جعفر گلشن روغنی
06 خرداد 1397
آیتالله سید عبدالحسین دستغیب در حدود ساعت 8 شب ششم خرداد 1342 در مسجد جامع عتیق شیراز بالای منبر رفت و درباره نهضت امام حسین(ع) سخن گفت. آنگاه وضعیت آن روز جامعه ایران را پیش کشید و رو به افراد حاضر در مسجد گفت: «ایهاالناس! امروز درست همان روزی است که حسینبن علی به خاطر نرفتن زیر بار ظلم و زور شروع به قیام نمود. امروز دیگر سکوت برای هر مسلمانی حرام است. امروز روز قیام علیه مردمی است که میخواهند به قرآن و به اسلام صدمه بزنند. روزی است که باید ترک جان و مال و هستی کرد. از تمام جوانب تأکید شده که دیگر روز سکوت نیست و هیچ مسلمانی نباید خاموش باشد.» او در ادامه به اعلامیههایی پرداخت که از سوی امام خمینی و آیات عظام صادر شده بودند. به گفته وی علمای یاد شده در اعلامیههای خود تأکید کردهاند که «دیگر از زور سرنیزه و توپ و مسلسل نباید ترسید. اگر آنها توپ و مسلسل دارند ما نیز قدرت معنوی داریم. اتحاد کلمه، داریم. معلوم نیست این حکومت درهموبرهم چه نقشهای دارد که قرآن و احکام قرآن را مورد هتک قرار داده... آخر باید ما یک نشانه مسلمانی از این زمام امور ببینیم تا بگوییم مسلمان هستند. کارهایی که اینها میکنند همه دلیل بر کفرشان است؛ حمله به حوزه علمیه قم، کشتن طلاب و سادات، دست و پا شکستن آنها و بدتر از همه بیرون کردن مجروحین آن واقعه از بیمارستانها، نقض دستورات قرآن. آخر در کجای این رفتارها نشانهای از دین به چشم میخورد. از آن میترسیم که چند روز دیگر زمام امور ملت ما را در دست دولت بنیاسرائیل گذاشته و کشور ما را در اختیار عقاید آنها درآورند. وای از آن روز. مردم! ما مسلمان هستیم. حسینبنعلی خون خود را پای این درخت ریخته و آن را آبیاری کرده است.»
آیتالله دستغیب در ادامه سخنان خود اقشار مختلف جامعه را خطاب خود قرار داد و گفت: «ای جوانان! خون شما قیمتش بیش از خون علیاکبر است؟ پیرمردان! خون شما از حبیببن مظاهر گرانبهاتر است؟ نه به خدا. باید مبارزه کرد. باید قد علم کرد. باید از همه چیز گذشت. ببینید وضع مملکت به کجا کشیده که دو هزار نفر بهایی را با دادن 1500 دلار ارز به هر نفر و تخفیف دادن ده هزار ریال کرایه هواپیما جهت شرکت در کنفرانس لندن با بودجه این ملت فقیر به انگلستان میفرستند. شرکت نفت 250 هزار ریال کمک به این گروه مردود مینماید. رأس ادارات [و] مؤسسات دولتی را در اختیار این مردمی میگذارند که از هیچ چیز بویی نبردهاند. آنگاه یک نفر حاجی بدبخت که میخواهد جهت انجام فریضه دینی خود به مکه برود دچار چه اشکالاتی میشود. چه جریمهها که از او میگیرند. چقدر زجرش میدهند. وضع کار مملکت خراب. همه ایران کساد. مردم همه دارند خون دل میخورند.ای مردم! علما از جان گذشتهاند. باور کنید. اگر همین الان که من روی منبر نشستهام تیری به قلبم بخورد سعادتمندم. امروز علمای شما مثل حسینبنعلی هستند. از هیچ چیز هراسی ندارند. مبارزه میکنند و این مبارزه را تا رسیدن به مقصود که بدون شک به آن میرسند، ادامه میدهند. از توپ و سرنیزه هراسی نیست. باید شما هم متحد و بیدار و هوشیار باشید. نهی از منکر کنید. از طرفداران عمال ظلم روی برگردانید و به آنها روی ترش نشان دهید. از فردا منبریها روی منبر باید حق نمک ادا کنند و ملت را بیدار سازند. باید به مردم بگویند موضوع از چه قرار است. شب عاشورا در مسجد نو تمام علما جهت عزاداری مجتمع هستند. شما هم تشریف بیاورید. دشمنان علما باید نابود شوند. سه ماه تمام است، تمام مراجع تقلید که امرشان را باید بدون چون و چرا اجرا کرد تلگراف میزنند، نامه مینویسند، صحبت میکنند، ولی کسی به آنها جوابی نمیدهد. آقای خمینی فرمودهاند دیگر روز سکوت نیست. مردم شیراز اجتماع امشب شما چشم دشمنان را کور میکند. بیدار و هشیار باشید. اسلام دارد از میان میرود. باید دوباره در راه آن جانفشانی کرد. علمای اسلام بیدار و متحد و روشن هستند و فریب نمیخورند.»[1]
1. یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهیدآیتالله سید عبدالحسین دستغیب،تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378ش، صص96 تا 98.
تعداد بازدید: 1305