محمد جعفربگلو
13 آبان 1402
نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامی، قیام 15 خرداد 1342 است. در محرم 1383ق/ خرداد 1342، طلاب و روحانیون نقش مهمی ایفا کردند. این افراد توانستند با استفاده از ظرفیت مجالس عزاداری و منابر، علیه حکومت پهلوی دست به افشاگری بزنند. یکی از این روحانیون، حجتالاسلام شیخ عباسعلی اسلامی بود.
عباسعلی قرائتی سبزواری معروف به «اسلامی» فرزند حسین در 1275 ش در سبزوار به دنیا آمد. دروس ابتدایی را در زادگاهش گذراند[1] و سپس برای تحصیل علوم دینی عازم حوزه علمیه مشهد شد. سال 1305 به عراق رفت و در نجف تحصیل خود را پی گرفت و سال 1310 به ایران بازگشت. [2] او در سال 1313 برای تبلیغ دین به هند رفت و سال 1319 به ایران بازگشت[3] و در تهران سکونت گزید. شیخ عباسعلی اسلامی از سال 1322 در کنار وعظ، به امور فرهنگی و اجتماعی پرداخت که از آنجمله میتوان به تأسیس 183 مدرسه تعلیمات اسلامی و تأسیس و بازسازی دهها مسجد اشاره کرد.[4]
در دوره نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران و بعد از آن، شیخ عباسعلی اسلامی با آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی و شهید سیدمجتبی نوابصفوی ارتباط و همکاری داشت. در دهه سی شمسی، مساجد بازار، بزازها، چهلستون، هدایت، سیدعزیزاللّه، فخرالدوله و صدریه تهران محل سخنرانی او بود.[5] او ازجمله وعاظی بود که در جریان تصویب لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى، علیه آن موضعگیری کرد و چند بار بازداشت و زندانی شد.[6]
در آستانه محرم 1383ق (خرداد 1342) امام خمینی با صدور پیامی از خطبا و وعاظ خواستند با شجاعت، روی منبر به افشاگری علیه حکومت پهلوی بپردازند.[7] شیخ عباسعلی اسلامی ازجمله وعاظی بود که با استفاده از ظرفیت محرم، روی منبر به انتقاد از سیاستهای حکومت پهلوی پرداخت.
در محرم آن سال، شیخ عباسعلی اسلامی با حضور در مجالسی چون مراسم مسجد صدریه، مراسم مسجد جلیلی، مجالس بازار، مجلس عزاداری میدان میوه، مجلس عزاداری میدان بزرگ شهرری و... به ایراد سخنرانی پرداخت.[8] محور سخنرانیهای او در ماه محرم، انتقاد از سیاستهای حکومت پهلوی، افشاگری علیه فعالیت یهودیان در ایران، انتقاد از دولت اسدالله علم، انتقاد از وضع فساد و فحشا در کشور، انتقاد از محدودیت و فشار بر علما، یادآوری جنایتهای پهلوی در مدرسه فیضیه، انتقاد از روابط شاه با رژیم صهیونیستی و... بود. بر اساس گزارش مأمور ساواک، روز 4 محرم (7 خرداد) او در هیئت عزاداری میدان بزرگ شهرری به منبر رفت و در سخنرانی خود، دستگاه حاکمه را زبون و ضعیف خواند که در برابر هر انتقادی، «سرنیزه نشان میدهد». وی در همین سخنرانی از ضرورت نظارت علما بر مصوبات مجلس طبق متمم قانون اساسی مشروطه صحبت کرد که بعد از روی کار آمدن حکومت پهلوی مسکوت مانده بود.[9]
