مقالات

منبر‌های پرشور حجت‌الاسلام فلسفی و اولین استیضاح ملی در سال 1342

فاطمه دفتری



حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی (دهم ربیع‌الاول 1326 ه.ق ـ 27 آذر 1377 ه.ش) از وعاظ برجسته و مشهور معاصر ایران بود که از نوجوانی به منبری شدن علاقه‌مند شد. برای اولین بار در مسجد فیلسوف بر منبر رفت و دیری نپایید که خطیبی توانا شد و نام و آوازه‌اش در تهران پیچید.

منبر مرحوم فلسفی نسبت به سایر وعاظ معاصر خود برتری و امتیازات ویژه‌ای داشت: بر منبر خود مسائل ضروری اخلاقی و تربیتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مطرح می‌کرد و با عوام‌زدگی، عوام‌فریبی و خرافه مخالف بود.

حجت‌الاسلام فلسفی از برنامه‌های دولت و دولت‌مردان حکومت پهلوی و وابستگان به غرب و شرق به شدت و بدون پروا انتقاد می‌کرد و این را بهترین و مؤثرترین شیوه مبارزه علیه حکومت می‌دانست. او همواره از حکومت پهلوی و احزاب سیاسی به خاطر رعایت نکردن قوانین و ضوابط اسلامی انتقاد می‌کرد و بارها به خاطر این انتقادها دستگیر یا ممنوع‌المنبر شدند.

اولین بار بعد از فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، در سال 1316 به اتهام طرح غیرمستقیم موضوع کشتار مردم در مسجد گوهرشاد ممنوع‌المنبر شد که تا سال 1341 ادامه پیدا کرد. اما پس از رفع ممنوعیت منبر که مصادف شده بود با طرح لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی فعالیت گسترده‌ای را آغاز نمود.

لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را دولت اسدالله علم در مهرماه 1341 به تصویب رساند و دارای مفادی بود که از نظر مراجع و علمای دین، خلاف شرع و قانون اساسی تلقی می‌شد. آنان معتقد بودند که تصویب و اجرای این لایحه، زمینه‌ نفوذ و حضور بهائیان را در ارکان کشور رسمیت می‌بخشد. به همین دلیل به محض تصمیم جمعی مراجع قم ـ بنا به پیشنهاد امام خمینی(ره)ـ ‌مبنی بر مبارزه علیه تصویب لایحه و لزوم فراخوان وعاظ برای آگاه ساختن مردم و افشاگری علیه اقدامات خلاف هیئت حاکمه، وعاظ در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر از طریق رسانه منبر دست به کار اطلاع‌رسانی شدند. در این میان حجت‌الاسلام فلسفی به دلیل توانایی سخنوری و صراحت بیان‌، جایگاه منحصر به فردی به دست آورد.(1)

مسجد ارک و مسجد حاج سیدعزیزالله تهران از مراکز اصلی اطلاع‌رسانی نهضت توسط حجت‌الاسلام فلسفی بودند که پای منبرهای آنها، براساس گزارش ساواک بین چهل تا پنجاه هزار نفر می‌نشستند و از این طریق آخرین اطلاعات و اخبار مبارزه، اعم از اعلامیه‌های مراجع، وقایع شهرستان‌ها و... به اطلاع مخاطبان می‌رسید.(2)

حجت‌الاسلام فلسفی در مسجد سپهسالار، در مراسمی که به مناسبت فوت  صدر‌الاشرف در تاریخ دوم آبان 1341 برگزار شد، پس از مقدمه‌ای، به اسدالله علم که در مراسم حاضر بود، گفت که به خواسته‌های ملت و روحانیت و قانون اساسی توجه نماید.(3)

