حسین نصیری
انقلاب اسلامی به روایت خاطره (از دوران زعامت آیت الله بروجردی تا قیام 15 خرداد) عنوان کتابی است که در 1382 توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسید. این کتاب توسط گروه تدوین خاطرات و تاریخ شفاهی مرکز اسناد تهیه شده و نام نویسنده آن مشخص نیست. در پیشگفتار کتاب حاضر اشاره شده که انقلاب اسلامی به روایت خاطره تکمیل کننده کتاب تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت تا تبعید امام خمینی است که در 1379 به قلم عبدالوهاب فراتی منتشر شده بود . اگر چه فراتی در کتاب خود بر برهه زمانی 1343-1340 تمرکز کرده و زمینهها و پیامدهای قیام پانزده خرداد را مورد بررسی قرار داده بود، اما دنباله آن- انقلاب اسلامی به روایت خاطره- به دو دهه قبل بازگشته و از آغاز سلطنت محمدرضاشاه تا قیام 15 خرداد را بر اساس خاطرات روحانیون مبارز آن عصر روایت میکند.
در مقدمه کتاب، تأثیر وقایع سیاسی دهه های 1330 و 1320 بر روند شکل گیری نهضت اسلامی، به طور مختصر مورد اشاره قرار گرفته و آمده است: " بررسی دقیق و همه جانبه تحولات فکری و دینی جامعه ایران، از نخستین روزهای سلطنت محمدرضا پهلوی تا قیام پانزده خرداد 42 – به رغم اهمیت آن در تحلیل و شناخت بهتر رویدادهای دو دهه اخیر - تا مدت ها از طرف محققان و پژوهشگران تاریخ ایران مورد غفلت قرار گرفته بود. اهمیت دوره فوق در ایجاد بستر و زمینه حرکت گسترده 15 خرداد 1342 است." در ادامه مقدمه، کتاب حاضر چنین توصیف شده است: " این کتاب تکاپوی فکری و عملی نیروهای مسلمان را از آغاز دهه بیست تا قیام پانزده خرداد بررسی می نماید و با استفاده از منابع موثق، نقش آن را در بستر سازی قیام پانزده خرداد نشان می دهد."
با تبعید رضاخان پهلوی و روی کارآمدن محمدرضا، فضای اختناق و سرکوبی که پهلوی پدر حاکم کرده بود نسبتاً تخفیف یافت و مبارزان سیاسی در گروههای مختلف تا حدی امکان جولان یافتند. محمدرضا در سالهای نخست سلطنت، قدرت و جسارت پدر را در سرکوب مخالفانش نداشت. نشریات آزادی عمل بیشتری میدیدند و سران احزاب سیاسی مخالف، زبان و ادبیات تندتری برای انتقاد برگزیده بودند. حزب توده که در زمان رضاه شاه قلع و قمع شده و صدایی از آنها بلند نمیشد، در سالهای اولیه سلطنت محمدرضا، با برگزاری میتینگ و تظاهرات متعدد صریحاً ابراز وجود و اعلام موضع میکرد. روحانیون و رهبران مذهبی نیز فضای مناسبتری برای تبلیغات دینی، وعظ و اعتراضهای سیاسی پیدا کرده بودند. کانونها و گروههای سیاسی- مذهبی نظیر جامعه تعلیمات اسلامی و انجمن تبلیغات اسلامی مجالی برای فعالیت یافته و فداییان اسلام نیز برای مبارزه با تبلیغات ضد اسلامی برخی نویسندگان نظیر احمد کسروی تشکل یافت. هیأتهای مذهبی نیز دوباره جان گرفتند و مراسم سوگواری محرم را - که در دوره رضا شاه ممنوع شده بود- بار دیگر سامان دادند. در مساجد تحرکات بیشتری به وجود آمد و به طور کلی تریبون گستردهای در اختیار روحانیون قرار گرفت.
