02 ارديبهشت 1401
ساواک در گزارشی با موضوع «حزب زحمتکشان»[1] به تاریخ 2 اردیبهشت 1342 مینویسد:
«ساعت 20:15 روز 1 /2 /42 جلسهای در حزب زحمتکشان با حضور 50 نفر... تشکیل گردید.... دانشجو حسن آیت[2] اظهار داشت پیشنهاد علیاصغر قوامی را در مورد شکستن سکوت حزب و شرکتش در مبارزات و مخالفت علنی با دولت به اطلاع تمام افراد حزب و کمیته مرکزی و کمیته شهرستان و حوزه گویندگان رسید ولی به اتفاق به سکوت حزب در حال حاضر رأی دادند، افزود در این موقع که تمام روحانیون و مردم با روش دولت مخالف هستند سکوت حزب زحمتکشان جائز نمیباشد و باید دکتر بقایی علت سکوت را توضیح دهد. علیاصغر قوامی ضمن اشاره به دولت که با تمام قوا روحانیون و هر کس را که قد علم نماید میکوبد، گفت: افراد حزب زحمتکشان باید با روحانیون همکاری نزدیک داشته باشند و آنها را تشویق و مساعدت نمایند و افزود روشنفکران مملکت، انتظار کسی را دارند که مردم را رهبری کند و آنها نیز از وی پیروی خواهند نمود. سپس ضمن تعریف از آیتالله خمینی وی را یک رهبر خردمند و آزموده قلمداد کرد. در این موقع حسن آیت از یکیک افراد در مورد مبارزه یا عدم مبارزه علنی حزب زحمتکشان نظر خواست و همه با سکوت حزب مخالفت کردند و از دکتر بقایی، یک مبارزه علنی را خواستار شدند و قرار شد از دکتر بقایی دعوت شود تا در یک سخنرانی علت سکوت حزب را توضیح دهد.»[3]
گفتنی است با آغاز نهضت امام خمینی در ابتدای دهه 40 دو رویکرد متفاوت در حزب زحمتکشان نسبت به این جریان شکل گرفت. عدهای به انتقاد از دولتهای وقت در چارچوب فعالیتهای قانونی و عدهای دیگر به پیوستن به نهضت و مشارکت در تظاهرات خیابانی در کنار سایر مردم باور داشتند. بقایی در زمره گروه نخست بود و از فعالیت و مشارکت برخی از افراد حزب در تظاهرات خیابانی ابراز نگرانی میکرد. وی به سلطنت شاه وفادار بوده، نوک حملات را متوجه دولت میدانست.[4] بقایی مدتها بعد از فاجعه مدرسه فیضیه و در اواخر سال 42، در واکنش، آن را «تخطی دستگاه حکومت به حریم مقدس دیانت» نامیده، اعلام کرد به این علت از برپایی جشنهای نوروز 1343 خودداری میکند. اما این اعلامیه واکنش مثبتی در میان مردم در پی نداشت، چراکه زمانی منتشر شد که مردم به رهبری روحانیت در برابر دولت و دربار موضعگیری کرده بودند. اعضای جوان حزب اما خواهان اعلام موضع صریح رهبر حزب در قبال جنبش نوپای مردم به رهبری روحانیت بودند.[5]
پینوشتها:
[1]. در 26 اردیبهشت 1330 دو هفته پس از نخستوزیری مصدق و مقارن کار مجلس شانزدهم، مظفر بقایی و خلیل ملکی در ائتلافی حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند، دکتر مظفر بقایی کرمانی که پس از مصدق نماینده دوم تهران در مجلس شانزدهم و پیش از آن عضو حزب دموکرات ایران و نماینده کرمان در مجلس پانزدهم بود، رهبری حزب را بر عهده داشت، (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 88).
[2]. سیدحسن آیت در سال 1317ش در نجفآباد اصفهان متولد شد، در دوران تحصیل در دانشگاه به نفع آیتالله کاشانی فعالیت میکرد، در دهه 40 به دلیل فعالیت سیاسی علیه رژیم به دامغان تبعید شد، آیت از ابتدای نهضت امام خمینی با آن همراه شده به گروه مخفی سیاسی - نظامی ایجاد کرد و از این طریق توانست افراد شایستهای را در خط امام متمرکز کند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای مرکزی آن بود، آیت که عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بود در گذاردن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی تلاش بسیار کرد، وی به مجلس شورای اسلامی نیز راه یافت و سرانجام در 14 مرداد 1360 توسط گروهک منافقین به شهادت رسید، (کرمی، محمدعلی، «آیت، شهیدی از تبار غدیر (مروری بر زندگی، زمانه و کارنامه شهید دکتر سیدحسن آیت)»، شاهد یاران، بهمن و اسفند 1390، شمارههای 75 - 76، صص 3 -6).
[3]. مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1383، ص 111.
[4]. عزیزی، امید، «جمعیت پاسداران آزادی، حزب زحمتکشان و نهضت امام خمینی»، پانزده خرداد، زمستان 1394، ش 46، ص 107 – 126.
[5]. همان، ص 123 – 124.
تعداد بازدید: 1060