جعفر گلشن روغنی
01 اسفند 1396
در اول اسفند 1342 اداره دوم ساواک پس از مطالعه کتاب پرتوی از قرآن، تألیف آیتالله سید محمود طالقانی، گزارشی درباره آن به مقامات ساواک نوشت. براساس این گزارش مؤلف «در مقدمه این کتاب تحت عنوان قرآن مینویسد کتابی که پرتو آن زوایای روح و فکر بشر را روشن ساخت و بندهایی که در قرون ممتد جاهلیت، عقل و اندیشهها و دستها را بسته بود و نفوس خلق را به بندگی غیرخدا در آورده بود، گسیخت. با این بانگ حق و آزادی، سرهای سرکشان را به زیر آوردند، کلبهنشینان و بندیان ذلتزده را سربلند و آزاد کردند و فاصلهها را از میان طبقات برداشتند. این بیابانگردها گرد آمدند تا عامه مردم را از زیر فشار مقررات خودساخته بشری که به سوی طبقهای و به زیان همگان تحمیل شده بود از میان پنجههای خونین طبقات حاکمه نجات بخشند و شخصیت خودباخته آدمی را به آنها بازگردانند و ارزش انسانی را بالا برند.» در بخش دیگر از این گزارش آمده بود: «در صفحه آخر کتاب به زبان عربی خطاب به طلاب شرحی نوشته و در آن اشاره مینماید قریب 8 ماه است دور از دوستان و بستگان خود در زندان به سر میبرم. خداوند آنها را از حقوق شرعیه و میراث ملت دور نماید. خدایا تو از دلهای شکسته و آزرده آگاه بوده و از ظلم ظالمین واقف و آن خدایی هستی که جباران را به هلاکت رسانیده و قدرت آن با تو ای خدای متعال میباشد.» در پایان این گزارش، با توجه به نویسنده و محتوای کتاب یادآوری شده بود که: «با توجه به سوابق مضره سیاسی مؤلف و محکومیت اخیر وی در دادرسی ارتش و این که به وضوح در ذیل مقدمه و پایان کتاب به محرومیت و بازداشت خود اشاره نموده و متذکر میگردد «مانند زندهای در میان قبر به سر میبرم» و مطالبی که به هیئت حاکمه نسبت میدهد، انتشار کتاب یاد شده بالا به ترتیب فعلی برخلاف مصلحت به نظر میرسد.»[1]
[1] یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله سید محمود طالقانی، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1381 ش، صص 475 و 476
تعداد بازدید: 1659