سلام جناب آقای علیاننژاد به عنوان اولین سؤال از شما میخواهم دربارة موضوع فعالیت، اهداف و زمان شروع به کار واحد صحبت کنید؟
¨ تاریخ هر ملتی با فراز و نشیبهای فراوان همراه است. آگاهی و فهم عمیق با تحلیل علتها و معلولهای تاریخی به دست میآید. از این راه است که حقیقتهای تاریخی از میان واقعیتهای روی داده خودنمایی میکنند. در کشور ایران مراکز متعددی به تولید منابع تاریخ معاصر ایران، به ویژه تاریخ دوران مبارزه مشغولند. یکی از آنها واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی در این دفتر است. در نیمه اول 1371 ش این واحد در یکی از اتاقهای ساختمان مرکزی حوزه هنری تشکیل شد. در اواخر همان سال با تشکیل دفتر ادبیات انقلاب اسلامی در زیرمجموعه آن قرار گرفت.
اهتمام واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی آن است که در کنار منابع دیگر، منبعی جدید و خواندنی ارائه نمایند. برای رسیدن به این مطلوب کارهای زیر در حال صورت گرفتن است:
1ـ تشکیل بانک اطلاعات رایانهای برای سالهای 1357 ـ 1356 و 1343 ـ 1340.
2ـ نگارش «روزشمار انقلاب اسلامی» در دو مقطع 1357 ـ 1356و 1343 ـ 1340.
3ـ نگارش دايرةالمعارف انقلاب اسلامی (ویژه نوجوانان و جوانان)
4ـ فراهم آوردن امکانات لازم برای خدمتدهی به مراکز دانشگاهی و افرادی که به پژوهش و تحقیق در این زمینه میپردازند.
¢ در صورت امکان دربارة هر یک از زیر مجموعههای واحد تدوین توضیحات بیشتری بفرمایید؟
¨ واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی از دو گروه تشکیل شده است:
1ـ گروه تدوین تاریخ انقلاب اسلامی:
فعالیتهای این گروه برای نگارش تاریخ دو ساله 57 ـ 1356 در 1371 ش شروع شد. در 1376 ش نیز «طرح تحقیقاتی 15 خرداد 1342»، جهت نگارش تاریخ چهار ساله 1343 ـ 1340، در دستور کار این واحد قرار گرفت و بدین ترتیب مطالعات و تحقیقات دو مقطع حساس از تاریخ معاصر ایران آغاز شد. نتیجه این تحقیقات تهیه حدود 400 هزار فیش تحقیقاتی از نشریات، کتابها، خاطرات، اسناد، منابع خارجی، بولتنهای محرمانه، اینترنت و ... تهیه شد. که در حال حاضر حدود 300 هزار فیش در رایانه، با قابلیت جست و جوی کلیدواژهای، ثبت شده است و کار ثبت اطلاعات دیگر همچنان ادامه دارد.
از کتابهای منتشر شده در این گروه میتوان به انتشار ده جلد کتاب روزشمار انقلاب اسلامی (از 1 /1 /1356 تا 22 /10 /1357) و کتابشناسی انقلاب اسلامی و دو جلد کتاب روزشمار 15 خرداد (1 /1 /1340 ـ 31 /6 /1340) اشاره کرد. در حال حاضر نگارش مجلدات بعدی کتابهای روزشمار انقلاب اسلامی و 15 خرداد ادامه دارد.
منابع و اطلاعات جمعآوری شده در این گروه در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی با توجه به شناسایی منابع در داخل و خارج کشور و گستردگی منابع فیشبرداری شده (حدود 2000 عنوان کتاب داخلی و خارجی، 200 عنوان نشریه داخلی و خارجی، بولتنهای محرمانه خبرگزاری پارس، بولتنهای محرمانه رادیو و تلویزیون ملی ایران، اسناد ساواک، خاطرات واحد تاریخ شفاهی، اینترنت و ...) در ایران منحصر به فرد است.