او روز دوشنبه پنجم آذر 1341 نیز در سخنرانی‌ای در حضور یکی از مقامات وقت، در خصوص انجمن‌های ایالتی و ولایتی گفت: «این تصویب‌نامه، هدفش شرکت زن‌ها در انتخابات نیست. شرکت زن‌ها آنقدر مهم نیست که تمام روحانیت به این کیفیت برای آن قیام کنند. این تصویب‌نامه توطئه‌ای است برای در هم شکستن قدرت قرآن کریم و مسلط شدن عناصر بهایی بر مسلمین که اکثریت این کشور هستند. مطمئن باشید به حکم وظیفه شرعی و به اتکا خواسته اکثریت این مملکت و به حکم قانون اساسی تا پای مرگ برای در هم شکستن این تصویب‌نامه که هدفش الغاء اسلام و قرآن است می‌کوشیم. اطمینان داشته باشید که مسلمان‌ها اجازه نخواهند داد که با دسیسه‌بازی، عناصر جاسوس غیرمسلمان را به نام اعضای انجمن‌های ایالتی و ولایتی بر مردم مسلط کنید، تا جایی که اگر یک نفر خباز پروانه خبازی بخواهد در مقابل غیر مسلمان گردن کج کند. آقا این کار نقشه فلسطین دوم است که می‌خواهند مسلمانان را بکوبند و عناصر کثیف را به نام صهیونیسم دوم به جای آنها بنشانند.»(4)

در روز ششم آذر حجت‌الاسلام فلسفی در مجلس وعظ دیگری که در مسجد ارک برگزار گردید، پس از تلاوت و تفسیر آیه‌هایی از قرآن مجید و ذکر مقدمه‌ای در مورد تصویب‌نامه دولت گفت: «آقایان اطلاع دارید که دولت چندی پیش برای انجام مقاصد شوم و پلید خود مسئله انتخابات ایالتی و ولایتی و شرکت نسوان در آن را مطرح نموده، آیا این عمل درست است که با تعطیل مجلسین چند نفر دور هم بنشینند و تصویب‌نامه‌ای تنظیم کرده و به مردم تحمیل نمایند. آن هم تصویب‌نامه‌ای که با شئونات دین مبین اسلام و قرآن مغایرت دارد؟ آیا کارهای عمرانی دولت به اتمام رسیده‌ است؟ این همه فقر و فلاکت و بدبختی و فساد و پایمال کردن حقوق ملت و عدم آزادی مطبوعات، دستگیری مردم غیور و آزاده زائیده حکومت هیئت حاکمه است، شرم‌آور است که دولت با این اعمال ننگین خود دم از آزادی می‌زند.»(5)

حجت‌الاسلام فلسفی در سخنرانی‌های خود همواره بر این نکته تأکید داشت که اعطای آزادی ظاهری به زنان در راستای تبلیغات دروغین حکومت پهلوی بوده تا بدین وسیله سرپوشی بر خفقان حاکم بر کشور گذارد و خود را جزو ملل مترقی و دوستدار آزادی نشان دهد و در این پوشش بتواند هر چه بیشتر حقوق ملت را از بین ببرد و به جنایات خود ادامه دهد. اما منظور واقعی در این تصویب‌نامه به هم زدن جامعه سنتی ایران و کانون خانواده است تا بدین وسیله راه ترویج فساد و بی‌بند و باری را در کشور باز کنند.(6)
در پی مخالفت گسترده جامعه روحانیت با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اسدالله علم- نخست‌وزیر وقت- در نطقی تهدیدآمیز که از رادیو پخش شد، ضمن اعلام به کارگیری نیروهای نظامی و انتظامی برای سرکوب مخالفان گفت: «چرخ زمان به عقب بر نمی‌گردد. دولت از برنامه اصلاحی که در دست اجرا دارد عقب‌نشینی نمی‌کند.» اما این حرف علم با پاسخی کوبنده از طرف حجت‌الاسلام فلسفی مواجه شد. او طی سخنانی در مسجد ارک تهران در پاسخ به علم گفت: «آقای علم می‌خواهد چرخ زمان را به عقب برگرداند. اساس مشروطه را از بین ببرد و حکومت خان خانی و استبدادی بر ما تحمیل کند، ولی آقای علم باید بداند که چرخ زمان به عقب بر نمی‌گردد . مشروطه به استبداد بر نمی‌گردد.»(7)

