به انتخاب: جعفر گلشن روغنی
28 تير 1397
امام خمینی در سحرگاه 15 خرداد 1342 بازداشت شد و سپس به تهران انتقال یافت و تا 11 مرداد در زندان قصر به سر برد و آنگاه در منازلی واقع در منطقههای داوودیه و قیطریه تهران دوران حبس خانگی را گذارند تا این که در 15 فروردین 1343 آزاد شد و به شهر قم بازگشت. در این ایام سرودهها، اشعار و ابیات متعددی درباره شخصیت و فعالیتها و وضعیت ایشان انتشار یافت. علاوه بر سرودههای فارسی، چند شعر نیز به زبان عربی سروده و منتشر شد که قابل توجه است و میتواند گویای گستره جغرافیایی محبوبیت امام باشد.
در میان اسناد منتشر شده از ساواک، دو قطعه شعر به زبان عربی درباره ایام زندانی و حبس بودن امام خمینی انتشار یافته است که حائز اهمیت است. سروده نخست که متأسفانه متن اصلی آن در دسترس نیست و تنها ترجمه آن در اسناد منتشر شده قابل دستیابی است، قطعه شعری است که در یکی از نشریات چاپ نجف به نام «الاخلاق و آلاداب» در رمضان/ دی ـ بهمن 1342 و چند ماه پیش از آزادی امام خمینی به زیور طبع آراسته شده است. محمدحسین مشایخ فریدنی که از فروردین 1341 تا اردیبهشت 1342 کاردار و سپس تا تیر 1343 سفیر حکومت پهلوی در عراق بود، طی نامهای از سفارت حکومت در بغداد به اداره اول سیاسی وزارت امور خارجه در ایران در تاریخ 16 فروردین 1343، خبر انتشار این ابیات را در مجله یاد شده میدهد و یک نسخه از آن مجله را به صورت ضمیمه ارسال میکند. وی تصریح میکند که قصیده منتشر شده در صفحات 307 و 308 مجله «اشعار کنایهداری به امضای س.ع.م از نجف اشرف درباره آزادی آقای خمینی» است.[1]
در مورد محتوای این ابیات رونوشت نامه سرکنسولگری حکومت پهلوی در کربلا که مشایخ فریدنی به عنوان سفیر حکومت در بغداد را از انتشار این قصیده مطلع ساخته، چنین است: «در نشریه عربی الاخلاق و الآداب منطبعه نجف مورخ رمضان 1383 در صفحه 307 و 308 قصیدهای درج شده که طبق مقدمه ناشر، به مناسبت میلاد حضرت رسول اکرم و ضمناً آزادی علما ایران از زندان بویژه قائد توانا آیتالله خمینی سروده شده و ضمناً متذکر شده که از قصیده مزبور قسمتی را در اینجا درج کرده است. در اشعار نامبرده حمله صریحی به کسی نشده ولی به طور کنایه مطالب و نکاتی گنجانیده است که با خط قرمز علامتگذاری شده است.»[2]
براساس رونوشت نامه سرکنسولگری حکومت پهلوی در کربلا به سفیر حومت در بغداد، ترجمه خلاصه معانی این قصیده چنین آمده است:
«خداوند خمینی را بر دشمنانش غالب سازد.
در آسمان دین ستارهای وجود دارد که یکی در تهران است و این ستاره تنها نیست.
خمینی امت پیغمبر را از اشرار حفظ و حمایت میکند.
ستاره در زندان میدرخشد. ابر ظلم و جور از افق رهبری دور میشود.
خدای (فرعون) این ملت به ملتش خیانت کرد. کجاست موسی که با عصایش آن را بزند.
این فریاد ملت است که فضا را پر کرده و دعوت میکند که از پیشوای زنده پیروی شود.
او مخالف این وضع تازه است. امید است که موفق و مؤید شود.
همین خمینی بزرگ است که محققاً به او چنان عصایی داده شده است که اگر به آبش بزند، سوخته میشود.
ای حامیان دین جان ما و مردم شرق و غرب فدایی شماست.
امروز فتح شما را فراموش میکند، چنانکه فردا فراموش خواهد کرد.
س.ع.م»[3]
دومین شعر به زبان عربی که با انتشار اسناد ساواک، متن چهار بیتی آن در دسترس قرار گرفته است، بدون تاریخ و نام شاعر است. اما با توجه به محتوای آن، باید مربوط به ایام حبس امام خمینی در سال 1342 ش باشد. متن عربی این شعر عنوان «هذه الابیات هدیه بمحضر مولانا الاعظم الرکن الزعیم حضرت حاج آقا روحالله الخمینی مدظله العالی» چنین است:
وَ ما هذِهِ الَاّیامُ اِلاّ مَنازِلٌ فَمَنْ مَنْزِلٍ رَحْبٍ اِلی مَنْزلٍ ضَنکِ
و قَد هَذَّبْتُکَ النائِباتُ و انّما صَفَا الذَّهَبُ الاْبِریزُ قَبْلَکَ بِالسَّبْکِ
اَتافِی رسولالله یوسف اُسْوَهٌ لِمثلِکَ محبوساً علیالظلم و الاِفْکِ
اقامَ جمیل بِالصَبْرِ فی السَّجنِ بُرْهَهً فَآلَ بِهِالصبرُ الجمیلُ اِلَیالْمُلکِ[4]
[ترجمه:] این روزگار همچون منزلی است که درگذر آن از منزلی وسیع به منزلی تنگ و تاریک رهسپار میشویم. گرفتاریها و مشکلات تو را مهذب ساخت، همانگونه که طلای ناب ابتدا به صورت شمش است و سپس جلا مییابد. یوسف، رسول خدا، این اسوه برای امثال تو که زندانی ظلم و تهتمی آمده است که مدتی را با صبر جمیل در زندان سپری کرد و این شکیب زیبا به پادشاهی وی منجر شد.[5]
پینوشتها:
[1]. سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج 2(قیام 15 خرداد 1342 و پیامدهای آن ـ 1)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386 ش، ص 176.
[2]. همانجا.
[3]. همان، ج 2، ص 177.
[4]. همان، ج 2، ص 205.
[5]. همان.
تعداد بازدید: 2794