از منابع مذکور در هشت موضوع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خارجی، تظاهرات، نظامی و احزاب فیشبرداری شده است و در حال حاضر از منابع جدیدی که درباره تاریخ انقلاب اسلامی در مراکز مختلف منتشر میشود، فیشبرداری شده و در بانک اطلاعات رایانهای این واحد ذخیره میشود.
2ـ گروه دايرةالمعارف انقلاب اسلامی (ویژه نوجوانان و جوانان):
در 1379 با تشکیل گروه دايرةالمعارف انقلاب اسلامی برای آشنایی گروه سنی دوره دبیرستان با مفاهیم، شخصیتها و حوادث انقلاب اسلامی، شورای عالی دايرةالمعارف انقلاب اسلامی تشکیل و حدود 870 مدخل انتخاب شد. مداخل انتخابی در دوره زمانی 1340 تا 1380 قرار دارند و علاوه بر این تعدادی مدخل نیز در ارتباط با دفاع هشت ساله مردم ایران به دلیل مقارنت با مفاهیم انقلاب اسلامی به مجموعه افزوده شد. همچنین مداخلی که به ایران ربط دارد ولی در محدوده زمانی 1340 تا 1380 قرار ندارد مانند: حافظ، سعدی، امیرکبیر، انقلاب مشروطه و ... نیز انتخاب شد. مداخل مهم جهان اسلام نیز مانند نام امامان و شهرهای مقدس اسلامی نیزاز مداخل انتخابی این دايرةالمعارف است.شیوه نگارش مقالات به نوعی است که خواندن متن مقالات برای نوجوانان جذاب باشد و آنان با تاریخ معاصر ایران آشنا شوند.جلد اول دايرةالمعارف انقلاب اسلامی شامل 260 مقاله (از حرف آ تا ث) در قطع رحلی به صورت رنگی به چاپ رسید. این کتاب در اولین جشنواره کتاب امام خمینی و انقلاب اسلامی از سوی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی به عنوان کتاب برگزیده در بخش تاریخ انقلاب معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت. جلد دوم این کتاب در مرحله نگارش است.
¢ با توجه به اینکه عمدهترین محور مصاحبه ما موضوع 15 خرداد است استدعا دارم ضمن واکاوی زمینه، بسترها و رویدادهای مربوط به قیام 15 خرداد 1342، بفرمایید که واحد تدوین چه پژوهشهایی را انجام داده یا در حال انجام آن است؟
¨ پس از شروع نگارش مجموعه روزشمار انقلاب اسلامی، در 1376ش به فکر تهیه منابع برای نگارش روزشمار 15 خرداد 1342 افتادیم. در مرحله اول ما باید یک مقطع زمانی مناسب را برای این طرح پژوهشی انتخاب میکردیم. با مراجعه به کتابها و منابع و گفتوگو با اشخاصی که متخصص دوره تاریخی دهه 40 بودند. مقطع زمانی 1340 تا 1343 را انتخاب کردیم تا به عوامل و زمینههای قیام 15 خرداد، خود واقعه 15 خرداد و پیامدهای آن بپردازیم. در این مقطع زمانی ما در کشور شاهد تحولات زیادی بودیم:
در ابتدای 1340 (10 فروردین 1340) آیتالله سیدمحمدحسین بروجردی رحلت کرد و پس از آن تلگراف تسلیت شاه به آیتالله سیدمحسن حکیم (در نجف) نشان دهنده سعی محمدرضا پهلوی در خروج مرجعیت شیعه در ایران بود. اما در داخل کشور مراجع دیگری از سوی علما معرفی شدند. روزنامه کیهان در 12 فروردین 1340 به نقل از علمای علوم دینی و اعضای حوزه علمیه قم اسامی هشت نفر از کسانی را که صلاحیت مرجعیت تقلید را دارند اعلام کرد. در صدر این فهرست نام حضرت آیتالله حاج آقا روحالله خمینی قرار داشت. آیتآلله خمینی در 14 فروردین 1340 در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه کیهان درباره آینده حوزه علمیه قم پس از رحلت آیتالله بروجردی فرمودند: «حوزه علمیه قم را خدا حفظ میکند. قبل از مرحوم آیتالله [بروجردی] به دست دیگران محفوظ شد و بعد از ایشان هم امر با خداست، انشاءالله خداوند آن را حفظ خواهد کرد.»
