احمد ساجدی
08 آذر 1399
طیب حاجرضایی از باستانیکارهای تهران، از جمله افرادی بود که در ادبیات محاورهای زمان خود به لات یا لوطی مشهور بودند. وی ابتدا از موافقین دودمان شاه بود اما بعدها تغییر رویه داد. او به تدریج از فعالان ایام محرم و سوگواری برای سالار شهیدان کربلا شد و سپس به نهضت اسلامی امام خمینی(ره) پیوست. او سرانجام به علت جانبداری از امام به زندان افتاد و به دلیل دفاع از مشی و روش امام خمینی، اعدام شد.
طیب حاج رضایی از چهرههای ناشناخته تاریخ معاصر ایران است. زندگی و سرنوشت طیب از موضوعات جالب و جذاب تاریخ نهضت اسلامی ایران است که به رغم روایتهای گوناگون و پراکنده از آن، همچنان زوایایی از آن در پس پرده ابهام باقی مانده است. در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، مصاحبهها و روایتهای مختلفی از اقدامات و عملکرد طیب بویژه همراهی وی با نهضت امام خمینی(ره) جمع آوری و چاپ شده است ولی هنوز مطالب ناگفته فراوان است.
بر اساس اسناد و مدارک موجود، دو سه دهه اول زندگی طیب حاج رضایی مملو از پروندههای شرارت، درگیری، تنش، حبس و زندان بوده است. اما دهه چهارم عمر او که مصادف با دوران پر هیاهوی سیاسی سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ است طیب تبدیل به یکی از مهرههای تأثیرگذار دوران خود میشود. او با شرکت فعال در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نفع شاه، ابتدا از یک فرد لاابالی به یک عنصر سیاسی طرفدار سلطنت تبدیل میشود. در اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ به تدریج این عنصر سیاسی با پیوستن به نهضت امام خمینی(ره) به یکی از مخالفین سرسخت شاه تبدیل میشود. او که ارادتی عمیق به حضرت امام حسین(ع) را در سینه داشت، رفتهرفته شیفته علما و مراجع شیعه میشود، در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ فعالانه شرکت میجوید و به یکی از مریدان امام خمینی(ره) تبدیل میگردد. این ارادت تا جایی پیش میرود که در زیر بدترین شکنجههای حکومت شاه حاضر نمیشود حرف دروغ ساواک مبنی بر اینکه «از امام خمینی برای شرکت در قیام ۱۵ خرداد پول گرفته است» بپذیرد. طیب پس از تحمل ده روز آزار و شکنجه با کیفرخواست به دادگاه نظامی سپرده شد. به علت ضعف دلایل محکمه پسند، طیب ابتدا در دادگاه بدوی به حبس محکوم گردید، اما چون حکومت با تبلیغاتی که به راه انداخته بود میخواست از نهضت امام خمینی(ره) و یاران او زهرچشم بگیرد، سرانجام با دخالت برخی از مسئولین ساواک، وی را به جرم خرابکاری و برهم زدن نظم عمومی در جهت براندازی حکومت، به همراه حاج اسماعیل رضایی به اعدام محکوم کردند و در ساعت ۶:۳۰ صبح روز شنبه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ در پادگان عشرت آباد حکم به اجرا درآمد. وی به هنگام اعدام ۶۲ سال داشت. پیکر او را به خانوادهاش تحویل دادند و در شهرری در کنار آرامگاه مادرش به خاک سپرده شد.
در رابطه با چهره واقعی طیب حاج رضایی، اخیراً مرکز اسناد انقلاب اسلامی مجموعهای دو جلدی با عنوان «طیبخان - زندگی و زمانه طیب حاج رضایی» منتشر کرده است. این کتاب محصول قریب به ۱۰ سال تحقیق و مصاحبه با بستگان، دوستان، صاحبنظران و چهرههای فعال سیاسی و اجتماعی معاصر با طیب و کنکاش و بررسی صدها سند مکتوب و شفاهی است که سعی شده با پالایش و ویرایش آنها به یک نتیجه و روایت منطقی، با احتساب نظرات متفاوت و گاه متناقض رسید.
جلد نخست این مجموعه دوران تولد و کودکی طیب را تا سال ۱۳۳۹ روایت میکند. این بخش، چهره اولیه طیب را شفاف میسازد. اما جلد دوم کتاب به وقایع و سال پایانی و آخر حیات طیب و فاصله گرفتن تدریجی وی از دربار و شکلگیری شخصیت متفاوت او یعنی «شهید طیب حاج رضایی» میپردازد.
مسعود دهنمکی مؤلف کتاب توانسته است این اثر را با استفاده از صدها سند، عکس، بریده جراید، و همچنین مصاحبههای مختلف گردآورد و زندگی و چرخشهای فکری طیب را، همراه با دلایل آن بیان نماید و این مجموعه پژوهشی و مستند را در حجمی نزدیک به دو هزار صفحه به پژوهشگران تاریخ معاصر ارائه دهد.
دهنمکی بر اساس اسناد ساواک و مصاحبههایی که با دوستان و بستگان طیب حاج رضایی به انجام رسانده معتقد است عملکرد ارتشبد نعمتالله نصیری رئیس ساواک، نقش مهمی در فاصله گرفتن مرحله به مرحله طیب از حکومت شاه و دربار داشته و او را به تدریج به سمت روحانیت سوق داده است. وی در این رابطه مینویسد:
«خصومتها و حسادتهای سپهبد نصیری نسبت به طیب در افزایش فاصله او از حکومت در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بسیار مؤثر بوده است. تنش نصیری با طیب در جریان جشن استقبال از شاه در ماجرای تولد ولیعهد که به پیشنهاد طیب در یکی از بیمارستانهای جنوب شهر به دنیا آمد و شخص طیب متولی برگزاری جشن این مراسم شد، باعث پروندهسازیهای متعدد نصیری برای طیب گشت و همین تنشها سبب نزدیک شدن مرحله به مرحله او به ملیون و مذهبیها در سال آخر عمرش گردید.»
دهنمکی مینویسد: «آنچه در طینت و رفتار و باورهای طیب ثابت بود و دستخوش حوادث و التهاب روزگار نشد، ارادت ویژه او به سید و سالار شهیدان کربلا حضرت امام حسین(ع) و سادات و علماء و مراجع دوره خویش و همچنین دستگیریهای او از ضعفا بوده است. در نهایت هم این باورها و ارادتهای مذهبی بود که سبب عاقبت به خیری او شد.»
کتاب «طیبخان - زندگی و زمانه طیب حاج رضایی» به نوعی بازگوکننده حوادث و رخدادهای تاریخ معاصر ایران طی دو دهه اول حکومت پهلوی است و مطالعه آن، تصویر خوبی از ریشههای نهضت امام خمینی(ره) نیز ارائه میدهد و نقش بازار را در شکلگیری انقلاب اسلامی نشان میدهد.
تعداد بازدید: 2471