مبارزات از طریق منبرها همچنان ادامه یافت تا اینکه نمایندگانی از جامعه‌ روحانیان، طی اعلامیه‌های جداگانه‌ای علیه تصویب‌نامه اعلام کردند که روز اول ماه رجب در مسجد سیدعزیزالله تهران، مجلس دعا تشکیل خواهند داد.(8) مردم آماده شدند تا در این مراسم شرکت کنند، اما هیئت دولت که از برگزاری این مراسم و عواقب آن به هراس افتاده بود، تصویب‌نامه‌  14 مهر 1341 را غیرقابل اجرا اعلام کرد(9) و برای جلوگیری از اجتماع مردم، نمایندگانی از سوی اسدالله علم، شبانه‌ با دعوت‌ کنندگان مراسم تماس گرفتند و لغو تصویب‌نامه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى را به‌ آنها اعلام کردند. به همین دلیل علما اعلامیه‌ای به این مضمون صادر کردند که «نظر به اینکه‌ از طرف جناب آقاى نخست وزیر اعلام گردیده‌ است که‌ موضوع تصویب‌نامه‌ انتخابات انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى طبق تصویب هیئت دولت اجراء نخواهد شد، بنابراین با تشکر از مساعى جمیله‌ عموم مسلمانان، اجتماع روز پنجشنبه‌ اول ماه‌ رجب، که‌ بنا بود در مسجد آقا سید عزیزالله‌ تشکیل شود، مورد ندارد.»(10)

حجت‌الاسلام فلسفى که در اکثر اقدامات خود رأی و نظر امام خمینی(ره) را جویا می‌شد، طی تلگرافی کسب تکلیف کرد(11) و امام فرمودند: «لغو این قانون به‌ وسیله‌ هیئت دولت باید در روزنامه‌ها اعلام شود.»(12) مردمی هم که بنا به دعوت علما در محل مسجد سیدعزیزالله گرد آمده بودند، درخواست حکومت را ترفندی برای ساکت کردن اعتراض‌ها دانستند و خواهان اعلام رسمی لغو تصویب‌نامه از طریق رادیو یا روزنامه‌ها شدند.‌ آنان اعلام کردند که اگر دولت چنین نکند، مجلس دعا تشکیل خواهد شد؛ اما به احترام دستور و خواست علما، برنامه‌اى که‌ قرار بود همان روز داشته‌ باشند، به‌ پانزده روز دیگر موکول می‌کنند.(13)

حجت‌الاسلام فلسفى نیز در روز هشتم آذر در مسجد سیدعزیزالله در این زمینه سخنرانى و اعلام کرد که دولت با این آقایان قول و قرار داشته‌ و تعهد کرده‌ و مطالبى را گفته‌ است، اگر راست بود که‌ قضیه‌ تمام است و اگر دروغ گفت، ملت هست و روحانیت هم هست، و مبارزه‌ شدیدتر ادامه‌ خواهد یافت و دولت موظف است خواسته‌هاى مردم و مراجع را برآورده‌ سازد. او در ادامه سخنان خود از مردمی که شجاعانه تا سر حد امکان برای حفظ قرآن و اسلام ایستادگی کردند تشکر کرد و گفت: «ذیل جوابی که آقای علم به روحانیون داده نوشته‌ است «اسدالله علم»، ولی این اسد‌الله علم نبود که این کار را انجام داد، بلکه مردانگی شما بود.»(14)

تلاش حجت‌الاسلام فلسفی در مبارزه علیه این تصویب‌نامه با قدردانی و تشکر امام خمینی(ره) ارج نهاده شد و طی پیامی از مساعی او در نشر حقایق و احکام اسلام و ابطال باطل و جلوگیری از منحرفان در رسیدن به  مقاصد پلید و نیات فاسدشان تشکر کردند.(15)

اما مبارزه در اینجا پایان نیافت و حجت‌الاسلام فلسفی در خصوص ارسال نامه از طرف دولت به برخی از علما سخن گفت. از جمله در روز جمعه نهم آذر 1341 در مسجد اعظم قم گفت: «در روز پنجشنبه [هشتم آذر] که [لغو تصویبنامه] نه از رادیو اعلام شد و نه در روزنامه‌های رسمی انتشار یافت برای ما مسلم شده که ایشان چنین اقدامی نکرده‌اند، فقط برای از بین بردن مجلس روز پنجشنبه بوده که به این حقه‌بازی متوسل شده‌اند. تا فردا عصر ما به دولت مهلت می‌دهیم که از رادیو اعلام و خبر آن را در روزنامه‌ها منعکس نمایند. در غیر این صورت دعوت کردن از مردم برای ما کار آسانی است. ما علما آزادیم و تابع دولت نیستیم.» (16)