سه روز بعد، در 17 فروردین 1340 اولین اجازهنامه در امور حسبیه از سوی آیتالله خمینی برای آقای سیدسجاد حججی صادر شد.
پیش از این واقعه در اواخر 1339 در امریکا جان.اف.کندی (دمکرات) به ریاست جمهوری رسید و در 22 اسفند 1339 اورل هریمن، سفیر سیار و فرستاده کندی با شاه دیدار کرد. در این ایام سیاست جدید امریکا در کمکهای خارجی نیز اعلام شد.
به دنبال واقعه 12 اردیبهشت 1340 و کشته شدن عبدالحسین خانعلی در تظاهرات و اعتصاب فرهنگیان در میدان بهارستان، جعفر شریفامامی از نخستوزیری استعفا کرد و در 16 اردیبهشت 1340 علی امینی به نخستوزیری برگزیده شد. در همین ماه مجلسین به فرمان شاه منحل شد. چهار نفر از سران ارتش (سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، سپهبد علی کیا، سرلشکر علی ضرغام و سرتیپ فرجالله نویسی) به اتهام سوءاستفاده از مقام و حیف و میل اموال دولتی بازداشت شدند. نهضت آزادی ایران نیز در 27 اردیبهشت 1340 تأسیس شد.
در خرداد 1340 فیلیپس تالبوت، معاون وزارت امور خارجه امریکا، از اقدامات دولت امینی در مبارزه با فساد تجلیل کرد. جولیوس هلمز سفیر جدید امریکا در تهران نیز استوارنامه خود را به شاه داد. در تیرماه نیز قرارداد همکاری اقتصادی ایران و امریکا از سوی هیئت دولت تصویب شد و در مردادماه هیئت اقتصادی ایران برای دریافت وام راهی امریکا و آلمان شد. در 29 مرداد 1340 نیز سازمان جدید اصلاحات ارضی توسط وزیر کشاورزی افتتاح شد. در مهر همان سال شاه 589 قریه موروثی خود را وقف بنیاد پهلوی کرد.
شاه در 23 آبان 1340 طی فرمانی به نخستوزیر و وزیران، کابینه را موظف به تهیه و تصویب قوانین درباره انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصلاحات، تمدید مالکیت زمینها و انجمن ده کرد. در آذرماه نیز موافقتنامه اقتصادی بین ایران و امریکا به امضا رسید.
در اول دی 1340 علی امینی به قم سفر کرد و با علما از جمله آیتالله خمینی دیدار کرد. در 13 دی برنامه سوم عمرانی و آبادانی در سازمان برنامه در حضور شاه تصویب شد. و سرانجام در 19 دی 1340 لایحه اصلاحات ارضی در هیئت دولت به تصویب رسید و در 25 دی این قانون به امضای شاه رسید.
در اول بهمن 1340 شاهد تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران و به دنبال آن دستگیری سران جبهه ملی و نهضت آزادی ایران بودیم. سه روز بعد امریکا 18 میلیون دلار وام برای کمک به اصلاحات ارضی به ایران داد. در همین حال تیمور بختیار در رم در مصاحبهای به مخالفت با رژیم ایران و اصلاحات ارضی پرداخت. در 20 بهمن چستر پاولز ـ مشاور کندی ـ به تهران آمد. وی در این سفر از عبارت «انقلاب سفید» استفاده کرد و افزود اصلاحات اساس عدالت اجتماعی است. چند روز بعد قرارداد مربوط به پرداخت 20 میلیون دلار وام از سوی صندوق وامهای عمرانی امریکا به ایران به امضا رسید.
