الهام صالح
دروازه قزوین، روی جلد کتاب قرار گرفته. در کنار این دروازه، انبوهی از مردم هم دیده میشوند. کتاب قرار است از مبارزه بگوید، از مبارزه مردمی که تعدادی از آنها در یک عکس قرار گرفتهاند، کتاب قرار است از انقلاب اسلامی بگوید. این اتفاق در آینه اسناد رخ میدهد و در شهری صنعتی؛ قزوین، شهری که به واسطه مراکز صنعتی و دانشگاهی موجود در آن برای حکومت پهلوی از اهمیت خاصی برخوردار بود.
«انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین»، نخستین جلد از مجموعهای 4 جلدی است که به این موضوع اختصاص یافته. شاید به نظر بیاید که این کتاب فقط دربردارنده اسناد است، اما اینطور نیست. «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین» در 11 فصل (به اضافه اسناد) به بررسی وقایع گوناگون این استان در جریان انقلاب اسلامی میپردازد.
نخست، نوبت سخن ناشر است تا در آن از هدف انتشار چنین کتابی سخن گفته شود که نشان دادن گوشهای از فداکاریها و ایثار مردم قزوین در جریان انقلاب اسلامی است. در این قسمت، ناشر درباره موضوعهایی مانند نظریههای موجود در اسناد کتاب، رمزهای اسناد و بخشهای اداره کل ساواک به مخاطب کتاب اطلاعاتی را ارائه میدهد. ناشر در این بخش، تا حدود زیادی راه را برای این مخاطب میگشاید. وی حتی پیمودن مسیر مطالعه کتاب را هم آسانتر میسازد.
فصلبندی کتاب و ارائه مطالب پیش از اسناد هم یک ویژگی مثبت دیگر به شمار میرود. کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین»، اینطور که در فهرست آمده، دارای این بخشهاست: «سخن ناشر»، «مقدمه»، «موقعیت جغرافیایی قزوین»، «آغاز نهضت امام(ره) و نقش مردم قزوین در جریان انقلاب اسلامی»، «قیام 15 خرداد و تبعید امام(ره) و بازتاب آن در شهرستان قزوین»، «تشکیل هیاتها، کانونها و انجمنها برای مقابله با دستگاههای فرهنگی رژیم در دهه 40 و 50»، «تشکیل صندوقهای کمک و قرضالحسنه»، «مخالفت عمومی با جشنها و مراسمهای دولتی»، «ارتباط نزدیک میان طبقه روحانی، دانشجو و دانشآموزان در جریان نهضت امام(ره) در قزوین»، «شهادت آیتالله مصطفی خمینی(ره) و بازتاب آن در استان قزوین»، «حمایت از زندانیان سیاسی و برگزاری مراسم روحانیون انقلابی»، «اعتصابات و تظاهرات در قزوین» و «اقدامات سرکوبگرانه فرمانداری نظامی قزوین».
فهرست کتاب، یک نقطه ضعف را لو میدهد. در فهرست از «سخن ناشر» و «مقدمه» صحبت شده، اما در واقع این کتاب، مقدمه ندارد و پس از سخن ناشر، فصل «موقعیت جغرافیایی قزوین» آغاز میشود. یک نقطه ضعف دیگر هم هست؛ در این فهرست، شماره صفحههای مطالب به حروف و شماره صفحههای اسناد به عدد منتشر شده. همچنین شماره صفحه اسناد کتاب از مطالب مجزا شده که غیر ضروری به نظر میرسد.
در فصلهای مختلف این کتاب، بخشهای «آغاز نهضت امام(ره) و نقش مردم قزوین در جریان انقلاب اسلامی» و «قیام 15 خرداد و تبعید امام(ره) و بازتاب آن در شهرستان قزوین» به صورت خاص، رویدادهای سالهای 1340 تا 1343 را شرح میدهد. نخستوزیری اسدالله علم به جای علی امینی در تیر 1341 و تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در 16 مهر 1341 از جمله همین رویدادهاست که تصویب لایحه با موضعگیری جدی امام خمینی(ره) و روحانیون مواجه شد. رفراندوم اصول «انقلاب سفید» نیز اتفاق دیگری بود که امام خمینی(ره) در برابر آن موضع گرفتند.
