مقالات

گزارش لحظه به لحظه از تبعيد امام خميني


روز 13 آبان 1343 امام خميني متعاقب نطق كوبنده‌اي كه 9 روز پيش از آن عليه لايحه كاپيتولاسيون ايراد كردند، بازداشت و به تركيه تبعيد شدند. در لحظات اوليه بامداد روز 13 آبان 1343 صدها كماندو و چترباز مسلح حكومت شاه منزل امام را در قم محاصره كرده از بام و ديوارها وارد منزل شدند و براي بازداشت امام به جستجوي خانه پرداختند. امام كه در آن لحظه در يكي از اتاقهاي اندروني به نماز و دعا مشغول بود از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه به منزل وي يورش آورده‌اند. او بيدرنگ لباس بر تن كرد. اما پيش از آنكه كليد درب اتاق را بياورند، مأموران تلاش كردند با لگد درب را شكسته و وارد اتاق ايشان شوند. امام بانگ زد «وحشيگري در نياوريد الآن در را باز مي‌كنم» مأموران بي‌اعتنا به اين هشدار در را شكستند و وارد اتاق شدند. امام مهر امضاي خود را به بانو خميني سپرد و فرمود شما را به خدا مي‌سپارم.
مأموران مسلحي كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند 400 نفر بودند. آنان امام را به داخل يك اتومبيل فولكس انتقال دادند و تا سر خيابان بردند و از آنجا ايشان را به يك شورلت كه در سرخيابان ايستاده بود، منتقل كردند. وقتي امام از فولكس به شورلت منتقل مي‌شد با مشاهده صدها نظامي رو به فرمانده آنان كرد و با لبخند گفت «اين همه قوا لازم نبود».
اتومبيل شورلت مسير 140 كيلومتري قم به تهران را در 90 دقيقه طي كرد. در اين مسير اتومبيل فقط يك بار به خواست امام براي انجام فريضه نماز صبح ايشان كنار جاده توقف كرد. پس از آن مستقيماً رهسپار فرودگاه مهرآباد تهران شد. در باند فرودگاه يك فروند هواپيماي سي ـ‌130 با موتورهاي روشن آماده پرواز بود. يكي از مأموران امنيتي در فرودگاه گذرنامه امام را به دست ايشان داد و گفت: جنابعالي اكنون به تركيه مي‌رويد و خانواده شما نيز به زودي به شما ملحق خواهند گرديد. امام با هدايت سرهنگ افضلي كه قرار بود ايشان را تا تركيه همراهي كند، از پلكان هواپيما بالا رفتند و در جاي مخصوصي كه براي ايشان در نظر گرفته شده بود نشستند. سرهنگ افضلي نيز در كنار امام نشست. هواپيما علاوه بر اين دو، 7 خدمه نيز داشت كه عبارت بودند از:
1ـ سرگرد محمد‌علي اروندي
2ـ سروان جواد حسيني
3ـ ستوان يار سوم امين‌الله طلوع بديعي
4ـ ستوان يكم احمد خزري
5ـ ستوان يكم نصير بكلي
6ـ استوار عبدالله محمد‌تقي
7ـ گروهبان دوم عباس خالدي
وقتي هواپيما به هوا برخاست هنوز خورشيد طلوع نكرده بود. به دنبال اوج‌گيري هواپيما امام به سرهنگ افضلي كه در كنارش نشسته بود رو كرد و گفت:
«آيا شما مي‌دانيد كه من به جرم دفاع از حيثيت ارتش و استقلال وطنم تبعيد مي‌شوم؟»
(نزديك به اين مضمون) گويا امام مي‌دانست كه ساواك سرگرم تنظيم اطلاعيه‌اي است مبني بر اينكه:
«... چون رويه‌ي آقاي خميني و تحريكات مشاراليه بر عليه منافع ملت و امنيت و استقلال و تماميت ارضي ايران بود، لذا در تاريخ 13 آبان ماه از ايران تبعيد گرديد.»
