جعفر گلشن روغنی
17 شهريور 1397
پس از آنکه فضلالله زاهدی، نخستوزیر دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 که فرزندش اردشیر زاهدی دختر شاه را به زنی گرفته بود، در 11 شهریور 1342 در ژنو درگذشت، مقرر شد تا پس از ورود جنازهاش به ایران، در 17 شهریور 1342 تشییع جنازه وی طی مراسمی ویژه انجام شود. در این زمان تعدادی از اعضای جمعیت هیئتهای موتلفه اسلامی که از اقدامات دولت و حکومت پهلوی در واقعه 15 خرداد، دستگیری و زندانی و حبس خانگی امام خمینی ناراحت بودند، در صدد برآمدند تا اقدامی علیه این مراسم صورت دهند. در نتیجه صادق امانی، صادق اسلامی، حبیبالله سیدمحمدهادی شفیق، حاج مهدی عراقی و حبیبالله عسگراولادی یک روز قبل از تشییع جنازه، به محل اقامت آیتالله میلانی در تهران رفتند و با ایشان به گفتوگو پرداختند. به گفته مرحوم حبیبالله شفیق «در جلسهای که با ایشان داشتیم و تقریباً تا ساعت یک بعد از نیمهشب طول کشید، از ایشان خواستیم که اجازه بفرمایند تا مراسم تشییع جنازه را بهوسیلهای بههم بزنیم. ایشان گفت: «شما بروید خودتان کارتان را انجام بدهید. مسئلهای نیست». عرض کردیم: اجازه میخواهیم تا اگر در این جریان درگیری شد و خون ریخته شد با اجازه شما باشد، در نهایت ایشان موافقت کردند. چون شب از نیمه گذشته بود، برادران فرصت سازماندهی نداشتند با این وصف کارهایی انجام شد و صبح وقتی تشییع جنازه زاهدی شروع شد، گروهی با پرتاب تخم مرغ و گوجه فرنگی و شعار دادن به آنها حمله کردند. از آن طرف هم مأموران به مردم هجوم آوردند و درگیری شد. در نتیجه مراسم تشییع جنازه رسمی، آنطور که دلخواه دولت بود، انجام نگرفت».
*خاطرات 15 خرداد، ج4(بازار؛ بخش خاطرات حبیبالله شفیق)، به کوشش علی باقری، تهران، حوزههنری، 1375ش، ص98 و 99.
تعداد بازدید: 1097