روز 10 خرداد 1342/ 7 محرم، شیخ عباسعلی اسلامی در هیئت میدان بزرگ شهرری، با اشاره به سفر «جینا لولو بریجیدا» به ایران و استقبال دولت از این بازیگر و رقاصه ایتالیایی، به انتقاد از سیاستهای فرهنگی پهلوی پرداخت.[10] همان روز، وی با شرکت در یک روضه خانگی سخنرانی تندی انجام داد و بهطور علنی از بازاریان خواست علیه دولت اقدام کرده و در برابر سیاستهای ضد دینی حکومت پهلوی، بازار را تعطیل کنند. او با اشاره به حمله حکومت به مدرسه فیضیه، از جنایتهای دستگاه پهلوی و لزوم محاکمه دستاندرکاران این واقعه سخن گفت.[11]
سخنرانیهای حجتالاسلام اسلامی در آن روزها موجب شد ساواک به وی هشدار داده و تهدید کند که اگر این شیوه را ادامه دهد، فرزندش را (که طلبه بود) به سربازی اعزام میکنند. اما او در جواب به مأمور ساواک گفته بود که به وظیفه شرعیاش که دفاع از اسلام است عمل خواهد کرد.[12]
نطقهای شیخ عباسعلی اسلامی در ماه محرم موجب تهییج مردم میشد. روز 11 خرداد / 8 محرم او در هیئت عزاداران میدان بزرگ شهرری به منبر رفت. گزارشگر ساواک، صحبتهای وی را «توهینآمیز نسبت به شخص اول مملکت و دولت» قلمداد کرد. اسلامی در این سخنرانی از تهدید گویندگان مذهبی و وعاظ از سوی دستگاه امنیتی حکومت شاه سخن گفت و سپس تصریح کرد که «از کسی ترسی ندارم.» او گفت به افشاگریهای خود روی منبر ادامه خواهد داد. سپس درباره فضای سیاسی روز صحبت کرد و از سیاستهای محمدرضا پهلوی و پدرش انتقاد کرد. ازجمله با اشاره به سیاست کشف حجاب در دوره پهلوی اول، گفت: «تعداد طلاق در مملکت ما پس از کشف حجاب... بهطور سرسامآور زیادتر شده و به همین نسبت تعداد ازدواج کمتر شده است.» طبق گزارش ساواک او در این سخنرانی دستگاه پهلوی را با حکومتهای فاسد بنیامیه و فرعون مقایسه کرد. [13]
روز 12 خرداد (تاسوعا)، شیخ عباسعلی اسلامی در هیئت شهرری به منبر رفت. گزارشگر ساواک سخنرانی او در این روز را «تحریک مردم به عصیان و ناامنی» تعبیر نموده و نکات برجسته آن را به شرح زیر دستهبندی کرد:
عصر همان روز وی در مسجد جلیلی(تهران) به منبر رفت و درباره نقش دولت در حمایت از بهائیان هشدار داد و گفت اسلام در خطر است. [15] علاوه بر سخنرانی در مجالس و هیئات، برخی از جلسات وعاظ تهران برای برنامهریزی در روزهای تاسوعا و عاشورا در منزل شیخ عباسعلی اسلامی برگزار شد.[16]
روز 13 خرداد (عاشورا)، شیخ عباسعلی اسلامی یکی از مهیجترین سخنرانیهای خود را انجام داد. او در هیئت عزاداران میدان بزرگ شهرری در حضور صدها نفر علیه دولت و دستگاه پهلوی موضع گرفت. او از روزنامهها و رسانههای دولتی که از انتشار اعلامیهها و نظرات مراجع عظام تقلید خودداری میکردند انتقاد کرد. وی درباره دشمنی دستگاه پهلوی با دین و روحانیت سخن گفت و اشاره کرد که دستگاه امنیتی مانع امر تبلیغ دین توسط روحانیان میشود. به گزارش مأمور ساواک، در همین جلسه، بعد از سخنرانی او، تصاویر امام خمینی در میان جمعیت توزیع شد. [17]
روز 15 خرداد 1342 به دنبال بازداشت امام خمینی، عدهای از وعاظ و گویندگان مذهبی نیز دستگیر شدند. شیخ عباسعلی اسلامی هم در بین این افراد بود. او در دهه اول محرم، علیه حکومت پهلوی موضع گرفت و به تعبیر ساواک «تمام صحبتهای او مخالفت با شخص اول مملکت بود.»[18] او متهم به «اقدام بر ضد امنیت داخلی» بود و بعد از دستگیری به زندان شهربانی منتقل شد. او در یادداشتهای زندان، جرم خود را «ترویج دین و طرفداری علماء» و «مسابقه در عمل و مسارعه در تبلیغ و ترویج دین مبین و مبارزه با مخالفین جمعی از روحانیین» عنوان کرده است.[19] اسلامی تا 28 تیر 1342 در زندان بود و سپس آزاد شد. [20]
