در ابتدا ضمن معرفي خودتان درباره نحوه شكلگيري بخش نشريات دفتر ادبيات انقلاب اسلامی توضيح دهيد.
□ سيد مسعود روشنبخش هستم. در سال 1373 همكاري خود را با دفتر ادبيات انقلاب اسلامي آغاز كردم و از همان ابتدا در بخش نشريات مشغول فعاليت شدم. همانگونه كه مستحضريد دفتر ادبيات انقلاب اسلامي در چهار بخش پژوهشي فعاليت گستردهاي در اوايل دهه هفتاد آغاز كرد. 1ـ فرهنگ ناموران معاصر ايران 2ـ تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي 3ـ روزشمار پانزده خرداد 4ـ روزشمار انقلاب اسلامي، كه بطور طبيعي كتابخانه و بخش نشريات بايد منابع موردنياز بخشهاي پژوهشي را تأمين ميكرد. در بين اين بخشها، فرهنگ ناموران معاصر ايران نقش اساسي را ايفا نمود. براي فیشبرداري بيش از هزار عنوان نشريات معاصر ايران از كتابخانههاي معتبر كشور استفاده شد و در اين بین نشرياتي كه در كتابخانهها موجود نبود و يا اينكه پژوهشگر به آنها نياز مبرم داشت خريداري شد. و كمكم بعد از 13 سال بخش معتبري تشكيل شد كه اكثر منابع خوب تاریخ معاصر در آن يافت ميشود. نشرياتي چون آينده، راهنماي كتاب، يغما، وحيد...
سه بخش ديگر دفتر ادبيات انقلاب اسلامي كاملاً با موضوع انقلاب اسلامي پيوند خورده كه تاكنون آثار مختلفي از آن بخشها تدوين شده است و ما میبایست تمامي منابع مرتبط با واقعه مهم پانزده خرداد 42 تا وقوع انقلاب اسلامي 1357 را جهت كار پژوهشگران جمعآوري میكرديم. كتابخانه تاريخ و ادبيات انقلاب اسلامي در حد بضاعت مالي توانست تعدادي از نشريات مهم اين محدوده زماني (1342 ـ 1357) را خريداري كند.
در آرشيو نشريات شما درباره نشريات مربوط به محدودهي تاريخي 1342 تا 1357 چه منابعي وجود دارد؟
□ همانگونه كه عرض شد تكميل منابع نشريات به چند عامل بستگي دارد که مهمترين آن بودجه است. دفتر ادبيات انقلاب اسلامي طول سيزده سال توانست بسياري از منابع مهم دوره تاريخي 42 ـ 57 را تهيه كند. از آن جمله ميتوان به نشريات زير اشاره كرد.
1ـ اطلاعات سال 1339 ـ 1357، 2ـ كيهان سال 1341 ـ 1357، 3ـ روزنامه مهر ايران 1338 ـ 1347، 4ـ روزنامه اطلاعات، 5ـ روزنامه كيهان، 6ـ روزنامه ايران، 7ـ روزنامه جمهوري اسلامي، 8ـ مجله وحيد، 9ـ مجله ياد، 10ـ مجله نگاه نو، 11ـ مجله ترقي، 12ـ مجله بامشاد، 13ـ مجله آينده، 14ـ مجله راهنماي كتاب، 15ـ مجله كتاب جمعه، 16ـ كتاب هفته، 17ـ گفتگو، 18ـ سپيد و سياه، 19ـ اميد ايران، 20ـ جوان، 21ـ پيام زن، 22ـ ياران، 23ـ زمانه، 24ـ تاريخ قرن بيستم، 25ـ پيام هاجر، 26ـ روشنفكر، 27ـ وحدت، 28ـ استقلال، 29ـ شهيد، 30ـ آوا، 31ـ ايران ما، 32ـ پارس، 33ـ جاما، 34ـ شاهد، 35ـ نبرد، 36ـ آذربايجان، 37ـ سالنامه كشور ايران، 38ـ سالنامه پاريس، 39ـ كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، 40ـ كتاب ماه دين، 41ـ كتاب ماه كليات، 42ـ گنجينهي اسناد، 43ـ حوزه، 44ـ دانشگاه انقلاب، 45ـ فصلنامه پژوهشي انقلاب اسلامی، 46ـ روزنامه انقلاب اسلامي، 47ـ فرهنگ انقلاب سفيد، 48ـ 28 هزار روز تاريخ ايران و جهان، 49ـ تاريخ معاصر ايران، 50ـ پژوهشنامه تخصصي تاريخ، 51ـ تاريخ روابط خارجي، 52ـ تاريخ معاصر ايران، 53ـ تاريخ و فرهنگ معاصر، 54ـ فرداي ايران، 55ـ گزارش، 56ـ جهان كتاب، 57ـ اطلاعات سياسي و اقتصادي، 58ـ پاسدار اسلام، 59ـ پانزده خرداد، 60ـ كتاب امروز، 61ـ رويدادها و تحليلها، 62ـ نامه، 63ـ اتحاد و جوان، 64ـ تاريخ، 65ـ نامه، 66ـ روز هفتم، 67ـ نمايه، 68ـ پيام امروز، 69ـ چشمانداز ايران، 70ـ فصلنامه مطالعات تاریخی، و...
