امام خمینی(ره) 28 فروردین 1343 در جمع بازاریان شهرستان شاهی(1) در سخنانی گفتند:
فعلاً کاری با آنها نداشته باشید. شما هر چه میتوانید جوانان را به مسجد دعوت کنید. جریان دین اسلام را به آنها تلقین نمایید. کمکم حساب بهاییها را هم در این مملکت خواهیم رسید. تمام کارهایی که خلاف قرآن است در این مملکت جعفری، ما همه را برطرف خواهیم نمود به فضل خداوند متعال. شما علمای هر شهرستان باید توجه داشته باشید، چه نحوه باید به راه تبلیغ وارد شد تا بتوانیم استفاده نماییم. باید به مردم رسانید که رسول اکرم با پای پیاده میرفت برای امر تبلیغ؛ حکم خداوند را به مردم میرسانید. ما باید فعالیت نماییم برای دین مقدس اسلام. تمام مردم وظیفه دارند برای امر دین کوشش نمایند... .(2)
مگر تبلیغ عوض میشود؟ تا حال هر نحوه به مردم تبلیغ میکردید همان نحوه تبلیغ نمایید. واقعیت را باید به مردم رسانید. شخص تبلیغ کننده، ترس و واهمه نباید داشته باشد. از بالای دار هم نباید ترسی داشته باشد. آنهایی که در بندرعباس تبعید هستند، و آنهایی که کشته شدهاند، مگر باک از کشته شدن داشتند؟ در موقع چشم بستن، آنها داشتند میخندیدند و سر به سوی خدا بلند میکردند. آن نحوه باید مبارزه کرد.
بهترین راه تبلیغ این است که من در اول گفتم. باید مطلب را به مردم رسانید. خدا شاهد است منِ خمینی از هیچ چیز واهمه ندارم؛ حرفهای خود را هم میگویم. خودشان هم میدانند حق با مراجع تقلید است. کوشش روحانیت از روی قانون قرآن است و حرفهایشان منطقی است. در این مدت مبارزۀ خود، که هنوز هم ادامه دارد، هیچ تغییر نکردم؛ ولی گاهی برای دین غصه میخورم که چرا باید در مملکت جعفری ما این نحوه کارهای خلاف قرآن عملی شود. پریشب شام منزل آیتالله نجفی بودم. آقای شریعتمداری هم بود. گفتم: مراجع تقلید قبلی مسئول هستند؛ اگر حقیقت امر الهی را نگویید و برای دین دفاع نکنید. باید همۀ ما دست به هم داده تا قوانینی که وضع شده منحل نماییم. خودشان هم اطلاع دارند، تا این قوانین منحل نشود، علما دستبردار نیستند. تمام کشور[های] خارج، مطلب روحانیت را فهمیدهاند که هیئت حاکمه دارد با علمای شیعه چه میکند. زندانها میبرد، تبعید میکند. گوش به حرف علما نمیدهند... .(3)
پینوشتها:
1- گزارش محرمانه شماره 193 مورخ 43 /1 /30 مامور ویژه ساواک درباره سخنرانی فوق به این شرح است: «در منزل آقای خمینی جمعیت کثیری آمدند از تهران و سایر شهرستانها. 31 نفر از بازاریهای شاهی[قائم شهر فعلی] آمدهاند منزل آقای خمینی. آقای شیخ صبوری که یکی از علمای شهرستان شاهی است، 31 نفر بازاریها را آورد. ماشین بنز کرایه کردند. بعد صبوری به آقای خمینی گفت: در شاهی مخالفت زیاد داریم. آقای خمینی گفت: چه اشخاصی هستند؟ صبوری گفت: بهاییها. [امام] خمینی گفت: فعلا کاری با آنها نداشته باشید...الخ».
2 ـ در اینجا گزارش مأمور ویژۀ ساواک، چنین ادامه مییابد: «بعد از صحبت کردن آقای شیخ صبوری و آقای خمینی، حاج آقا نظری که یکی از واعظین زیراب [از توابع مازندران] و خودش هم مقیم زیراب است و همراه این 31 نفر بود، با آقای خمینی تماس گرفت و گفت: باید جریان تبلیغ را عوض نماییم. آقای خمینی گفت: مگر تبلیغ عوض میشود ...الخ».
3 ـ احتمالاً سخنرانی ادامهای هم داشته است که در گزارش ساواک نیامده است.
* صحیفه امام، ج 1، ص 310-311
تعداد بازدید: 7717