بعد از آزادی از زندان، وی به فعالیتهای خود علیه پهلوی ادامه داد. او در پی اعدام طیب حاجرضایی و محمداسماعیل برای آن دو مجلس ترحیم برگزار کرد و روی منبر آنها را «شهید» خطاب نمود.[21]
در دوره تبعید امام خمینی، شیخ عباسعلی اسلامی به انتقاد از حکومت و حمایت از امام خمینی ادامه داد و چندین مرتبه بازداشت شد. او در مجموع دوازده بار به زندان افتاد و هر بار با وساطت مراجع تقلید و بزرگان و نیز فشار افکار عمومی آزاد شد. چهار مورد از این بازداشتها به خاطر حملات مستقیم وی به شخص شاه در شهرهای تهران، بندر انزلی، مشهد و شهرری بود. همچنین نام و امضای عباسعلی اسلامی در پای بسیاری از اعلامیهها و بیانیههای علما و مدرسین و خطبا در حمایت از امام خمینی و نهضت اسلامی دیده میشود. این مبارز در دوره نهضت، در راهپیماییها و تظاهرات نیز شرکت میکرد. [22] این قبیل فعالیتها موجب شد تا او ممنوعالمنبر و در سال 1355، ممنوعالخروج شود. در این ایام، وی در جلسات خانگی سخنرانی میکرد. [23]
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی اسلامی بار دیگر به عنوان واعظ به فعالیت ادامه داد تا اینکه سرانجام در 20 فروردین 1364 در 89 سالگی بدرود حیات گفت و پس از اقامه نماز میت توسط آیتالله العظمی گلپایگانی، در آستان حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، به خاک سپرده شد. [24]
پینوشتها:
[1]. شریفی، مهدی، کتاب اسلامی: روایت زندگی حجتالاسلام شیخ عباسعلی اسلامی، تهران، انتشارات خیمیه، چ 1، 1392، ص 2.
[2]. ادهمنژاد، محمدتقی، «شیخ عباسعلی اسلامی، مبلغ نواندیش»، ماهنامه مبلغان، ش 98، دی 1386، ص 114 - 115.
[3]. کلهر، مهدی، «تاریخچه مدارس جامعه تعلیمات اسلامی»، ماهنامه یاد، ش 18، 1369، ص 135.
[4]. ادهمنژاد، محمدتقی، همان، ص 118.
[5]. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چ 1، 1383، ص 15.
[6]. ادهمنژاد، محمدتقی، همان، ص 121
[7]. صحیفه امام خمینی، ج 1، تهران، عروج، چ 7، 1399، ص 229 - 230.
[8]. ادهمنژاد، محمدتقی، همان، ص 121 - 122.
[9]. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 209.
[10]. همانجا.
[11]. همانجا.
[12]. همان، ص 216.
[13]. همان، ص 209.
[14] همان، ص 214.
[15]. همان، ص 217.
[16]. ادهمنژاد، محمدتقی، همان، ص 121 - 122.
[17]. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 218.
[18]. همان، ص 223.
[19]. مرتضی شریفآبادی، یادداشتهای زندان، تهران، موزه عبرت ایران، چ 1، تابستان 1384، ص 113 - 107.
[20]. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 227.
[21]. دهنمکی، مسعود، طیبخان (زندگی و زمانه طیب حاجرضایی)، ج 2، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، 1398، ص 771.
[22]. ادهمنژاد، محمدتقی، همان، ص 121 - 122.
[23]. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 21.
[24]. همان، ص 25.
تعداد بازدید: 1165