در اسفند 1340 علی امینی در رأس هیئتی اقتصادی به کشورهای آلمان غربی، فرانسه، بلژیک و انگلستان سفر کرد. در این ماه شاهد مخالفت علما با اصلاحات ارضی بودیم. اما سرانجام در 22 اسفند 1340 اصلاحات ارضی از مراغه آغاز شد. فردای آن روز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی درگذشت.
در فروردین 1341 شاه به اتفاق همسرش به امریکا سفر کرد. در اردیبهشت کندی هنگام دریافت استوارنامه سفیر کبیر جدید ایران گفت: همکاری ایران و امریکا باید توسعه یابد.
در تیر 1341 آیتالله سیدمحسن حکیم اصلاحات ارضی را غصب املاک مردم اعلام کرد. علی امینی نیز در پایان همین ماه جاری خود را به امیراسدالله علم داد.
آیتالله خمینی در 12 شهریور 1341 در سخنانی خطاب به یکی از سردفتران اسناد رسمی مخالفت خود را با اسرائیل و بهائیها اعلام کرد.
در 14 مهر 1341 لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیئت دولت به تصویب رسید. دو روز بعد علمای قم جلسهای درباره این لایحه در قم برگزار کردند و در 17 مهر آیتالله خمینی و سایر علما در مخالفت با این لایحه تلگرافهایی خطاب به شاه ارسال کردند. شاه به تمامی این تلگرافها، بجز تلگراف آیتالله خمینی، در 21 مهر 1341 پاسخ داد. آیتالله خمینی و سایر علما از 28 مهر 1341 تلگرافی در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی خطاب به اسدالله علم نوشتند. علمای تهران نیز در 2 آبان 1341 اعلامیهای در مخالفت با این لایحه منتشر کردند. در 10 آبان 1341 نیز گروهی از مردم تهران در اجتماعی اعتراضآمیز نسبت به این لایحه در مسجد حاج عزیزالله خان اجتماع کردند. در این روز، اجتماعی نیز در مسجد اعظم قم برپا شد.
در 14 آبان 1341 نیز آیتالله خمینی در جمع طلاب و بازاریان بر لزوم لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تأکید کردند. آیتالله سیدمحسن حکیم نیز تلگرافی درباره این لایحه برای آیتالله سیدمحمد بهبهانی ارسال کرد. آیتالله خمینی در 15 آبان 1341 نیز در تلگرافی به شاه به عملکرد اسدالله عَلَم در تصویب لایحه اعتراض کرد. آیتالله خمینی و علمای قم و نجف در این روز در مخالفت با لایحه تلگرافی به اسدالله عَلَم نوشتند. اما پنج روز بعد علم در مصاحبهای مطبوعاتی پشتیبانی خود را از تصویب این لایحه اعلام کرد. در همین حال در 22 آبان 1341 مهندس عابدی رئیس اصلاحات ارضی فیروزآباد فارس به قتل رسید. در 30 آبان نیز دفتر شهریه آیتالله خمینی گشایش یافت. در همین روز نهضت آزادی ایران نیز مخالفت خود را با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعلام کرد. در اول آذر نیز دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران اعلامیهای درباره لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی منتشر کردند. روز بعد نیز آیتالله خمینی در جمع اصناف و طلاب قم علیه این لایحه سخنرانی کردند.
