جعفر گلشن روغنی
14 شهريور 1397
پس از آنکه از 14 مرداد 1342 آیتالله سید حسن قمی در منزلی در قیطریه تهران به صورت جداگانه، دوران حبس خانگی را سپری میکرد، مأموران ساواک به دفعات متعدد از اوضاع و احوال وی گزارشهایی تهیه میکردند. از جمله جناب، مأمور ساواک از ساعت 7:45 تا 10 صبح روز 14 شهریور 1342 به دیدار او رفت و با وی به گفتوگو پرداخت و طی گزارشی حاصل آن را در موارد در پی بیان کرد: «1. آقای قمی از این که از بازداشت خارج شده اظهار رضایت میکرد ولی سوال داشت که تا چه وقتی باید به همین منوال [در حبس خانگی] بگذارند؟ 2. میگفت شخصاً راضی هستم. تکلیف شرعی از من سلب شده ولی از نظر مردم هنوز هم من و امثال من زندانی هستیم، منتهی زندان ما بزرگتر و مجهزتر گردیده است. 3. مدعی بود در هیچ دستهای وارد نیستم و همیشه مردم را امر به آرامش و رعایت نظم کردهام... بد نیست ترتیبی میدادند که لااقل آنها که علاقهمندند با من رفتوآمد کنند، جلوشان را نگیرند. 4. ... مصلحت نبود که بعضی از زندانیان را برای گرفتن اقاریر لازم طوری مضروب کنند و شکنجه بدهند که من خودم با گوش خودم ناله و زاری آنها را بشنوم... 5. ... به واسطه اختلافاتی که بین دو دستگاه شهربانی و ساواک وجود دارد کارها مجدداً دچار نابسامانی شد. 6. در مورد انتخابات میگفت هنوز هم عقیده من آن است که دولت از انتخاب این 6 کاندید زن صرفنظر کند و صراحتاً با تفویض حقوق سیاسی به نسوان ابراز مخالفت میکرد و در مورد مشکلات موجود میگفت صلاح مملکت آن است که با بهائیان نیز مبارزهای ترتیب دهند. 7. میگفت قبلاً خیال میکردم کارکنان ساواک بدترین نمونه کارمندان دولت و بیرحمترین مردم هستند ولی حالا معتقدم در درجه اول شهربانی و سپس ارتش و بعد از آنها ساواک قرار گرفته... 8. گاهگاهی با تلفن با بعضی از آقایان نظیر آقای محلاتی و خمینی تماس دارد... 9. میگفت نحوه عملکرد ساواک نیز به خود من روشن نشده و گمان میکنم اولاً خودشان نمیدانند که چه میخواهند بکنند ثانیاً در کارهای داخلی خودشان هم، گسیختگی وجود دارد... 10. اگر در امور مملکتی و سیاست برخوردی با دین و احکام مذهبی و دینی پیش آید بهتر است آن مشکلات قبلاً با چند نفر از روحانیون ارشد در میان گذاشته شود تا در محیط سالم و صفا به فکر پیدا کردن راهحل معقولانه بیفتند و یا طریق دیگری برای حصول به همان منظور پیشنهاد کنند زیرا در فن دین و مذهب فقط ما هستیم که کارشناس و متخصص میباشیم. 11. ... اهل بیت و خانواده آقا کاملاً نگرانند و حتیالمقدور او را سرزنش میکنند و به او پیشنهاد میکنند که دست از سیاست بردارد و فقط به مذهب توسل گردد که او میگوید من نیز فقط بدعتهایی را که در مذهب و دین پیش آمده نفی میکنم.»
*قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج4(دوران حصر)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1380ش، ص99 ـ 101.
تعداد بازدید: 1266