرات مبلغین از توهم چند روز حبس و زجر نترسند. آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست... خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام، تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است.»[2]
اما دلایل تفاوت محرم سال 1342ش. با سالهای دیگر چه بود؟ در پاسخ باید گفت طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در دولت اسدالله علم در مهرماه 1341ش. که به علت برخورداری از مفاد خلاف شرع و قانون اساسی با مخالفت روحانیون و در نهایت الغاء مواجه شد، انقلاب سفید شاه که با هدف جلب حمایت آمریکا، خلع سلاح مخالفان داخلی و کوشش برای مشروعیت بخشی به رژیم مطرح شده بود و برگزاری رفراندوم صوری در ششم بهمن 1341ش، حمله به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب در دوم فروردین 1342ش. که منجر به قطع ارتباط کامل دربار و روحانیت گردید، مهمترین حوادثی بودند که بسترساز وضعیت متشنج و خاص محرم آن سال بودند.[3] علاوه بر اینها، در اعیاد ماه ذیحجه بهویژه عید غدیر، جمع کثیری از مردم در بیوت مراجع تقلید و بهویژه امام خمینی(ره) حضور یافته و از شرایط خاص زمان مطلع بودند. همچنین در 25 اردیبهشت مقارن با آخرین روز درس حوزه در آستانه محرم، امام خمینی(ره) سخنانی خطاب به طلاب ایراد نمود که نگرانی رژیم را در پی داشت.[4] آن محرم نخستین سالی بود که از مجالس مذهبی و روضه خوانی در جهت روشنگری و مبارزات سیاسی بهره گرفته میشد و احتمالاً در سالهای بعد مورد تقلید قرار میگرفت. امام خمینی با توجه به حوادث پیش آمده تصمیم داشت از پتانسیل مجالس روضهخوانی و عزاداری به بهترین نحو استفاده کرده و با اتخاذ تدابیری بیشترین بهره را از رابطه با خیل مردم عزادار ببرد.[5]
امام از مدتها قبل ضمن اشاراتی گفته بود که برای محرم 1342ش. برنامههای خاص افشاگرانه دارد، در نتیجه به اعزام طلاب و وعاظ به مناطق مختلف کشور اقدام نموده و سفارشات لازم را در خصوص جدیت در افشاگری و عدم بیم از عواقب آن انجام داد. از دیگر توصیههای ایشان به مداحان و وعاظ، تطبیق فاجعه مدرسه فیضیه با واقعه کربلا در مجالس عزاداری بود. گستردگی و تعدد مجالس عزاداری و جایگاه آن نزد تودههای مردم سراسر کشور، نگرانی جدی مقامات امنیتی را برانگیخته و باعث سردرگمی ایشان در واکنش شده بود. چنین به نظر میرسد که برنامههای محرم آن سال جدیترین عرصه مبارزه میان روحانیت و رژیم بود. استفاده از پتانسیل گستردگی مجالس سوگواری در سراسر کشور، باعث رسوخ عمیق رویکردهای مبارزاتی روحانیت بهویژه امام خمینی(ره) در سراسر ایران گردید.[6]
امام در راستای تعقیب اهداف مبارزه، برای وعاظ خوزستان، شیراز، لرستان، تبریز و یزد نامههایی نگاشت و ایشان را به محتوای مطالب ضروری که باید در مجالس سوگواری ابراز میشد آگاه نمود. غیر از آن، ایشان یک پیام عمومی نیز برای وعاظ سراسر کشور صادر و ایشان را به مقاومت در برابر تهدیدات رژیم دعوت نمود، اهمیت عمل به فریضه دینی را یادآور شد و آنان را از سازش و سکوت برحذر داشت.[7] وعاظِ رهرو امام نیز دعوت ایشان را لبیک گفته و در مجالس عزاداری انتقاداتی به رژیم را مطرح میکردند اما با رسیدن پیامهای جدیتر امام خمینی در قالب اعلامیه به اقصی نقاط کشور در اواخر دهه اول محرم، حملات وعاظ و روحانیون به رژیم شدت یافت. مطابق گزارشات منابع اطلاعاتی رژیم، «در چند روز اول محرم، اهل منبر حملات شدیدی علیه دولت به عمل نمیآوردند و فقط عدهای از آنان با اشاره و کنایه انتقاداتی میکردند ولی پس از انتشار اعلامیه جدید [امام] خمینی(ره) که در آن دستوراتی راجع به تشدید فعالیتهای تبلیغاتی بر ضد دولت داده شده، روش آنان تغییر یافته و در مجالس و محافل دینی با شدت مردم را تحریک و علیه دولت تبلیغ میکنند.»[8]
