زهرا رنجبر کرمانی
16 آبان 1400
روزنامه اطلاعات در شماره روز 16 آبان 1340 در خبری مینویسد:
«دیشب در ملاقاتی که جولیوس هولمز سفیر کبیر آمریکا با امینی نخستوزیر بعمل آورد موافقت دولت آمریکا را در مورد اعطای وام به سازمان برنامه و کمک بلاعوض جدید دولت آمریکا به ایران رسماً اعلام کرد. علی امینی نخستوزیر امروز همچنین در گفتوگو با روزنامه اطلاعات اظهار داشت: «دولت آمریکا مبلغی به ایران به عنوان کمک بلاعوض میپردازد و یک وام نیز برای انجام کارهای کنونی سازمان برنامه در اختیار این سازمان میگذارد.»
مذاکرات مربوط به کمکهای آمریکا به ایران و مبلغ وام و کمک و تسریع در پرداخت آنها، از مدتی پیش در تهران و واشنگتن ادامه داشته است، چندی پیش نیز تالبوت معاون وزارت خارجه آمریکا و سپس سناتور سایمینگتون عضو موثر کمیته روابط خارجی سنای آمریکا به ایران آمدند، اکنون به نظر میرسد که مذاکرات و بررسیهای متعدد مزبور به نتیجه میرسد و آمریکا اولین قسمت از کمکهای خود را به صورت وام و کمک بلاعوض در اختیار ایران میگذارد. بدیهی است که این کمکها جنبه مقدماتی دارد و شاید قسمتی از کمک اساسی عمده آمریکا به ایران باشد که باید پس از تصویب کنگره در اختیار ایران گذاشته شود.»[1]
گفتنی است محمدرضا پهلوی که در دهه بیست در مواجهه با بحران آذربایجان دچار گرفتاری فراوان شده بود، پس از مداخله مثمرثمر آمریکا در خاتمه این بحران، تصمیم گرفت علاوه بر حفظ روابط حسنه با انگلیس، به قدرت جدید و قویتر یعنی آمریکا روی آورد. در نتیجه این سیاست، دولت که برای اداره امور کشور نیازمند پول و سرمایه بود از آمریکا کمک خواست و آمریکا شرایط اعطای وام به ایران را فراهم نمود.[2]
در اواخر دهه سی ایران با بحرانهای سیاسی و اقتصادی متعددی مواجه بود. عدم توفیق دولت در اجرای طرحهای اقتصادی، افزایش هزینههای نظامی، افزایش تورم، افزایش واردات، تجدید حیات جریانهای مخالف رژیم و تداوم سیاست سرکوب و اختناق، همه از علل و نتایج این بحرانها بودند.[3] بنابراین در سالهای اول دهه چهل حکومت برای خاموش کردن صدای مخالفان و جلب نظر موافقان و تبدیل ایران به یک کشور پیشرفته صنعتی مبتنی بر نظام سرمایهداری، بهبود وجهه رهبرانش و ارائه چهرهای اصلاحطلب و ترقیخواه از شاه، تصمیم به اعمال اصلاحاتی در حوزههای اقتصادی - اجتماعی گرفت و برای این منظور از هدایت و راهنمایی آمریکا که هدفی جز حفظ نظامهای سیاسی موجود در منطقه نداشت بهره برد. این اصلاحات، زمینهساز ورود همه آن چیزهایی بود که به نام ساختار صنعتی شناخته میشد: سرمایه، تجهیزات، کارخانجات و فنآوری که با نظر و دیدگاههای صادرکنندگان غربی و بدون توجه به شرایط و نیازهای داخلی ایران وارد میشد. خلاصه اینکه تبدیل ایران به یک «نظام سرمایهداری هدایت شده»، هدف آمریکاییان از همراهی شاه برای انجام اصلاحات اقتصادی - اجتماعی در اوایل دهه چهل بود.[4]
پینوشتها:
[1]. اطلاعات، س 36، سه شنبه 16 آبان 1340، ش 10649.
[2]. سپهری، یداله، «رفتارشناسی آمریکا در قبال رژیم پهلوی و انقلاب اسلامی»، در مطالعات انقلاب اسلامی، تابستان 1396، ش 49، ص 115 – 138.
[3]. بداقی، حمیدرضا، 1387، بررسی روابط سیاسی ایران و ایالات متحده آمریکا، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ص 136.
[4]. همان، ص 168 – 169.
تعداد بازدید: 1220