اعظم حسینی
کتاب متن کامل مذاکرات هیأت دولت طاغوت در پانزده خرداد 1342 برگرفته از اسناد فاش نشدهای از قیام پانزده خرداد است که در پنجمین بهار انقلاب اسلامی توسط روابط عمومی نخستوزیری انتشار یافت.
کتاب حاضر در 55 صفحه دارای 9 قطعه عکس از وقایع 15 خرداد است. برای استناد مطالب کتاب بخشی از صورت جلسه پانزده خرداد هیأت دولت در قالب سندی در ابتدای کتاب آورده شده است.
این کتاب پس از مقدمه و در 4 فصل کوتاه، بخشی از مذاکرات هیأت دولت در روزهای پانزدهم، هیجدهم، بیستم و بیست و نهم خرداد را در اختیار تاریخ پژوهان قرار داده است..
مباحث هیأت وزیران در جلسات فوق را میتوان ذیل پنج محور بررسی نمود:
1- نظر رژیم راجع به رهبری نهضت
بنا به مقدمه این کتاب، هیئت دولت در مذاکرات خود، حضرت امام خمینی را با القاب و صفاتی توهینآمیز نام میبردند. در متن به جای این عبارات چند نقطه گذاشته شده است.
2- مقصد و مرام نهضت در نظر دولت اسدالله علم
کابینه علم دراین باره دو نظر داشت: « ارتجاع» و «کمونیسم». در پاسخ به این ادعا باید سخن حضرت امام خمینی (ره) را یادآور شد. آنجا که در عین سادگی تمام فرمود: «اگر مبارزه با آمریکا ارتجاع است، ما مرتجعیم». اما بحث درباره کمونیسم. تاریخ مبارزات روحانیت و مردم در آغاز دهه 1340 گواه این مدعاست که مهمترین ابزار رویارویی با رژیم، منابر وعظ و روضهخوانی بود. سؤال اینجاست که چگونه ملتی مسلمانان و با این شیوه مبارزه، مرامی کمونیستی می توانست اتخاذ کند؟
3- نظر رژیم راجع به نحوه عمل و میدان وسعت نهضت
در باب این موضوع، حادثه را کوچک گرفتهاند و ارقامی از قبیل «چند صد نفر» و «دو هزار نفر» و غیره ارائه شده است، اما آن جا که رشته سخن به نحوهی سرکوبی قیام مردم کشیده میشود، از «عظمت حادثه» سخن میگویند.
4- نحوه مقابله دولت با خشم ملت
این مطلب را از لابه لای مذاکرات وزیران و با تکیه بر ادبیات آنها میتوان بررسی کرد. عباراتی چون : «شدت عمل»، «کشتار»، «حکومت نظامی»، و «تعیین جایزه برای قاتلان به اصطلاح آنها اشرار»، نشانگر خشونتطلبی دولت علم علیه ملت است.
5- رابطه مردم با نهضت و دولت
در جای جای این مذاکرات، کراراً از حمایت مردم از دولت سخن به میان میآید ولی در عین حال، بر سر نحوه مقابله با نارضایتیها و جلب حمایت مردم بحث میشود. معلوم نیست مردم حامی دولت چه نیازی به طرح و نقشه برای جلب حمایت دارند؟ و چگونه بدون حمایت مردم، «چند صد نفر» توانستهاند «زیربنای اجتماع ایران را به کلی بر هم زنند؟»
در باب پانزده خرداد حاجت به تفصیل نیست. آن چه در این کتاب منتشر شده، گفتگوهای مقامات بلندپایه حکومت در جلسات هیأت دولت در 15 خرداد 42 و بعد از آن است. البته باید توجه داشت که سخن، سخن اربابان قدرت است. پس باید کوشید نقاب از سیمای گفتار کنار زد و ناگفتهها را دریافت. رسانههای دولتی به نقل از مقامات بلندپایه میگفتند: نهضت پانزده خرداد با پول خارجی و کمکهای مالی عراق و مصر قوام یافته است و این در حالی است که چهارده روز بعد در جلسه مورخ 29 /3/ 1342 هیأت دولت، وزیر امورخارجه وقت چنین عباراتی به کار میبرد: « ... اما باید بدانیم این ایام دولت عراق اعلامیههای علما را نگذاشت منتشر کند. دولت عراق گفته است ما با دولت ایران دوست هستیم.» با چنین گفتاری، پیداست که خود حاکمان ادعای وابستگی نهضت به دول خارجی را باور نداشتند و برای تحریف اذهان عمومی و دور کردن آنها از گرد رهبران مذهبی شان چنین خوراکهایی به مطبوعات میدادند. و نیز روشن است که مقصود، بد نام کردن نهضت با توسل به هر سیاسیکاری است و البته برای ملتی که برای طرد بیگانه و تحصیل استقلال و آزادی و دفاع از موازین دینی قیام کرده است چه تهمتی سنگینتر از وابستگی؟
یکی از نکات جالب مذاکرات هیئت دولت، بحث پرداخت خسارت به مردم است. کافی است به خود صورت جلسات رجوع کنیم؛ خصوصاً آن جا که صریحاً گفته شده «باید ژست تأثرآمیزی برای کشتهشدگان گرفته بشود» یا آن جا که کابینه علم هراس خود را از «اعتصاب» و «تعطیل عمومی» ابراز میدارد. پیداست که طرح مسائلی از قبیل «پرداخت خسارت»، رشوهای برای تأمین رضایت عمومی و ممانعت از وسعت و گسترش نهضت است.
به هر حال کتاب حاضر سندی گویا از نگرش حکومت پهلوی به قیام پانزده خرداد است.
تعداد بازدید: 5871