امام خمینی(ره) در راستای تقویت برنامههای مبارزاتی و روشنگرانه خود جلساتی را با برخی از وعاظ معروف تهران برگزار کرده و حتی تنی چند از ایشان را به خارج از کشور فرستاد. حجتالاسلام فلسفی معروفترین و مهمترین واعظ آن زمان تهران بود و از این نظر اهمیت داشت که بسیاری از وعاظ و مداحان از پیروان ایشان بودند و بنابراین از رویکردهای وی تبعیت میکردند.[9]
در نتیجه تدابیر اندیشیده شده، هیئتهای عزاداری، پیام امام را سرلوحه برنامههای خود قرار داده و در نوحهها و اشعارشان به مسائل سیاسی روز پرداخته و حوادث پیش آمده را بیان میکردند و از اسرائیل که رژیم پهلوی آنهمه به آن حساسیت داشت بیزاری میجستند. برای اولین بار در دستههای عزاداری علیه اسرائیل شعار داده میشد.[10]
در دهه اول محرم، امام خمینی(ره) طی برنامه بیسابقهای هر شب در مجلس عزاداری یکی از محلات قم شرکت میجست. ایشان واعظی نیز به همراه خود میبرد تا پیامهای لازم را به مردم انتقال دهد و آنها را از اوضاع و مسائل مهم مملکت آگاه سازد.[11] امام که روز عاشورا را برای ابراز شدیدترین حملات ضدحکومتی در نظر گرفته بود، پس از مشورت و مذاکره با علمای قم به ایشان پیشنهاد کرد که روز عاشورا همهشان به مدرسه فیضیه رفته و مجلس سخنرانی مشترک برپا کنند. این تصمیم چند روز پیش از عاشورا اتخاذ شده بود، از اینرو وعاظ در قم، تهران و دیگر شهرستانها در منابر اعلام کردند که روز عاشورا برنامه سخنرانی ویژهای در قم برگزار خواهد شد. در نتیجه، مردم از تهران و برخی از شهرستانها گروه گروه به سمت قم روانه شده و ازدحامی کمسابقه در قم ایجاد شد.[12]
در همین ایام، رژیم تعدادی از آخوندهای درباری را مأمور تهدید و تطمیع علما برای انصراف از نطق روز عاشورا کرد. هیچیک از این اقدامات، امام خمینی(ره) را از تصمیمش بازنداشت و ایشان در جواب همه پیامهای به ظاهر ناصحانه این افراد، بر عزم خود اصرار ورزیدند. به هر حال علیرغم همه اقدامات رژیم، امام خمینی(ره) سخنرانی تاریخی خود را در روز عاشورای 1383ق. مقارن با 13 خرداد 1342ش. ایراد فرمود.[13] این سخنرانی که با حملات بیسابقه امام به شخص شاه همراه بود، در نهایت به دستگیری ایشان در سحرگاه 15 خرداد و قیام مردم در اعتراض به این رخداد انجامید و سرآغازی شد بر وقوع انقلاب اسلامی.
مطالعه اجمالی عملکرد امام خمینی نشان میدهد که ایشان برای بهرهبرداری هرچه بیشتر از پتانسیلهای تبلیغی- مبارزاتی مجالس عزاداریِ ایام محرم سال 1342ش، تدابیر زیر را به کار بست:
پینوشتها:
[1] مدنی، سید جلالالدین. 1361. تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد 2. دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. صص32 و 33
[2] همان، ص 33
[3] نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها. 1384. انقلاب اسلامی ایران. قم: دفتر نشر معارف. صص 94 و 96
[4] مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). 1383. امام در آیینه اسناد، جلد 1. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). ص 10
[5] روحبخش، رحیم. 1381. «تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از حادثه کربلا». فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی. زمستان 1381. شماره 16. از صفحه 333 تا 356. ص 335
[6] همان، صص 336 و 337
[7] همان، ص 338
[8] همان، ص 339
[9] همان، 339 و 340
[10] روحانی، سید حمید. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی(ره) در ایران، ص 433
[11] همان، ص 446
[12] همان، صص 448 و 449
[13] همان، ص 450
تعداد بازدید: 1651