زهرا رنجبر کرمانی
01 دي 1399
شعار چیست؟
جنبشها برای بیان خواستههای حقیقی و آرمانی خود از ابزارهای مختلفی چون اعلامیه، بیانیه، دیوارنوشته، قطعنامه و مانند آن بهره میگیرند. در این میان «شعار» ابزاری برای بیان علایم، ویژگیها، هدفها و خواستههای سلبی و ایجابی جنبش است. «شعار» منظومه فکری شرکتکنندگان در جنبش و حاکی از بنمایههای فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست که در آن معانی فکری و نمادها، پیوستگی عمیقی به یکدیگر دارند. این منظومه، گونهای گفتار نمادین یا نظامی از نمادهاست که نگرش و ایدئولوژی جنبش نسبت به وضع موجود، اهداف، ویژگیهای نظام مطلوب و ساز و کار انتقال جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب را نشان میدهد. محتوای شعارها نیز عموماً در چارچوب زمینه فرهنگی آن قابل درک است. «شعار» از نظر ساختار نوعی جملات امری یا خبری است که از یک یا چند جمله تشکیل شده و با آهنگ و موسیقی خاصی به صورت جمعی ادا میشود. شعارها شعر نیستند، اما برخی از ویژگیهای شعر از جمله آهنگ و گاه وزن را دارا هستند. شاید ریشهدار بودن فرهنگ شعر و شاعری در ایران در گرایش شعارهای ایرانی به شعر مؤثر بوده است.[1]
نکته قابل تأمل دیگر قالب و محتوای شعارهاست. شعارها 4 قالب بیانی یعنی آرمانگرا، واقعگرا، خیالپرداز و کاریکاتوری دارند. شعارهای آرمانگرایانه آن دسته از شعارها هستند که ضمن نقد وضع موجود وضع آرمانی را به تصویر میشکند. اینگونه شعارها برآمده از نظام ارزشی و فرهنگی جامعه است و ضمن تأیید دگرگونیهای بنیادین جامعه، نشاندهنده وضع مطلوبی که در آینده باید ایجاد شود میباشند. شعارهای واقعگرایانه شعارهایی هستند که برآیند نگرش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط پیرامون بوده، واقعیتها را آنگونه که هست نشان میدهند. بیان «هستها» یا «واقعیتها» در قالبهای خبری و عملیاتی - تبلیغاتی در چارچوب این قالب رخ میدهد و میتواند مخاطبان را از وضع موجود آگاه سازد. به علاوه این قالب بیانی به مبارزه دعوت و رقیب را محکوم میکند و سعی دارد مخاطب را با بکارگیری ابزارهای ایدئولوژیکی و عقلی در توجیه و تبیین صحت دادههای خود، نسبت به آنچه میگوید متقاعد کند. شعارهای خیالپردازانه بخشی ناشی از توهم فکری و بخشی ناشی از خواستههای درونی سازندگان آنهاست. این دسته از شعارها نه ارتباطی با واقعیت دارند و نه تحقق آنها عملی و عقلانی است. شعارهای خیالپردازانه بیشتر عوامانه و لمپن هستند، با اینهمه رویکرد انتقادی آنها قابل تأمل است. شعارهای کاریکاتورگونه برآمده از واقعیت هستند، اما بخشهایی از واقعیت را بیش از حد بزرگ یا کوچک مینمایانند که ناشی از جدی نگرفتن ساختارها و نگرش تحقیرآمیز به وضع موجود است. هرچند قالبهای چهارگانه مذکور زوایای دید متفاوتی دارند، اما در فرآیندی پیچیده که برآمده از خاستگاه و منزلت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شعاردهندگان است، هدفی خاص و از پیش تعیین شده را نشان میدهند که همانا نقد وضع موجود است.[2]
در خرداد 1342 چه گذشت؟
برنامه حکومت پهلوی برای انتقال مرجعیت عام از ایران به عراق در جریان ارسال تلگرام تسلیت شاه به آیتالله حکیم در سال 1340 ناکام ماند و اهانت حکومت به روحانیت در جریان فاجعه حمله به مدرسه فیضیه در فروردین 1342 واکنش بسیاری در پی داشت. مرجعیت و روحانیت اما علیرغم اقدامات حکومت با قوت در صحنه حاضر بودند و این برای حکومت بسیار نگرانکننده بود. از اینرو شهربانی کل کشور در اعلامیهای در محرم سال 1383 (1342ش)، خواهان سوگواری مشروع! یعنی سوگواریِ توأم با دعا به سلطنت و شاه و رعایت منافع امپریالیسم و اسرائیل در محافل عزاداری این ماه بود. امام خمینی اما تمام قوای خود را به کار گرفت تا محرم صورت واقعی خود را بازیابد و