امام مخصوصاً بر كلمه‌ي «استقلال» تكيه مي‌كند و به سرهنگ افضلي مي‌گويد:
«من به جرم دفاع از استقلال وطنم تبعيد مي‌شوم.» آقاي سرهنگ افضلي كه گويا انتظار روبرو شدن با چنين سؤالي را نداشت، بي‌اختيار جابجا شد و با صدايي گرفته پاسخ داد: «تا روزي كه به امريكا احتياج داريم ناچاريم يك سري آوانسهايي به آنها بدهيم.»!
امام بي‌درنگ پاسخ داد: «يعني حتي نواميس مملكت خود را نيز در اختيار آنان قرار دهيم؟» (نزديك به اين مضمون) سرهنگ افضلي پاسخي نتوانست بدهد، ليكن با حركت سر گوئي به اين پرسش پاسخ مثبت داد!
سرهنگ افضلي در گزارش خود به تهران تنها به آوردن اين جمله بسنده كرده است كه: «... اولين صحبت ايشان خطاب به اينجانب در هواپيما اين بود كه من براي دفاع از وطنم تبعيد شدم...».
پس از اين صحبت يكي از گارسون‌ها به حضور ايشان آمد و اظهار داشت كه: اجازه مي‌فرمائيد براي شما چاي بياوريم؟! امام خميني رو كرد به سرهنگ افضلي كه در كنار ايشان نشسته بود و پرسيد كه ايشان (اشاره به گارسون) مسلمانند؟! پيش از آنكه او چيزي بگويد گارسون مزبور به حرف آمد كه «اختيار داريد من از خانواده‌ي روحاني و ...» و پدر بزرگ خود را كه يكي از علما بوده است معرفي كرد؟ امام خميني با آوردن چاي موافقت نمود. پس از نوشيدن چاي سرهنگ افضلي پيشنهاد داد كه اگر مايل باشيد به داخل كابين هواپيما برويم تا از نزديك دستگاه حركت و فرود آمدن و اوج‌گيري و ... را مشاهده كنيد. قائد بزرگ با اين پيشنهاد نيز موافقت كرده به اتفاق سرهنگ افضلي به داخل كابين رفتند و تا فرودگاه تركيه در كابين هواپيما نشستند و از بعضي وسايل و لوازم هواپيما ديدن كردند و پرسشهائي درباره‌ي دستگاه‌هاي مربوطه و نحوه‌ي عمل آنها نمودند.
هواپيماي نظامي حامل امام پس از سه ساعت و سي‌ دقيقه پرواز، در ساعت 30 /11 در فرودگاه آنكارا بر زمين نشست. در سالن فرودگاه، مأموران امنيتي تركيه كه به استقبال آمده بودند، پس از گفتگو با سرهنگ افضلي، امام را به اتفاق نامبرده سوار اتومبيل كردند و پس از طي 35 كيلومتر مسافت فرودگاه تا آنكارا، امام را مستقيماً به هتل بلوار پالاس، طبقه چهارم، اطاق شماره 514، كه قبلاً آماده شده بود، بردند.
از آنجا كه اين هتل در مركز شهر قرار داشت و مخبرين داخلي و خارجي در آن كشور براي به دست آوردن صحت و سقم شايعه‌ي تبعيد امام سخت كنجكاو شده بودند. امام تنها يك شب را در اين هتل ماندند. سپس مأموران امنيتي تركيه، به منظور هر چه بيشتر پوشيده نگهداشتن محل سكونت امام، در ساعت 2 بعد‌از ظهر روز پنج‌شنبه 14 آبان ماه (30 جمادي‌الثاني) با مراقبت كامل و طرح پيش‌بيني شده، او را به يكي از ساختمان‌هاي فرعي خيابان آتاتورك به نام fotoetem منتقل كردند.

 


سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی به نقل از کتاب نهضت امام خميني نوشته سيد‌حميد روحاني
 
تعداد بازدید: 5253



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.