در 5 آذر نیز آیتالله اراکی در تلگرافی مخالفت خود را با این لایحه اعلام کرد. دو روز بعد حجتالاسلام محمدتقی فلسفی در مسجد ارک در مخالفت با این لایحه سخنرانی شدیدی ایراد کرد. به دنبال این وقایع هیئت دولت تشکیل جلسه داد و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی لغو شد. اسدالله علم نیز در تلگرافی به علما از لغو این لایحه خبر داد. اما علما و خصوصاً آیتالله خمینی خواستار اعلام رسمی این موضوع شدند و سرانجام در 10 آذر 1341 رسماً اعلام شد که این لایحه از سوی دولت لغو شده است. به همین مناسبت منزل آیتالله مرعشی نجفی در قم چراغانی شد. آیتالله خمینی نیز در 20 آذر در دیدار رئیس شهربانی قم و رئیس ساواک این شهر درباره لغو این لایحه و پیامدهای آن بیاناتی داشتند. با این حال در 17 دی 1341 (سالروز کشف حجاب) چند صد نفر زن در تهران در اعتراض به لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تظاهرات کردند.
شاه در 19 دی 1341 در اولین کنگره ملی دهقانان اصول انقلاب سفید را بدین شرح اعلام کرد:
1ـ الغاء رژیم ارباب و رعیتی (اصلاحات ارضي)
2ـ ملی شدن جنگلها در سراسر کشور
3ـ فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
4ـ سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای تولیدی و صنعتی
5ـ لایحه اصلاحی قانون انتخابات
6ـ لایحه ایجاد سپاه دانش
آیتالله خمینی چند روز بعد در جمع علمای قم درباره رفراندوم شاه هشدار داد. آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی نیز در اول بهمن 1341 در اعلامیهای رفراندوم اصول ششگانه انقلاب سفید را غیرقانونی خواند. در دوم بهمن نیز آیتالله خمینی در پیامی به جمعی از متدینین تهران ماهیت رفراندوم شاه را افشا کرد. روز بعد نیز نهضت آزادی ایران در اعلامیهای با عنوان «ایران در آستانه یک انقلاب بزرگ و برگرداندن تاریخ خود» مخالفت خود را با انقلاب سفید اعلام کرد. در این روز تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران سرکوب شد. گروهی از سران جبهه ملی دستگیر شدند. روز بعد نیز گروهی از سران نهضت آزادی ایران به علت انتشار اعلامیه بازداشت شدند. شاه نیز که با مخالفت گسترده روحانیون روبهرو شده بود در 4 بهمن به قم سفر کرد و سخنرانی اهانتآمیزی نسبت به روحانیون ایراد کرد. اما سرانجام رفراندوم انقلاب سفید در 6 بهمن 1341 برگزار شد. روز بعد اعلام شد که روحانیون و ائمه جماعات از رفتن به مساجد به منظور اعتراض به رفراندوم انقلاب سفید در آستانه ماه مبارک رمضان امتناع میکنند. با این حال حکومت پهلوی در 8 بهمن اعلام کرد که لوایح ششگانه با 5598711 رأی مثبت به تصویب رسیده است. چند روز بعد کندی انقلاب سفید را به شاه تبریک گفت. اما مخالفت روحانیون کماکان ادامه داشت. در 28 بهمن نه نفر از علمای طراز اول قم (آیتالله خمینی، آیتالله گلپایگانی و...) اعلامیهای در مخالفت با انقلاب سفید منتشر کردند. آیتالله