07 دي 1403
روزنامه اطلاعات در شماره روز 7 دی 1342 نوشت:
«اوتانت [دبیر کل سازمان ملل] در ماه مارس به تهران خواهد آمد تا در کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آسیا و خاور دور شرکت کند.»[1]
در پی سفر اوتانت به ایران در سال 1343، «نهضت آزادی ایران» از این فرصت استفاده کرده در نامه سرگشادهای به وی مینویسد:
«اکنون که به کشور ما آمدهاید باید بدانید که دیوارهای نامرئی و ضخیمی شما را از حقایقی که بر ملت ایران میگذرد جدا میکند. ما مقدم شما را به عنوان عالیترین مرجع جهانی صلح و عدالت گرامی میداریم، ولی متأسفیم که دستگاه پلیسی حکومت ایران از آشنایی شما با اوضاع حقیقی یکی از اعضای سازمان ملل متفق جلوگیری مینماید. شاید شناسایی عمیق شما نیز در تغییر سرنوشت ملت ستمدیده و غارتزده ایران تأثیری نداشته باشد، زیرا سازمانی که شما آن را اداره میکنید متأسفانه از حمایت و حراست حقوقی که برای افراد در اعلامیه جهانی حقوق بشر تعیین شده است عملاً عاجز است. ملت ما با وجود اینکه در سال مبالغ هنگفتی به عنوان عضو سازمان ملل میپردازد و با وجود اینکه سازمان ملل اداره بزرگی در تهران دارد، نمیتواند به قدرت اخلاقی این سازمان در نجات از حکومت پلیسی و استبدادی کشور خود متکی باشد.
... با اینهمه شما اکنون به عنوان رئیس این سازمان به کشور ما آمدهاید و کشور ما نیز عضو سازمان ملل متحد است... ما از شما... تقاضا میکنیم از دولت ایران بخواهید درهای زندانها را به روی شما بگشایند تا ببینید شریفترین فرزندان ایران، استادان دانشگاه، روحانیون بزرگ و دانشگاهیان چگونه در بند کشیده شدهاند.[2]
از دولت ایران بخواهید که دست شما را در شناختن هویت نمایندگان مجلس شورا باز بگذارد تا بدانید که چگونه دولت پلیسی شاه اعضای رسمی سازمان امنیت را به عنوان قانونگزار و نماینده ملت بر کرسی نمایندگی نشانده است؟
... اکنون در کشور ما نه فقط سازمان امنیت و ارتش و اداره تبلیغات و شهربانیها، بلکه همه سازمانها و همه امور برای حفاظت سلطنت شاه فعالیت میکنند. کلیه فعالیتهای اقتصادی در جهت افزایش حسابهای بانکی شاه و خانواده و اقوام و همدستان او میباشد و بس. شاه ایران از تمام معاملاتی که در خارج و داخل کشور انجام میگردد سهم میبرد. برادران و خواهران او در همه رشتههای اقتصاد به نفع خود دخالت دارند. حتی در بلیطهای بختآزمایی و کتب درسی مدارس. شاه مملکت کلیه فعالیتهای توریستی را در ایران بهصورت تأسیس مهمانخانهها به نفع خود قبضه کرده است.
ارتش ایران با تمام مخارج سرسام آورش، وظیفهای جز دفاع از این منافع نامشروع ندارد. در حالیکه ملت ایران در آتش فقر میسوزد و بیکاری و تورم و بحران اخلاقی و اقتصادی، کلیه امید و آرمانهای انسانی جامعه را در کام خود نابود کرده است، هر حرکتی با گلوله پاسخ داده میشود و هر فعالیتی را در زندانها بهوسیله شکنجه خنثی میکنند و شاه ایران در حالیکه تمام مفاهیم عالی بشری را به مسخره گرفته است، میلیونها تومان برای فریب افکار عمومی دنیا خرج میکند....
اما پیام ما به عنوان روشنفکران و مبارزان آزادی و انقلاب اجتماعی ایران اینست که فریب این دروغها و صحنهسازیها را نخورید و اگر به عنوان دبیرکل سازمان ملل متفق قادر نیستید گامی در جهت رهایی ملت ایران بردارید، لااقل... ندای ما را به گوش مردم جهان برسانید تا دنیا بداند که ملتی در آسیا با تمام سوابق درخشان تاریخی و فرهنگی و با تمام استحقاق مادی و معنوی که برای تکامل دارد، در چنگال کثیفترین و خشنترین حکومت پلیسی گرفتار است و منابع و ثروت این ملت به دستیاری شاه و طبقه حاکمه به یغمای استعمارگران میرود...».[3]
پینوشتها:
[1]. اطلاعات، شنبه 7 دی 1342، ش 11379، ص 1.
[2]. اشاره به زندانی بودن سران و فعالان نهضت آزادی در آن برهه زمانی.
[3]. صفحاتی از تاریخ معاصر ایران، اسناد نهضت آزادی ایران، ج 1، تهران، نهضت آزادی ایران، 1361، ص 333 – 336.
تعداد بازدید: 14