10 ارديبهشت 1401
ساواک در گزارشی با موضوع «اظهارات آقای خمینی درباره وزرای جنگ و آب و برق» به تاریخ 10 اردیبهشت 1343 مینویسد:
«طبق اطلاع واصله آقای خمینی ضمن ارسال عین گزارش سرهنگ لطیف بیگلری جهت جناب آقای وزیر کشور[1] چنین پیغام داده است: قرار بود جنابعالی درباره سپهبد صنیعی که میگوید[یند] بهائی است بررسی فرمائید. نمیدانم در اینباره چه اقدامیفرمودهاید؟ و طبق مندرجات نامهای که فرستادهام به من میگویند دو نفر از وزرای این کابینه بهائی هستند.[2] آقای وزیر کشور به حامل پیغام میگویند: به آقا سلام برسانید و بگوئید موضوع نباید حقیقت داشته باشد.[3] بر فرض هم که اینطور باشد تاکنون تظاهری از آنان سر نزده...»[4]
گفتنی است دومین سرکرده بهائیان (عبدالبهاء) به سبب جاسوسی برای انگلیس و خدماتش در جنگ جهانی اول از انگلیس لقب و مدال گرفته، پس از مرگ در حیفا واقع در فلسطین دفن شد. از آن پس حیفا شهر به اصطلاح مقدس بهائیان و مرکز تجمع آنان گردید. پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل در سال 1327ش. سرکرده بهائیان، فلسطین اشغالی را به عنوان مرکز اصلی بهائیت قرار داد و دولت اسرائیل اولین دولتی بود که بهائیت را به عنوان به اصطلاح دین به رسمیت شناخت.[5] بهائیان به خوبی میدانستند که اگر مسلمانان عرب در فلسطین قدرت یافته، حکومت فلسطین را از دست انگلیس خارج سازند، به یقین وجود بهائیان را به دلیل هتک حرمت اسلام و ادعای نسخ اسلام و دعوی پیغمبری و الوهیت تحمل نخواهند کرد. منافع بهائیان تنها در صورتی میتوانست محفوظ بماند که یا انگلستان به استعمار خود در فلسطین ادامه دهد یا صهیونیسم به عنوان حافظ منافع امپریالیسم انگلستان و میراثخوار استعمار روی کار آید، در غیر اینصورت کار مرکز جهانی بهائیت دیر یا زود به دست مسلمانان عرب به دلیل جاسوسی و دشمنی آشکار با منافع مسلمانان تمام و برچیده میشد. از اینرو بهائیان و رهبرانشان نسبت به هزاران آواره فلسطینی و غصب حقوق مسلمشان هیچگونه همدردی نشان ندادند و برای تحکیم روابط خود با صهیونیسم حاضر به همه گونه همکاری و خوش خدمتی شدند. به عنوان نمونه، منشی کل شورای بینالمللی بهائی در نامهای به تاریخ 3 مه 1954 (13 اردیبهشت 1333) خطاب به محفل ملی بهائیان ایران از ملاقات شوقی افندی سرکرده بهائیان با رئیسجمهور رژیم صهیونیستی خبر داده، مینویسد: «... در جریان مذاکرات دوستانه و غیر رسمی، حضرت ولی امر الله[!] مقصد و مرام امر بهائی را تشریح و مراتب دوستی و محبت بهائیان را نسبت به کشور اسرائیل بیان و آمال و ادعیه آنان را برای ترقی و سعادت اسرائیل اظهار فرمودند...»![6]
به این ترتیب امام خمینی که از پیوند نامقدس بهائیت و صهیونیسم آگاه بود، بارها از قدرت یافتن بهائیان در ایران اظهار نگرانی کرده، در نامهای به علمای یزد در 6 اردیبهشت 1342 چنین نوشت:
«... آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پستهای حساس به دست این فرقه [بهائیت] است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است...»[7]
پینوشتها:
[1]. دکتر جواد صدر.
[2]. علاوه بر اسدالله صنیعی وزیر جنگ، منصور روحانی وزیر آب و برق، فرهنگ شفیعی معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن و عطاءالله خسروانی وزیر کار از جمله بهائیان حاضر در دولت منصور بودند، (کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1384، ص 80 و 333 و 515).
[3]. وزیر کشور در حالی موضوع را تکدیب میکند که در گزارش ساواک به تاریخ 1 خرداد 1342 بر بهائی بودن تیمسار اسدالله صنیعی تصریح شده است (کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ،1384، ص 241).
[4]. کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 1، همان، ص274.
[5]. حسینیان، روحالله، «بهائیت، رژیم پهلوی و مواضع علما»، مطالعات تاریخی، تابستان 1386، ش 17، ص 10 – 33.
[6]. نجفی، سیدمحمدباقر، بهائیان، قم: مشعر، 1383، ص 669 – 670.
[7]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 186.
تعداد بازدید: 684