خمینی در عید فطر (7 اسفند 41) نیز در مخالفت با انقلاب سفید سخنرانی کرد. چهار روز بعد هیئت دولت تصویب کرد که زنان حق انتخاب شدن در مجلس سنا و شورا را دارند. در 21 اسفند 1341 نیز عشایر فارس شورش کردند. آیتالله خمینی در 22 اسفند در پیامی به علما و روحانیون نوروز 1342 را عزای عمومی اعلام کرد. آیتالله میلانی نیز در 28 اسفند خواستار تحریم عید نوروز شد. به دنبال این اقدامات روحانیون، کماندوهای حکومت پهلوی در دوم فروردین 1342 (که مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) بود) به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز حمله کردند. آنان همزمان به منزل آیتالله قمی در مشهد نیز یورش بردند. به دنبال این حملات آیتالله خمینی در سخنانی در جمع روحانیون قم تأکید بر صبر و استقامت در برابر مصایب کردند. در 5 فروردین 1342 نیز جامعه روحانیت تهران، قم، مشهد، اصفهان و شیراز اعلام کردند که از ششم تا دوازدهم فروردین اعتصاب میکنند و از رفتن به مساجد خودداری خواهند کرد. در 7 فروردین نیز آیتالله سیدابوالقاسم خویی تلگرافی درباره برنامههای ضداسلامی شاه برای محمدرضا پهلوی ارسال کرد. در 13 فروردین آیتالله خمینی در پاسخ به تلگراف تسلیت روحانیون تهران فرمودند: تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب ولو بلغ و مابلغ. روز بعد آیتالله سیدمحسن حکیم در تلگرافی به علمای قم خواستار مهاجرت آنان به نجف شد. در 20 فروردین نیز اعلام شد که طلاب به خدمت سربازی اعزام میشوند. در اول اردیبهشت نهضت آزادی ایران اعلامیهای درباره حادثه مدرسه فیضیه منتشر کرد. در این ماه ژنرال مکسول ـ رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح امریکا ـ و دین راسک ـ وزیر امور خارجه امریکا ـ وارد تهران شدند. در 12 اردیبهشت مراسم چهلم شهدای فیضیه برپا شد. در این روز آیتالله خمینی در جمع روحانیون، طلاب و مردم قم درباره ارزیابی قیام ملت و حوادث تلخ و شیرین سال 1341و اوایل 1342 سخنرانی کرد. در 28 اردیبهشت نیز آیتالله خمینی اعلامیهای خطاب به وعاظ و روحانیون، خصوصاً حجتالاسلام فلسفی، به مناسبت فرارسیدن ماه محرم نوشت. از اول خرداد 1342 نیز فعالیت تشکیلاتی جمعیتهای مؤتلفه اسلامی آغاز شد و اعلامیه نهضت اسلامی در پشتیبانی از نهضت اسلامی مردم منتشر شد. سرانجام آیتالله خمینی در 13 خرداد 1342 (عاشورا) طی سخنرانی تاریخی خود در مدرسه فیضیه در جمع روحانیون و اهالی قم، شاه و اسرائیل را اساس گرفتاریهای مردم ایران نامید. به دنبال این سخنان، امام خمینی در نیمههای شب 15 خرداد 1342 بازداشت شد، علاوه بر ایشان عدهای دیگر از روحانیون نیز بازداشت شدند. به دنبال انتشار خبر بازداشت آیتالله خمینی مردم در شهرهای تهران، قم، شیراز، اصفهان و چند شهر دیگر دست به تظاهرات زدند که با مقابله شدید نظامیان روبهرو شدند و عده زیادی به شهادت رسیدند و حکومت نظامی در تهران و شیراز اعلام شد.
