11 مرداد 1396
علی سلیمانی متولد 1369 در همدان است. شعری که در ادامه از وی میخوانید، برگرفته از کتاب «هر دانه که بر خاک افتد»* (مجموعه شعر پانزده خرداد، صفحه9) است.
حافظه شهر(برای پانزده خرداد ورامین)
تقویم به هم ریخته از روز شماران
صحرا به سجود آمده از خیل سواران
تاریخ به جوش آمده از این همه مستی
خورشید به تنگ آمده از شاهپرستی
خورشید به راه آمده تا راه بماند
این عشق به اندازه یک آه بماند
خورشید امیر است که این شهر اسیرند
مردان کشاورز همه معرکه گیرند
مردان همه پیغام به گوشاند بجنگند
تنها نه پدر، مادر و فرزند بجنگند
این باده نجوشیده که خاموش بماند
در حافظه شهر فراموش بماند
تهران به سجود آمده از این همه مستی
تبریز قرار است که مدهوش بماند
با پرچم خورشید برادر به بردار
این سلسله آغوش در آغوش بماند
این شهر به پا خاسته تا ماه محرم
در تعزیهها روضه و چاووش بماند
آنگونه بههمریخته این باغ، بعید است
پرپر شده گلبرگی بر دوش بماند
از ظهر سپیدی که شکفتند شهیدان
تاریخ قرار است کفنپوش بماند
بوسیدن خورشید بعید است کماکان
خرداد شده یا شب عید است کماکان
با نام خدا آمده از ننگ شنیدند
از صلح سرودند ولی جنگ شنیدند
افتاده سر و کار ندیمان و امیران
امروز به مردان، به شهیدان، به فقیران
تاریخ به وجد آمده از نام اسیران
تاریخ به شوق آمده از ترس وزیران
لبخند به لب، رقصکنان جمع جوانان
مشروطه به یاد آمده در خاطر پیران
هر مرد کفنپوش که بر خاک میافتد
یک خانه اشرافی تهران شده ویران
مردان همه جمعاند که «الله» بماند
تا نقشه «ایران» نشود نقشه «شیران»
عشق آمده امروز، شهادت به شهادت
موج آمده امروز، ورامین به شمیران
***
این مزرعه باقیست که خرداد بروید
هر دانه به خاک افتد شمشاد بروید
*هر دانه که برخاک افتد(مجموعه شعر پانزده خرداد)، محصول نخستین جشنواره ادبی پانزده خرداد ورامین،گردآوری و تنظیم موسسه فرهنگی هنری رسول آفتاب، ناشر رسول آفتاب، چاپ اول، پاییز 1391، 80صفحه
تعداد بازدید: 2219