در پیامی از وعاظ و روحانیون خواست بدون ترس و واهمه از حکومت به افشاگری علیه آن، بیان حقایق و دفاع از اسلام بپردازند. در نتیجه مساعی امام، خطبا و وعاظ طی دهه محرم گفتنیها را بیان کردند. از اینرو در روز دهم محرم مقارن 13خرداد 1342 هزاران نفر از مردم سوگوار که در جریان دقیق مبارزات امام و حوادث ماههای قبل اعم از اصلاحات آمریکایی و فاجعه فیضیه قرار گرفته بودند، با شعار «خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» به خیابانهای تهران ریخته، از میدان شاه (قیام) به سمت دانشگاه تهران روانه شدند و فریاد «خمینی بتشکن، خدا نگهدار تو» سر دادند. در بازگشت و در محل کاخ مرمر بدون تصمیم قبلی فریاد «مرگ بر دیکتاتور» در فضا طنین انداخت. ادارهکنندگان تظاهرات کوشیدند از ادامه به کارگیری این شعار جلوگیری کنند، ولی موفق نشدند. در واقع هدف تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود. شعارهای معرف مرجعیت روحانی - سیاسی امام که در روز عاشورا سر داده شد، موقعیت مردمی امام را تحکیم بخشید. تا آن روز عدهای گمان میکردند امام صرفاً در پی اصلاحات مذهبی است، اما اجتماع و شعارهای روز عاشورا به ایشان فهماند امام دارای نفوذ سیاسی - مذهبی در جامعه است.[3]
روز یازدهم محرم نیز تودههای مردم از مسجد شاه (امام) مجدداً به حرکت درآمده، با تکرار شعارهای روز قبل و طی مسافتی به دانشگاه تهران رسیدند. دانشجویان با تعطیل کردن کلاسها به جمعیت پیوستند و تظاهرات با شور و هیجان بیشتری ادامه یافت. شعارهای مکرری که متضمن رهبری امام خمینی بودند، به تدریج به این عبارت تبدیل شدند: «تا مرگ دیکتاتورها نهضت ادامه دارد». در این شرایط علاقمندان به دکتر مصدق یا عوامل دیگر شرایط را برای تجلیل از وی مناسب دیده، جمعی نام وی را در میان شعارها آوردند: «خمینی رهبر شیعه، مصدق رهبر ملی». اضافه شدن شعار «مصدق پیروز است» به وسیله جمعی در تظاهرات این روز عمل از پیش طراحی شده و دقیقی بود تا پیشروی سریع نهضت اسلامی تحت رهبری امام را با مشکل مواجه سازد، و الا شرایط امام با شرایط مصدق که در آن ایام در احمدآباد میزیست و در مقابل قیام امام همچون برخی دیگر رجال سیاسیِ باسابقه سکوت کرده بود و پیروانش نیز با شعار اصلاحات آری، دیکتاتوری خیر عملاً در راه مبارزه روحانیت سنگاندازی میکردند، تناسبی نداشت.[4]
در قم اما حضور امام بر هیجان و شور تظاهرات روز عاشورا افزوده بود. جمعی که در این روز در قم جمع شده بودند، بیسابقه و اشتیاق عمومی برای شنیدن سخنان امام بسیار بود. تلاش حکومت برای جلوگیری از سخنرانی علما و عدول برخی از آنها از ایراد نطق و پایداری امام خمینی علیرغم همه اقدامات بازدارنده حکومت، به سخنان امام اهمیت خاصی داده بود.[5] سخنان کوبنده، تاریخی و سرنوشتساز امام در این روز به بازداشت وی در 15 خرداد انجامید.[6] انتشار خبر دستگیری امام، مردم قم و پس از آن دیگر شهرهای کشور را به خیابانها کشاند و کمکم فریاد «مرگ بر شاه» هم شنیده شد. شاه دستور سرکوب معترضین را صادر کرد. شدت تظاهرات و شعارهای مطرح شده که مستقیماً متوجه سقوط شاه بود، حکومت را به وحشت انداخت و دریافت که این مذهب است که میتواند برنامه براندازی را اجرا کند.[7]
نکته قابل تأمل دیگری که از بررسی شعارهای سرداده شده در تظاهرات آن ایام به دست میآید این است که ایدئولوژی و شعارهای جنبش و نمادپردازی از رهبر آن یعنی امام خمینی، از قیام امام حسین(ع) تأثیر فراوان پذیرفته بود. با استفاده از فرهنگ و اسطورههای شیعی مربوط به قیام امام، صحنه جنبش و شخصیتهای اساسی درگیر در آن به نحوی نمادپردازی و جانشینسازی شده بودند که گویی صحنه کربلا در ایران به نمایش درآمده است.[8] تشبیه شاه به یزید حجت را بر همگان تمام کرد که این حکومت تحملکردنی و قابل مماشات نیست.
