زهرا رنجبر کرمانی
16 اسفند 1399
گرچه قیام 15 خرداد 42 سازمان یافته نبود، برنامه و خطمشی از پیش مشخص نداشت و موجب تغییر فوری دولت علم نشد، با اینحال چنان پایههای سلطنت را لرزاند که آن را با تمام قوا به مقابله واداشت و این مقابله تا سقوط حکومت به طرق مختلف ادامه داشت. تظاهرات 10 و 11 محرم چهره مذهبی مبارزه را تثبیت کرد و مستقیماً شاه را هدف تهاجم قرار داد. این جنبش مردمی که برخلاف هدف و منظور انقلاب سفید مینمود، نقشه و طرح آمریکا مبنی بر آرام نگه داشتن منطقه زیر سلطه غرب را با شکست مواجه کرده بود. شاه در واکنش به این قیام، حرکت اسلامیِ امام خمینی را با وجود ضرباتی که بر پیکر امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم وارد کرده بود، ارتجاعی و مخل اقدامات انقلابی خود میدانست، بنابراین باید به هر ترتیب با آن مقابله و از تکرار حوادث مشابه جلوگیری میکرد.[1] دستگیری و تعقیب عاملان این رخداد و مجازات سخت آنها اولین و فوریترین اقدامی بود که حکومت برای مقابله با وقوع حوادث مشابه انجام داد. سند زیر که در تاریخ 16 /12 /1342 از طرف اداره کل سوم ساواک صادر شده نمونهای از شیوه برخورد پهلوی با عاملان قیام 15 خرداد را نشان میدهد:
«نامبرده بالا [سیدحاجی هاشمیان] یکی از محرکین واقعه 15 خرداد سال 42 در تهران بوده که کسبه و بازاریان را به بستن دکاکین خویش تحریک و تشویق مینموده و به موجب حکم صادره از دادگاه تجدیدنظر اداره دادرسی ارتش به هشت سال تبعید به یکی از بنادر جنوب محکوم میگردد که حکم صادره درباره مشارالیه به مرحله اجرا درآمده است. نامبرده اخیراً از بندرعباس به جهرم انتقال داده شده. خواهشمند است دستور فرمایید پیرامون اعمال و رفتار وی در مدت اقامت در آن منطقه بطور غیرمحسوس تحقیقات کافی نموده، چنانچه طی این مدت تنبه حاصل نموده چگونگی را ضمن اظهارنظر صریح به این اداره کل اعلام فرمایند.»[2]
پینوشتها:
[1]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1361، ص49.
[2]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 4، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، ص 380.
تعداد بازدید: 722