جعفر گلشن روغنی
06 آبان 1396
بر اساس گزارش رضا روشنروش، مأمور شهربانی قم، در ساعت 10 صبح ششم آبان 1341 حدود دویست نفر از کسبه بازار قم به سرپرستی حاجآقا حسینی نیلچی، حاجآقا توفیقی،حاج میرزا علی مظاهری، حاج لطفالله پیشقدم، حاج شیخ علینقی بزاز، حاج میرزا عباس خرازی فروش و جوانمرد خرازی فروش وارد منزل امام خمینی شدند و ایشان طی سخنانی اظهار داشتند: «وظیفه دینی همه ما است که بگوییم و بخواهیم که قانون شرکت نسوان در انتخاب انجام نشود و اگر که این قانون عملی بشود، دنبالش چیزهای دیگری هست و خواسته اکثریت مردم شرط است، اکثر مردم این مملکت از این امر بیزارند و شما فعلاً تعطیل عمومی نکنید. خدا نیاورد آن روز را که تعطیل عمومی بشود و باز هم دعا میکنم که از این عمل به طور آرام جلوگیری بشود. خدا نیاورد آن روزی که علما بگویند تعطیل کنید. اسدالله علم در این مملکت چه میخواهد بکند، این کار بازخواست و محاکمههای بعدی دارد... اگر تمام دنیا یکطرفه بگویند باید بشود، من یکی میگویم نباید بشود. نه وظیفه من تنها است، بلکه وظیفه شاهنشاه و همه افراد این مملکت است که بگویند این کار صلاح نیست.» سپس شیخ مرتضی انصاری قمی، از واعظان مشهور قم را که در میان جمعیت حاضر و چند روزی بود که از سوی ساواک و شهربانی قم ممنوعالمنبر شده بود، مورد خطاب قرار داد و گفت: «شنیدهام دو شب است زبان تو را بستهاند. چه میشود که اگر دستبند، به دست من و شما بزنند و به گوشه زندان بیندازند، مگر ما از حسینبنعلی و امام سجاد(ع) بالاتر هستیم... انصاری زبان گویای مردم قم است و تنها نیست و همه جمعیت پشت سر او هستند و حتماً امشب باید به منبر بروی و جریان را کاملاً شرح دهی و مردم بیدار شوند.» در ادامه شیخ مرتضی انصاری گفت: «من تا به حال تا حد امکان گفتهام.» مجلس با توصیه امام خمینی «به رعایت نظم» و خروج مردم از منزل ایشان، در ساعت 11 صبح به پایان رسید.[1]
[1] امام در آیینه اسناد: سیر مبارزات امام خمینی به روایت اسناد شهربانی، ج 1 (آبان 1341 ـ تیر 1343)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1383 ش، صص 1 و 2؛ سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 1 (نهضت امام خمینی تا قیام 15 خرداد 1342)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386، صص 85 و 86؛ صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1385، ص 82
تعداد بازدید: 1294