در 22 خرداد 1342 آیتالله سیدمحمود طالقانی به سبب انتشار اعلامیه «دیکتاتور خون میریزد» درباره وقایع 15 خرداد بازداشت شد. در 25 خرداد نیز آیتالله خمینی به دلیل عدم استقلال قضایی در ایران از پاسخ به پرسشهای بازجویان خودداری کرد. در 30 خرداد نیز گروهی از علما در اعتراض به دستگیری آیتالله خمینی و سایر علما به تهران مهاجرت کردند. در 4 تیر 1342 آیتالله خمینی از زندان قصر به پادگان عشرتآباد منتقل شد. در 5 تیر نیز قرارداد وام 27 میلیون و چهارصد هزار دلاری بین سازمان برنامه ایران و سازمان عمران بینالملل امریکا به امضا رسید. در 14 تیر از سوی آیات عظام سیدمحمدهادی میلانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی و سیدمحمد کاظم شریعتمداری، مرجعیت آیتالله خمینی اعلام شد. در 2 مرداد اعلامیه سیوشش امضایی علمای مهاجر در تأیید مرجعیت آیتالله خمینی منتشر شد. در 11 مرداد حسن پاکروان ـ ریاست ساواک ـ با امام خمینی در پادگان عشرتآباد ملاقات کرد. یک روز بعد آیتالله خمینی به منزلی در قیطریه تهران منتقل شد. در 26 مرداد حکم اعدام پنج نفر از عوامل تظاهرات 15 خرداد از جمله طیّب حاجرضایی اعلام شد. در 26 شهریور 1342 انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی و دوره چهارم مجلس سنا برگزار شد و در 13 مهر 1342 لایحه کاپیتولاسیون در کابینه اسدالله عَلَم به تصویب رسید. حکومت نظامی اعلام شده در تهران نیز سرانجام در 30 مهر 1342 لغو شد. اسدالله عَلَم در 4 آبان 1341 نشان درجه اول تاج گرفت. یک هفته بعد نیز طیب حاج رضایی به همراه حاج اسماعیل رضایی اعدام شد. در 25 آبان لئونید برژنف رهبر شوروی به ایران سفر کرد. از تحولات خارجی نیز میتوان به ترور جان اف کندی در اول آذر 1342 اشاره کرد. در پایان 1342 (17 اسفند 1342) حسنعلی منصور جای اسدالله عَلّم را گرفت. یک ماه بعد در فروردین 1343 آیتالله خمینی از حبس آزاد شد و با استقبال مردم و روحانیون وارد قم شد. آیتالله خمینی در 21 فروردین 1343 در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران در قم با رد اتهام سازش با حکومت شاه، زندانی شدن آیتالله سیدمحمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان را محکوم کردند. آیتالله خمینی در 22 فروردین نیز در بیاناتی در جمع خانوادههای شهدای قیام 15 خرداد بر تأمین نیازمندیهای آنان تأکید کردند. مبارزات آیت الله خمینی و روحانیون در ماههای بعد نیز با صدور اعلامیه و سخنرانی ادامه یافت. دولت حسنعلی منصور نیز در 20 اردیبهشت برای ممنوعیت عزاداری در ماه محرم و به منظور جلوگیری از حوادث مشابه سال قبل دستوراتی صادر کرد. شاه نیز در خرداد 1343 راهی امریکا شد و با لیندون جانسون رئیسجمهور امریکا ملاقات کرد.
در 3 مرداد 1343 لایحه کاپیتولاسیون در مجلس سنا به تصویب رسید. در 21 مهر 1343 نیز این لایحه در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. اما آیتالله خمینی در 4 آبان 1343 (که بطور اتفاقی مصادف با سالروز تولد حضرت فاطمه (س) و خود به تاریخ قمری و شاه به تاریخ شمسی بود) درباره کاپیتولاسیون سخنرانی کرد. این سخنرانی شدید با واکنش شدید رژیم شاه همراه بود. بطوری که در 13 آبان 1343 آیتالله خمینی را شبانه بازداشت کردند. آیتالله خمینی را ابتدا سوار ماشین فولکس و پس از طی مسافتی ایشان را سوار ماشین شورلت کردند در این هنگام آیتالله خمینی به فرمانده نظامیان با لبخند گفت: «این همه قوا لازم نبود.» سپس آیتالله خمینی به فرودگاه مهرآباد منتقل شد و با یک هواپیمای سیـ130 به ترکیه تبعید شد و ساواک نیز به طرز بیسابقه در اطلاعیهای که در مطبوعات درج شد اعلام کرد: «از آنجایی که طرز فکر و تحریکات آقای خمینی مخالف و در تناقض با منافع مردم و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی شناخته شده است، ایشان از 13 آبان 1343 از کشور تبعید میگردند.» نکته جالب آنکه آیتالله خمینی به سرهنگ افضلی، که مأمور تبعید ایشان بود، در هواپیما گفت: «آیا شما میدانید که من به جرم دفاع از حیثیت ارتش و استقلال وطنم تبعید میشوم؟» پس از تبعید آیتالله خمینی، در اول بهمن 1343 حسنعلی منصور، نخستوزیر، توسط اعضای جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی ترور شد. اما گویا به خاطر برگزاری جشنهای اولیه سالگرد انقلاب سفید مرگ وی را در عصر روز 6 بهمن 1343 اعلام کردند و در 7 بهمن 1343 امیرعباس هویدا به نخستوزیری منصوب شد و سه روز بعد نیز حسن پاکروان جای خود را در ریاست ساواک به نعمتالله نصیری داد.