دین ستیزی در عصررضا شاهی، مراجع و علما را به ستوه آورده بود، اما بسیاری از آنها با پیروی از روش سیاسی بنیانگزار حوزه علمیه قم - شیخ عبدالکریم حائری یزدی - مصلحت را در مصالحه و سکوت میدیدند و برخی با اشاره به عبارت " مسلک شیخ" مبارزه سیاسی رادیکالی نداشتند. با پایان سلطنت رضاشاه مراجع تقلید و علما نیز مخالفتهای خود را با فضای غیر دینی درعرصههای سیاسی و اجتماعی شدت بخشیدند. این تحول اما چندان گسترده نبود و مبارزات هنوز بوی انقلابیگری نمیداد. اگرچه فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی بسیار شورانگیز و انقلابی وارد میدان مبارزه شدند، اما شاید بتوان گفت این گروه با روشی که اتخاذ کرده بود تنها ماند.
در پیشگفتار و مقدمه کتاب انقلاب اسلامی به روایت خاطره تأکید بر این است که در دوره زعامت آیتالله بروجردی بر حوزه علمیه قم در دو دهه قبل از قیام پانزده خرداد، بستر مناسب برای اقدامات رادیکال تر - که در سالهای 1343 تا 1340 رخ داد - به وجود آمد. اگرچه ایشان با حکومت وقت از در جنگ وارد نشد اما در بسیاری موارد رژیم را نصیحت به اتخاذ مواضع اسلامی میکرد. فعالیتهای گسترده فرهنگی نظیر تأسیس مدارس علمی، مساجد و مراکز تبلیغاتی و نیز اصلاح نابسامانیهایی که از عصر رضا شاه بر حوزه علمیه قم تحمیل شده بود، از مهمترین اقدامات آیتالله بروجردی عنوان شده است. بنا بر تأکید پیشگفتار کتاب، ایجاد آمادگی لازم در مبارزان مذهبی، ریشه در این گونه اقدامات فرهنگی داشته و آمده است: " به جرأت می توان گفت همه علما و فضلایی که در جریان نهضت اسلامی در شمار سربازان و یاوران امام خمینی قرار گرفتند، از محضر آیتالله بروجردی کسب فیض کرده، حتی در شمار نزدیکان این مرجع عظیم الشأن به حساب می آمدند."(ص12)
یکی از مباحث مطرح در پژوهش های تاریخ معاصر ایران، تأثیر قیام پانزده خرداد بر روند حوادثی است که پانزده سال بعد بساط رژیم سلطنتی را از ایران برچید. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که قیام پانزده خرداد سرآغاز انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی به روایت خاطره نیز این باور را پذیرفته و در تأیید و اثبات این نظریه چنین تحلیل میکند: " آنچه سبب گردید تا پانزده خرداد سرآغاز جدیدی در تاریخ مبارزات سیاسی به حساب آید، نخست، ورود همه جانبه مرجعیت دینی در عرصه سیاست و دیگری که پیوند تنگاتنگی با علت نخستین دارد، تأثیر شگرف آموزههای مکتب تشیع در میان مبارزان سیاسی این دوره بوده است. از حضور روحانیت در صحنه سیاسی جامعه ایران به خصوص در تاریخ معاصر، نمونه های فراوان می توان برشمرد، به خصوص جنبش تنباکو، نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت. اما آنچه رخداد پانزده خرداد را از همه موارد فوق متمایز و برتر می سازد قرار گرفتن رهبری قیام در دست روحانیت، همزمان با انفعال سیاسی گروهها و احزابی است که تا آن تاریخ رهبری حرکتهای سیاسی را برعهده داشتند."