از آنجا که قیام امام حسین(ع) آینه تمامنمای فلسفه، معنا و تعریف عینی شهادت است، طبعاً تقرب به این پدیده منحصر به فرد تاریخی و الهام از آن منجر به شهادتطلبی و ازخودگذشتگی در راه هدف، آرمانها و ارزشهای اسلامی و صبر و استقامت و تلاش مداوم در راه تحقق آنها خواهد بود. این است که به جرأت میتوان گفت نهضت امام خمینی از قیام امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا تأثیر فراوان گرفته است.[9] نوحه زیر که در روز عاشورا از جانب تظاهرکنندگان سوگوار سر داده شد، بر این واقعیت صحه میگذارد:
گفت عزیز فاطمه(س)، نیست ز مرگ واهمه
تا به تنم توان بود، زیر ستم نمیروم
ننگ و حیات و ذلتش، عزت و مرگ و لذتش
من ز یزید بی پدر، ظلم و ستم نمیکشم
شد مسجد فیضیه عاشورا، در روز قتل زاده زهرا(س)
در تربت اعلی، موج خون برپا
عمال اسرائیل رسوا، کشته از کین بیپناهان را
در تربت اعلی، شد موج خون برپا[10]
اهم شعارهای سر داده شده در تظاهرات روزهای 13 و 14 خرداد یعنی پیش از دستگیری امام به قرار زیر هستند و قالب بیانی آنها با توجه به آنچه پیشتر در این خصوص گفته شد مشخص گردیدهاند:
خمینی خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو[11]/ آرمانگرا
خمینی بت شکن ملت تو را میخواهد[12]/ واقعگرا
قم گشته کربلا، هر روز است عاشورا[13]/ واقعگرا
فیضیه قتلگاه، خون جگر علما، واویلا، واویلا[14]/ واقعگرا
موسم یاری، مولایم خمینی[15]/ آرمانگرا
عمال اسرائیل رسوا، کشتند از کین بیپناهان را[16]/ واقعگرا
خمینی خمینی خدا نگهدار تو، کور شود دشمن بدخواه تو[17]/ آرمانگرا
خمینی خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد دشمن قهار تو[18] / آرمانگرا
خمینی رهبر شیعه، مصدق رهبر ملت[19]/ آرمانگرا
یا مرگ یا خمینی[20] / آرمانگرا
خمینی شاه شکن، خدا نگهدار تو[21]/ آرمانگرا
شعارهای سر داده شده از 15 خرداد به بعد یعنی پس از انتشار خبر دستگیری امام، کاملاً رادیکال بوده، ضمن تأکید بر رهبری امام خمینی به صراحت شخص شاه را نشانه گرفته بودند. این شعارها مبین این واقعیت هستند که نهضت امام خمینی که 15 سال بعد به ثمر نشست، از ابتدا یک نهضت انقلابی بود، نه اصلاحی. اهم این شعارها که قالب بیانی آنها نیز مشخص شدهاند به قرار زیر است:
مرده باد شاه[22]/ آرمانگرا
تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد[23]/ آرمانگرا
مرگ بر شاه[24]/ آرمانگرا
درس بر ما حرام است[25]/ واقعگرا
زنده و پاینده باد خمینی[26]/ آرمانگرا
شاه خائن نمیخواهیم[27]/ واقعگرا
مرگ بر دیکتاتور[28]/ آرمانگرا
و مرگ بر این دیکتاتور خونآشام[29]/ آرمانگرا
پینوشتها:
[1]. حسنزاده، اسماعیل، «هویت ملی در شعارهای انقلاب اسلامی»، مطالعات ملی، پاییز 1386، ش 31، ص 3 - 30، ص 4.
[2]. همان، ص 4 و 5.
[3]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1361، ص 32 – 35.
[4]. همان، ص 35 – 36.
[5]. همان، ص 38.
[6]. همان، ص 42.
[7]. همان، ص 45 - .47
[8]. پناهی، محمدحسین، «ارزشهای جهاد و شهادت در شعارهای انقلاب اسلامی»، مطالعات جامعهشناختی، زمستان 1385، ش 29، ص 59 - 90، ص 66.
[9]. همان، ص 66.
[10]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 380.
[11]. همان، ص 360.
[12]. همانجا.
[13]. همانجا.
[14]. همان، ص 361.
[15]. همانجا.
[16]. همانجا.
[17]. همان، ص 364.
[18]. همانجا.
[19]. همان، ص 407.
[20]. همان، ص 436.
[21]. همان، ص 408.
[22]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 8، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 5.
[23]. همان، ص 6.
[24]. همان، ص 7.
[25]. همان، ص 46.
[26]. همان، ص 52.
[27]. همان، ص 49.
[28]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 28.
[29]. همان، ص 33.
تعداد بازدید: 1660