حجت‌الاسلام فلسفی در همین ماه (آذر 1341) در مسجد اعظم قم در خصوص تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، ضمن برشمردن دلایل مخالفت جامعه روحانیت با آن گفت: «آقایان علما و حوزه علمیه با هر اقدامی که با دین و قرآن مجید مغایرت داشته باشد مبارزه خواهند کرد و اگر دولت واقعاً دست به اقدامات اصلاحی از قبیل ساختن دانشگاه و مکانیزه‌کردن کشاورزی [بزند]، آزمایشگاه‌های شیمیایی برای ساختن دارو، کارخانه ذوب آهن، جت‌سازی، طیاره‌سازی و هر اقدامی در این موارد نماید، روحانیون همچون سربازی فداکار با دولت همکاری نموده و مخربین را منکوب خواهند کرد.»(17)

بالاخره روز شنبه، 10 آذر، اسدالله علم در مصاحبه‌ای لغو تصویب‌نامه را توسط هیئت دولت اعلام کرد و آن را غیر قابل اجرا دانست.(18) حجت‌الاسلام فلسفی نیز در روز 11 آذر در مسجد ارک به منبر رفت و خطاب به حضار اظهار داشت: «آقایان! مجلس امروز در حقیقت مجلس تشکر و قدردانی از شما مردم و علما می‌باشد. ملاحظه می‌کنید عده‌ای از آقایان علما از منبرهای خود دست کشیده و در این مجلس حضور به هم رسانیده‌اند و این تشریف‌فرمایی آقایان به خاطر قدردانی و تشکر و سپاسگزاری از شما ملت مسلمان است.»(19)

همچنین شب 12 آذر در مسجد ارک، در خصوص بی‌ارزش بودن تصویب‌نامه گفت: «طبق ماده دو متمم قانون اساسی، در نبودن مجلس شورای ملی و سنا و در غیاب نمایندگان حقیقی ملت این تصویب‌نامه‌ها غیرقانونی شناخته شده و ارزش ندارند. بنابراین من به آقایان مژده می‌دهم که خاطرشان جمع باشد که این تصویب‌نامه مثل اسکناس‌های صدتومانی قدیم دیگر ارزش خود را از دست داده، یعنی اگر شما 10 عدد اسکناس 100 تومانی قدیم را به یک سبزی فروش بدهید و بگویید که چند دسته تربچه بدهد، هیچ وقت قبول نمی‌کند و می‌گوید که اینها دیگر ارزش ندارند. پس من به شما می‌گویم که مطمئن باشید موضوع دیگر تمام شد و این آخرین شبی است که من در این‌باره صحبت می‌نمایم و شما هم دیگر این موضوع را تمام نمایید.» (20)

با وجود لغو تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، حکومت پهلوی که از منبرهای حجت‌الاسلام فلسفی در هراس بود، در روز 18 اسفند 1341، زمانی که حجت‌الاسلام فلسفی برای شرکت در مراسم سالگرد رحلت آیت‌الله بروجردی به امامزاده قاسم(ع) تهران ‌رفته بود، او را به محض ورود به محل برگزاری مراسم بازداشت و در زندان قزل‌قلعه محبوس ‌کردند. شهربانی پس از دو روز حجت‌الاسلام فلسفی را آزاد کرد، ولی تا 48 روز اجازه رفتن به منبر را از او سلب نمود. با وجود این، پس از حادثه حمله نیروهای حکومت پهلوی  به مدرسه فیضیه که روز دوم فروردین سال 1342 اتفاق افتاد، او منبرهای متعددی رفت و علیه حمله ماموران حکومت پهلوی سخنرانی‌های تندی داشت و حادثه فیضیه را مشابه حادثه عاشورای حسینی دانست. به گونه‌ای که هر گاه از فیضیه بر بالای منبر اسم می‌برد، صدای شیون مردم برمی‌خاست.(21)

