٭ حاج صفرعلی شفایی اردکانی خون شرف از شعلة سوزان دل نهضت خرداد بر خرمن انبوه ستم ، صاعقه افتاد میرفت از آن آتش پیکارِ شررخیز تا اوج فلک زمزمه و شیون و فریاد در فیضیّه آنروز که خون شرف و عشق جاری شد و جوشید از آن سوسن آزاد نالید ز آشوب بت و فتنة بتگر هر لحظه دل سنگ که ای داد ز بیداد زانروی که خون زنده کند باغ وطن را سهل است اگر میشکند شاخة شمشاد بر لوحة دل نقش بُود نام خمینی جاوید بُود خاطرهی پر غم خرداد |
تعداد بازدید: 4591