جعفر گلشن روغنی
04 مهر 1396
روزنامة ندای حق در شمارة چهارم مهر 1341 مقالهای با امضای عمادزاده و با عنوان «دین اسلام از علم و سیاست منفک نیست» منتشر کرد که در آن به صراحت از جداییناپذیر بودن دیانت و سیاست از هم سخن گفته شد. نویسنده مقاله پس از آن که نوشت: «دین اسلام مجموعهای از علم و حکمت و اخلاق و سیاست است» افزود که «آدمی به وسیلة خاتمالنبیین(ص) آموخته است این دین چون حکم، قضاوت، خراج، فدایی، اسیر، زندانی، قصاص، دیات، مالکیت... دارد از سیاست نمیتواند منفک باشد. دینی که حکومت دارد و فرمانروایی میکند، جنگ و دفاع دارد، مالیات و خراج... میگیرد، این دین هرگز از سیاست جدا نمیشود مگر آن که شما سیاست را به دغل و حیله و مکر معنی نمایید، در این صورت دین اسلام از سیاست عرفی که شما معنی میکنید، به کلی برحذر و دور است، اما از تدبیر ملک و سیاست منزل و سیاست مُدُن و تهذیب اخلاق که همة اینها در اصطلاح علمی سیاست است، غیرقابل تجزیه و تفکیک است. بنابراین اسلام دین عقل و سیاست است». او در پایان با تعریض به وزیر فرهنگ حکومت پهلوی و نظام آموزشی مدارس و دانشگاهها یادآور شد که: «باید آقای وزیر فرهنگ و رئیس دانشگاه ایران و دانشگاههای جهان بدانند که دین اسلام از علم و سیاست غیرقابل انفاک است... بنابراین اگر روش پرورش در سایة قرآن باشد، [دانشآموز و دانشجو] علم و دین و ایمان و سیاست و اخلاق میآموزد و اگر تعلیم و تربیت استعماری و استثماری باشد، همین نتیجة کنونی که بیدینی، بیایمانی، بیعفتی و بداخلاقی و غیره است [را] در بر خواهد داشت». (روزنامة ندای حق، سال 13، شماره 1، شماره مسلسل 604 (4 مهر 1341)، صص 1 و 3).
تعداد بازدید: 2032