جهت تأمين منابع پژوهشگران 15 خرداد چه پيشنهادي داريد؟
□ متاسفانه در كشور جهت تامين منابع پژوهشگران 15 خرداد يا انقلاب اسلامي يك كتابخانه تخصصي قوي و عمومي كه بتواند سرويسدهي به مراجعهكنندگان داشته باشد وجود ندارد. غالباً كتابخانههاي موجود در اين بخش محدود است و به پژوهشگران خودي سرويسدهي ميكنند. و اگر كسي بخواهد بدون وابستگي به نهاد و يا پژوهشگاهی كار پژوهشی كند، با مشكلات فراوان روبرو خواهد شد. پس چاره در آن است كه متوليان امر، كتابخانهاي با منابع غني در كنار عموم پژوهشگران قرار دهند.
شما چه منابعي را مد نظر داريد؟
□ اصولاً در كتابخانههاي معتبر چند بخش مهم براي پژوهشگران لازم است.
1 ـ كتابها
2 ـ نشريات
3 ـ سي ديها
4 ـ اسناد
5 ـ استفاده از خدمات اينترنتي
تمام اين منابع براي يك پژوهش علمي جامع لازم و مفيد است و اگر بخواهيم پژوهشگران از اين مراكز استقبال كنند در درجه اول بايد تمامي منابع داخلي و حتي لاتين و منابع خارجي را هم تأمين کنیم. مثلاً در بخش سيدي ما بسيار ضعيف هستيم. در صورتي كه با يك اسكنر پيشرفته ميتوان بسياري از كتابها و نشريات ارزشمند را در قالب سيدي به پژوهشگرن ارائه داد. یا اینکه چرا ما نبايد كتابهاي مهم و اساسي كه دربارة 15 خرداد نوشته شده اسكن نماييم و در قالب سيدي درسايتهاي مرتبط در اختيار جهانيان قرار دهيم. چرا نبايد اسناد مهم 15 خرداد و يا انقلاب اسلامي در قالب سيدي در اختيار پژوهشگران قرار گيرد. تا حرفهاي نو زده شود و اين برهه از تاريخ و اهميت آن بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
امروزه مراكز خاص بصورت پراكنده اسناد 15 خرداد و يا انقلاب اسلامي را در انحصار خود دارند و در قالب پروژه به پژوهشگران خاص خود ميدهند. بحث ما نقد عملكرد آنها نيست. اما بايد اين اسناد در اختيار همگان قرار گيرد و در قالب CD منتشر شود تا كتابخانهها منابع موردنياز خود را تأمين كنند.
يا با نگاهي اجمالي به تاريخ نشريات در دوران معاصر با حجم انبوهي از اطلاعات مواجه ميشويم. در پژوهشي كه خودم در اين زمينه انجام دادهام قريب به 200 عنوان نشريه در درون حكومت محمدرضا پهلوي توقيف شدهاند كه 90 درصد آنها سياسي بودهاند و تمام اين نشريات ميتواند براي پژوهشگر انقلاب اسلامي مفيد باشد، چون اكثر اين نشريات حاوي مقالاتي هستند كه حكومت پهلوي را به نقد كشيدند. البته جهت تهيه اين نشريات ارزشمند باید هزينه كرد. در زمينه تامين منابع مالي اکثر مراكز فرهنگي دچار مشكل هستند چون درآمد و هزينهها قابل مقايسه نيست.
در روز چند مراجعه كننده داريد؟
□ همانگونه كه عرض شد كتابخانهي ما هم جزو كتابخانههايي است كه جهت تأمين منابع پژوهشگران داخلي برنامهريزی شده است و فضا و امكانات هم بسيار محدود و فقط جهت مراجعات داخلي ميباشد، با این حال افرادی که اینجا را میشناسند و مراجعه میکنند، دست پر باز میگردند.
شما جهت اصلاحات امكانات فعلي چه پيشنهادي داريد؟
□ در درجه اول ما بايد امكانات خود را افزايش دهيم. بايد پذيرفت كه براي مبارزه با دشمنان انقلاب اسلامي، از نظر امكانات فرهنگي و تأمين منابع پژوهشگران بايد خودمان را تجهيز كنيم. متاسفانه اكثر مراكز فرهنگي تنها به يك فضا و چند نفر كارمند خلاصه ميشوند و عملاً هيچگونه تحرك اساسي جهت جذب نخبگان و پژوهشگران ندارند. حتي بسياري از اين مراكز حوصله رسيدگي به نيازهاي يك يا دو نفر پژوهشگر در روز را ندارند، در صورتيكه زندگي و حيات يك كتابخانه و مركز پژوهشي به مراجعات پژوهشگران است.
در درجه دوم ما بايد كتابخانه و مراكزي را در كشور طراحي كنيم كه نيازهاي عموم پژوهشگران را رفع كنند. بايد عضوگيري عمومي انجام داد، مدركگرايي را كنار گذاشت. بايد پذيرفت كه بسياري ازپژوهشگران حرفهاي ما مدارك دانشگاهي ندارند و اين موانع بيمورد بايد حذف گردد.
تعداد بازدید: 4892