سخنرانی افشاگرانه حجت‌الاسلام فلسفی در مسجد آذربایجانی‌ها در شب عاشورا نیز از پرشورترین منبرهای او بود. به اعتراف ماموران ساواک جمعیت حاضر در آنجا به قدری زیاد بودند که در مسجد بسته نمی‌شد و مردم در کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف اجتماع کردند. این سخنرانی همان روز توسط انتشارات مفید تحت عنوان «اولین استیضاح ملی در سال 1342» چاپ و در تیراژ وسیع در اختیار مردم قرار گرفت. حجت‌الاسلام فلسفی در این سخنرانی در ده ماده اسدالله علم را استیضاح کرد که عبارت بودند از: 1- تخلف از قانون در مسئله لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی؛ 2- کوتاهی دستگاه‌های فرستنده در انعکاس نظریات علمای اسلام؛ 2- کنترل چاپخانه‌ها برای جلوگیری از چاپ بیانیه‌های علما؛ 4- مجازات کسانی که اعلامیه علمای اسلام را پخش کرده‌اند؛ 5- فاجعه مدرسه فیضیه؛ 6- سربازی اجباری طلاب؛ 7- ایجاد محیط رعب و وحشت در قم؛ 8- دیکتاتوری با بازاریان؛ 9- جلوگیری از اقامه عزاداری؛ 10- بازداشت افراد بی‌گناه.(22)

منبر‌های پرشور حجت‌الاسلام فلسفی تا سال 1350 به طورمرتب ادامه داشت تا اینکه در روز یکشنبه 10 بهمن ماه 1350 او بار دیگر ممنوع‌المنبر شد و این ممنوعیت، این بار تا پیروزی انقلاب اسلامی به مدت هفت سال ادامه یافت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها او با نام «گفتار فلسفی» به چاپ رسید.(23)

پی‌نوشت‌ها:

1- سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آیینه اسناد به روایت اسناد ساواک، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1386، ج 2، ص 114؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9 حجت‌الاسلام محمدتقى فلسفى، تهران: مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات، 1378، ص 151                   
  2- روح‌بخش الله‌آباد، شبکه پیام‌رسانی در نهضت امام خمینی(ره)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387 ش، ص 63                   
  3- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 128
  4- دوانی، علی، نهضت دوماهه روحانیون ایران به منظور دفاع از اصول مقدس اسلام، قم: چاپ حکمت، ص150                  
  5- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 176
  6- همان، ص 176
  7- منصورى، جواد، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ج 1، ص 260
  8- مهری، فرشید، مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی(ره): تاریخ شفاهی مسجد سلطانی(امام خمینی(ره))، سید عزیزالله و مسجد آذربایجانی‌ها، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 184؛ نهضت دوماهه روحانیون ایران...، ص 154
  9- روزنامه اطلاعات، 7 آذر 1341، ص 6
  10- اسناد انقلاب اسلامى، تهیه و تنظیم: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 2، ج 1، ص 41
  11- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 132                                 
 12- خاطرات پانزده‌ خرداد: دفتر 3، تبریز: قسمت دوم، به کوشش: علی باقری‌، تهران: دفتر ادبیات انقلاب اسلامی‌، 1374، ص 125
  13- بادامچیان، اسدالله و علی بنایی، هیئت‌هاى موتلفه‌ اسلامى، تهران: اوج، 1362، ص 65
  14- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 144
  15- فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفى، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1376، ص 238؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 18  
  16- سیر مبارزات امام خمینی(ره) در آیینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 114؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 151                
  17- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، صص 169 و 170 
  18- تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت امام خمینى تا تبعید ( 43 - 1340 )، به کوشش: عبدالوهاب فراتی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 57
  19- یاران امام به روایت اسناد ساواک: جلد 9، ص 157
  20- همان، ص 159 
  21- همان، ص 20  
  22- همان                   
  23- شریف‌پور، رضا، مسجد و انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 100

 



 
تعداد بازدید: 3703



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.