بخش «قیام 15 خرداد و تبعید امام(ره) و بازتاب آن در شهرستان قزوین» نیز به صورت خاص بازتابهای 15 خرداد 1342 را در شهر قزوین مورد بررسی قرار میدهد. اوج این بازتاب نیز در تاریخ 18 مرداد 1342 بود که در اسناد ساواک درباره آن چنین نوشته شده است: «طبق اطلاع واصله تعدادی از افراد متعصب مذهبی و طرفداران [امام] خمینی [ره] در نظر دارند جهت تظاهرات به تهران عزیمت نمایند خواهشمند است دستور فرمایید چنانچه این احتمال حقیقت دارد از مسافرت این قبیل اشخاص جلوگیری شود.»
واکنش مردم قزوین در مواجهه با آزادی امام خمینی(ره) از زندان در فروردین 1343 نیز در اسناد ساواک وجود دارد: «گزارش واصله از شهربانی قزوین و همچنین اطلاع واصله حاکی بود که عدهای از بازاریان با تشکیل جلسات و رفتن به منازل روحانیون آنها را وادار و تحریک مینمایند که در مورد همدردی با اخلالگران روز 15 /3 /42 که در تهران به وجود آمده و منجر به بسته شدن بازار تهران گردید دستوراتی اخذ نمایند.»
واکنش مردم شهرستانهای دیگر استان قزوین نسبت به این رویدادها و تشکیل هیاتها، کانونها و انجمنها برای مقابله با حکومت پهلوی نیز جزو موضوعهایی است که در اسناد ساواک به چشم میخورد.
مطالب این کتاب که با «موقعیت جغرافیایی قزوین» آغاز شده، با بخش «اقدامات سرکوبگرانه فرمانداری نظامی قزوین» به پایان میرسد و پس از آن اسناد کتاب، آغاز میشود. این اسناد، بازه زمانی 22 اردیبهشت 1339 تا 29 اسفند 1350 را دربرمیگیرند. «تکثیر عکس [امام] خمینی [ره]»، «تحریکات بر علیه جشنهای شاهنشاهی»، «حاج میرزا نصرالله شهیدی»، «فعالیت روحانیون مخالف و عناصر افراطی مذهبی در طی مراسم حج»، «طلاب مدرسه التفاتیه قزوین»، «فعالیت مجدد حزب ملل اسلامی»، «مجمع جوانان» و «جلسه انتقاد قزوین»، برخی از موضوعهای این اسناد است.
اسناد مرتبط با سالهای 1340 تا 1343 نیز از صفحه 5 تا صفحه 261 را شامل میشود که عنوانهایی مانند «جلوگیری از تهیه فیلم زندگی حضرت محمد(ص)»، «مهدی و تقی و رضا امانی فرزندان محمود کتابفروش»، «صورتجلسه کمیته اطلاعاتی»، «روحانیون»، «بخشنامه ستاد بزرگ ارتشتاران»، «افکار عمومی»، «پخش اعلامیه» و «تقاضای صدور گذرنامه آقای رحیم سامت فرزند حسنجان» را شامل میشود.
در یکی از این اسناد که از ساواک به قزوین ارسال شده، درباره 15 خرداد چنین نوشته شده است:«خیلی فوری است... پیرو تلگراف قبلی بعدازظهر روز جاری نیز تظاهراتی بهوسیله... عوامل وابسته به علما... در خیابانهای پایتخت صورت گرفته و مامورین انتظامی مرتبا اخلالگران را متفرق و بعضا مبادرت به تیراندازی مینمودهاند و نتیجتا بعدازظهر امروز نیز تعدادی از افراد کشته و عدهای مجروح شدهاند ولی در شهرستانها تشنج روی نداده است. ضمنا از ساعت 20:00 روز جاری در تهران حکومت نظامی اعلام شده و قوای انتظامی کاملا بر اوضاع مسلط میباشند.»
اسناد این کتاب، شامل شماره، تاریخ، عنوان، مبداء و مقصد است و در کنار هر سند، تصویر اصل آن نیز وجود دارد. فهرست اعلام، ضمائم و تصاویر نیز در این کتاب قرار داده شده. جالب اینکه در فهرست اعلام به این موضوع اشاره شده که اعدادی که سیاهتر و برجستهتر هستند، به شرح موضوع یا زندگینامه افراد اختصاص دارند.
کتاب اول مجموعه «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین» یکی دیگر از کتابهایی است که نقش مردم را در پیروزی انقلاب اسلامی نشان میدهد. این مردم فقط ساکن تهران، قم، یا مشهد نبودهاند. سراسر ایران در رویداد انقلاب اسلامی، شریک بود و این کتاب، تصویرگر حضور قزوینیها است. مخاطب، آن را ورق میزند، با اسناد پیش میرود و در جریان رخدادهای انقلاب اسلامی قرار میگیرد.
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین؛ کتاب اول/ ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی/ 1393/ 540 صفحه
تعداد بازدید: 4062