احمد ساجدی
05 مهر 1399
وقتی تاریخ معاصر ایران به ویژه عصر پهلوی را مطالعه میکنیم به شخصیتهایی برمیخوریم که در بخشی از عمر خود تحت تأثیر شرایط فرهنگی حاکم از اصالت جامعه فاصله میگرفتند، ولی به دلایل مختلف در نیمههای راه باز میگردند و به کاروان ملت میپیوندند.
طیب حاجرضایی یکی از همین افراد بود. او ابتدا در فهرست کسانی قرار داشت که به آنها «لات» میگفتند. وی از میدانداران مشهور تهران و کارش خرید و فروش میوه و ترهبار بود؛ اما علت شهرت او نه به خاطر شغلش، بلکه به دلیل لوطی بودن و بزرگمنشی و جوانمردی او بود.
طیب در اوایل دهه ۳۰ سابقه مراوده با دربار پهلوی داشت، اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رفتهرفته از کرده خویش پشیمان شد و جذب روحانیت شد. گزارشگر ساواک این ارتباط را به «تغییر لحن طیب حاجرضایی» تعبیر کرد. طیب نماینده لوطیانی بود که در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پیوستگی خود را با مرجعیت شیعه به اثبات رساند و در برابر استبداد پهلوی قد علم کرد. او کارش به جایی رسید که پس ۱۵ خرداد و در آستانه اعدام، از داخل زندان به همبندی خود گفته بود: «اگر آقای خمینی را دیدی سلام مرا به ایشان برسان و به او بگو خیلیها شما را دیدند و خریدارتان شدند؛ ما ندیده خریدار شما شدیم».
درباره طیب و فعالیتهای وی در کودتای ۲۸ مرداد و قیام ۱۵ خرداد کتابهایی نوشته شده است، اما این آثار اغلب رویکردی خاص و یکسان داشته و سؤالهای فراوانی در ذهن مخاطب مطرح ساختهاند.
اخیراً انتشارات سوره مهر کتابی تحت عنوان «لوطی انقلابی» منتشر و در آن زندگی و زمانه شهید طیب حاجرضایی را از تولد تا شهادت تشریح کرده است. شاید بتوان این کتاب را نخستین پژوهش علمی و تحلیلی درباره زندگی طیب حاجرضایی دانست و ادعا کرد که این اثر به نوعی تکمیلکننده پژوهشهای پیشین در این زمینه است.
کتاب «لوطی انقلابی» به قلم «محمدجعفر بگلو» به رشته تحریر درآمده و در چهار فصل تنظیم شده است. این چهار فصل با عناوین: پرده اول: یکه بزن در جنوب تهران - پرده دوم: در دامگه سیاست - پرده سوم: رودرروی رژیم - پرده چهارم: در مدار آزادگی، متمایز شده است. این چهار پرده زندگینامه پرنشیب و فراز طیب حاجرضایی را از تولد در ۱۲۹۱ در محله صابونپزخانه تهران تا شهادت وی در آبان ۱۳۴۲ در پادگان حشمتیه در بر میگیرد.
بسیاری از بخشهای این کتاب خواندنی، عبرتانگیز و آموزنده است. برای مثال در صفحه ۱۵۲ این کتاب در بخشی زیر عنوان «مؤخره» به نقل از سرهنگ بازنشسته جواد صارمی وکیل مدافع متهمان وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در دادگاه نظامی چنین آمده است:
«طیب واقعاً مرد بود. این مرد تا پای جان ایستاد و نخواست غیر واقع سخن بگوید. به طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی فشار آورده بودند که در محکمه بگویند که علماء و مخصوصاً امام خمینی آنان را وادار به چنین اعمالی کرده بود تا در جلسات علنی به استناد این اظهارات از تقصیرات آنان کاسته شود و به مجازات اندکی محکوم شوند. به آنان گفته شده بود که در غیر این صورت مرگ در انتظار شماست. ولی این دو نخواستند زیر بار حرف غیر واقع بروند. میتوان گفت مجازات معموله علیه این دو تن بر اساس سیاست بود نه قضاوت.»
در ادامه همین بخش از کتاب آمده است: «حضور طیب در چهار حادثه قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ ، ماجرای نه اسفند همان سال، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ، و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، یک مخرج مشترک داشت و آن ارادت طیب به علماء و قشر روحانیون و تبعیت از آنان بود. چنانکه در سه واقعه نخست، وی هنگامی که مشاهده کرد اسلام از جانب نیروهای چپ کمونیستی در معرض تهدید است، تحت تأثیر تعالیم سنتی وارد صحنه شد و در قیام ۱۵ خرداد زمانیکه مشاهده کرد شاه در مقابل روحانیت قرار گرفته است، روحانیت را برگزید و در مقابل رژیم ایستاد.»
در صفحه ۱۴۹ کتاب نیز در مبحث مربوط به نقش بهائیان در اعدام طیب چنین میخوانیم: «بهائیان به عنوان یکی از عوامل پشت پرده اعدام طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی ساخته شدهاند. ازآنجا که این دو نفر تحت روشنگریهای روحانیون و جریانهای مذهبی در مسیر مبارزه با آیین بهائیت در دهه ۳۰ نقش مؤثری داشتند، به دشمنان اصلی این فرقه بدل شدند. بر اساس شواهد تاریخی در این دهه فعالیتهای بهائیان به اوج خود رسید و در چنین اوضاعی روحانیون با سردمداری آیتالله العظمی بروجردی مبارزه با این فرقه را شروع کردند طیب و حاج اسماعیل به علت اطاعتی که از مراجع داشتند وارد مبارزه با بهائیان شدند. از مصادیق این مبارزه تحریم کارخانه پپسیکولا وابسته به بهائیان طبق فتوای مراجع بود. یکی از مهمترین اقدامات حاج اسماعیل و طیب در مبارزه با بهائیان تأسیس مسجدی روبهروی کارخانه پپسی کولا بود. ایجاد این مسجد در مکانی که محل اصلی تجمع بهائیان بهشمار میآمد، در تضعیف این فرقه نقش بسیار زیادی داشت. بهائیان طیب و حاج اسماعیل را دشمن خود میدانستند و بعد از اعدام آنها با برگزاری جشنی به شادمانی پرداختند. همچنین چنان که بعدها فاش شد یک سرمایهدار بهایی به نام «حبیبالله ثابت پاسال» و نیز «ایادی» پزشک مخصوص شاه در اعدام طیب و حاج اسماعیل نقش داشتند.»
کتاب «لوطی انقلابی» دارای بخش ضمائم نیز هست. در این بخش دهها سند و بریده جراید راجع به بازجوییها، گزارشهای ساواک و انعکاس اخبار مربوط به فعالیتهای طیب در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ منتشر شده است. بخش مربوط به عکس نیز در برگیرنده دهها عکس از طیب حاجرضایی است.
این کتاب در ۲۳۲ صفحه، در قطع وزیری و با بهای ۳۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
تعداد بازدید: 2012