با این اشاره کوتاه به سیر حوادث سالهای 1340 تا 1343 میتوان به اهمیت این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی پی برد. در این دوره چهار ساله ما شاهد نخستوزیری 5 نفر (شریفامامی، امینی، عَلَم، منصور و هویدا) هستیم یعنی کشور هر سال نخستوزیر جدیدی داشت این نشانه بحران برای حکومت پهلوی است. اما پس از این دوران نخستوزیری هویدا تا 1356 ادامه یافت و مجدداً حکومت پهلوی با بحران در سالهای 57 ـ 1356 روبهرو شد و باز شاهد نخستوزیری 5 نفر (هویدا، آموزگار، شریفامامی، ازهاری و بختیار) بودیم.
¢ جناب آقای علیاننژاد لطفاً دربارة روزشمار 15 خرداد که در مجموعه شما در حال تدوین است توضیح دهید؟
¨ به هر حال ما پس از انتخاب مقطع زمانی 1340 تا 1343 به شناسایی منابع برای فیشبرداری پرداختیم و در کتابخانههای تهران بیش از 2000 عنوان کتاب و 200 عنوان نشریه شناسایی شدند. سپس با به کارگیری گروهی پژوهشگر از این منابع در موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و... فیشبرداری کردیم. حاصل کار حدود 250 هزار فیش تحقیقاتی شد. علاوه بر منابع داخلی از منابع خارجی نیز استفاده کردیم و مواردی که ضروری به نظر میرسید پس از ترجمه، فیشبرداری و به بانک اطلاعات افزودیم. همچنین از خاطرات جمعآوری شده در واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی نیز بهره بردیم. تمامی فیشهای تهیه شده کدگذاری رایانهای شد و هماکنون حدود 150 هزار فیش مربوطه به طرح پژوهش 15 خرداد 1342 با قابلیت جستوجو رایانهای وارد شبکه واحد تدوین شده است و هماکنون ورود باقی مانده فیشها (حدود 100 هزار فیش) ادامه دارد. پس از آنکه اکثر منابع شناسایی شده فیشبرداری شد از سال 1382 نگارش روزشمار 15 خرداد آغاز شد و تاکنون دو جلد از این روزشمار (جلد اول: 1 /1 /1340 ـ 31 /3 /1340، جلد دوم: 1 /4 /1340 ـ 31 /6 /1340) به چاپ رسیده است و مجلات 3، 4 و 5 در مرحله نگارش قرار دارد. البته همزمان؛ منابع جدید که توسط مراکز تاریخنگاری و پژوهشی درباره حوادث این دوران به چاپ میرسد شناسایی و فیشبرداری شده و به بانک اطلاعات افزوده میشود. علاوه بر این فعالیتها، عکسهای تاریخی مربوط به این دوران (اشخاص، تظاهرات، ...) نیز برای استفاده در کتابهای منتشره جمعآوری شده است و در بانک تصاویر موجود است.
پیشبینی میشود که نگارش روزشمار 15 خرداد (1340 ـ 1343) در 16 جلد کتاب به پایان برسد. همچنین پس از ورود کامل فیشها به رایانه امکان پژوهشهای موضوعی نیز فراهم خواهد شد.
¢ خیلی متشکرم جناب استاد علیاننژاد از این که وقتتان را در اختیار پایگاه اطلاعرسانی 15 خرداد قرار دادید.
¨ من هم از شما ممنونم.
تعداد بازدید: 5371