کتاب انقلاب اسلامی به روایت خاطره پس از مقدمه و پیشگفتار دارای دو بخش است. بخش اول با عنوان "از شهریور 1320 تا وفات آیت الله بروجردی"، فضای سیاسی و فرهنگی این دوره بیست ساله را مورد بررسی قرار میدهد. از گسترش فعالیتهای سیاسی و مبارزات روحانیون و نیروهای مذهبی سخن میگوید و در ادامه، آغاز به کار تشکلهای مذهبی- سیاسی نظیر فداییان اسلام و اقدامات این گروهها را به بحث میکشد. سرپرستی و رهبری آیتالله بروجردی بر حوزه علمیه قم، موضوع دیگر این بخش کتاب است. پس از درگذشت آیت،الله حائری یزدی، حوزه علمیه قم اقتدار و نفوذ سابق را تا حدی از دست داد و مرکزیت فقهی جهان تشیع به نجف منتقل شد. این تغییر برای حاکمیت خوشایند بود اما مدتی بعد با بازگشت آیت الله بروجردی به ایران و پذیرش رهبری حوزه علمیه قم از جانب ایشان، این حوزه بار دیگر جان گرفت. آیتالله بروجردی در طول بیست سال کوشید پایههای حوزه علمیه قم را که در زمان رضاشاه تضعیف شده بود استحکام بخشد. رویکرد سیاسی - فرهنگی آیتالله بروجردی، مبحث بعدی این بخش است. مواضع ایشان در برابر فداییان اسلام، ماجرای سید علی اکبر برقعی، مبارزه با بهاییت و اصلاحات ارضی در این قسمت مورد بررسی قرار گرفته است.
همانطور که ذکر شد مطالب این کتاب به نقل از خاطرات علما و روحانیون مبارز و فعال آن روزگار تدوین شده و در هر مبحث از یادماندههای شاهدان عینی آن وقایع و آن سالها استفاده شده است. بخش دوم کتاب نیز با همین شیوه ماجرای پانزدهم خرداد 1342 را مورد بررسی قرار میدهد. این بخش با عنوان " قیام پانزده خرداد" حجم اصلی کتاب را به خود اختصاص داده است. لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، رفراندوم انقلاب سفید، ماجرای مدرسه فیضیه، اعزام طلاب به سربازی، سخنرانیها و مراسم عزاداری در دهه اول محرم در سال 1342، سخنرانی امام خمینی، دستگیری ایشان، حوادث روز پانزده خرداد و هجرت علما به تهران از مباحث این بخش کتاب است که همگی به نقل از خاطرات افراد حاضر در عرصه سیاسی آن سالها روایت شده است.
از میان صاحبان خاطره در این کتاب به این راویان می توان اشاره کرد: مهدی عراقی، محمدمهدی عبدخدایی، مهدی کروبی، مهدی بازرگان، محمدتقی شریعتی، محمدتقی فلسفی، سید محمد خاتمی. آیتالله بدلا، آیتالله حسن طاهری خرم آبادی، آیتالله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله مهدوی کنی و آیت الله سید علی خامنهای.
خاطرات این افراد از چند منبع در اختیار تدوین کنندگان کتاب قرار گرفته است: 1- متن خاطراتی که طی چند جلسه مصاحبه با ایشان در اختیار مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار گرفته است. 2- کتابهای خاطرات منتشره توسط مراکز تاریخ پژوهی. 3- یادماندههای راویان که به طور پراکنده در برخی نشریات منتشر شده بودند.
در تدوین این کتاب از مطالب برخی آثار مستند تاریخی نیز استفاده شده است. علاوه بر این در مواردی نیز، آنجا که متن، نیاز به توضیحات بیشتر داشته، از پاورقی استفاده کردهاند. در انتهای بخش دوم کتاب گاهشماری از وقایع مهم تاریخ معاصر تنظیم گردیده و پس از آن فهرست منابع مورد استفاده ارائه شده است. در پایان کتاب نیز فهرست اعلام شامل اشخاص، اماکن، نشریات و کتابها به چاپ رسیده است.
این کتاب دویست صفحهای اگر چه فاقد عکس و سند است اما به نوبه خود و با توجه به شیوه تدوین و بهره برداری از مستندات تاریخ شفاهی، اثری ارزشمند در شناخت ریشه ها و زمینه های قیام پانزده خرداد به شمار می رود.
تعداد بازدید: 6005