مجید فولادیان، زینب فاطمی
13 مرداد 1400
زمینههای قیام پانزده خرداد
بیشک، بررسی همهجانبه قیام پانزده خرداد 42 و اینکه چه حوادث و مسائلی باعث این قیام شد، ضروری است. زیرا قیام 15خرداد مانند سایر حوادث و پدیدههای تاریخ معاصر ایران، حادثهای بود که ریشه در گذشته داشت و یک شبه ایجاد نشد. درک و تحلیل آن نیز نیازمند بررسی و تحلیل تمام زمینهها و حوادثی است که پس از کودتای 28 مرداد در ایران به وقوع پیوست. اول اینکه این حادثه پس از کودتای 28 مرداد و سرکوب تمام نیروهای سیاسی و در اوج استبداد داخلی رخ داد. دوم اینکه این حادثه برخلاف سایر پدیدهها و حوادث سیاسی معاصر هم از جهت رهبری و هم از جهت خاستگاه از حوزه برخاست؛ و در شکلگیری، تداوم و رهبری آن، نقش اصلی بر عهده حوزه و روحانیت بود. بقیه گروههای سیاسی و غیرسیاسی نقشی در آن نداشتند، زیرا بیشتر آنها در طول دهه 1330 ش، سرکوب شده بودند و توان ساماندهی یک قیام را نداشتند. بنابراین به عواملی که در پیدایش قیام 15 خرداد مؤثر بودند، به اختصار اشاره میکنیم.
1ـ نهضت ملی شدن صنعت نفت و شکست آن
صنعت یکی از مهمترین زمینههای قیام 15خرداد 42، نهضت ملی شدن نفت بویژه شکست آن بود. ملی شدن نفت ایران، از سوی دکتر مصدق و آیتالله کاشانی در مجلس و خارج از مجلس هدایت میشد. که با تشکیل کمیسیون نفت در مجلس شانزدهم، خواستار ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران شدند. مانع اصلی و عمده در راه ادامه نهضت، نخستوزیر یعنی رزمآرا بود. با ترور رزمآرا توسط گروه فداییان اسلام، بلافاصله پس از آن حادثه کمیسیون نفت به اتفاق آراء، صنعت نفت را ملی اعلام کرد و مجلس شورای ملی و سنا نیز در تاریخ 24 و 29 اسفند 1329 آن را تصویب کردند.[1] مصدق با قبول پست نخستوزیری، مأمور اجرای ملی شدن نفت شد. اما سرانجام این همه تلاش و کوشش با اختلاف میان کاشانی و مصدق در داخل کشور و آماده شدن زمینههای خارجی کودتای 28 مرداد 1332. نهضت ملی شدن نفت با شکست روبهرو شد؛ اما این نهضت چند نتیجه مثبت نیز برای ایران داشت. اولین نتیجة نهضت این بود که توده مردم ایران آگاه شدند. آنان دریافتند که منابع مهم و سرشار آنها بویژه نفت، سالیان درازی است که از سوی بیگانگان و بهخصوص توسط دولت استعماری انگلستان به تاراج رفته و درآمدهای حاصل از آن بهجای هزینه شدن برای پیشرفت مردم ایران، صرف پیشرفت بیگانگان شده است. دومین نتیجه نهضت ملی نفت این بود که مردم ایران متوجه شدند در صورت وحدت و همبستگی خود و با صبر و تحمل، میتوان یک ابرقدرت بزرگ مثل انگلستان را به زانو درآورد و حق خود را از آن گرفت. سومین نتیجه نهضت که مردم به آن پیبردند این بود که دولتهای گذشته ایران در مقابل بیگانگان و شرکتهای خارجی چقدر بیلیاقت و ضعیف بودهاند.[2]
نتیجه دیگری که این شکست داشت، این بود که مردم از رهبران ملی ناامید و سرخورده شده، به سوی روحانیون و افراد مذهبی تمایل پیدا کردند و این مسئله بعدها از دلایلی بود که مردم به محض اطلاع از موضع امام خمینی و مراجع دیگر، در مقابل نظام سیاسی موجود، کانون توجه خود را معطوف به قم و حوزه علمیه کنند.
2ـ کودتای 28 مرداد و پیامدهای آن
کودتای 28 مرداد، افزون بر شکست نهضت ملی نفت و سقوط دولت مصدق به بیش از یک دهه از فعالیتهای سیاسی و آزادیهای مدنی نسبی در ایران پایان داد. کودتا پیامدهای شوم زیادی برای ایران به همراه داشت و باعث نفرت و خشم مردم از دولت و رژیم پهلوی در ایران شد. در نتیجه مردم آماده ندایی بودند که از گوشهای علیه رژیم بلند شود. بنابراین هر کدام از پیامدهای کودتا، زمینهای برای قیام 15 خرداد شد. در زیر به مهمترین آن اشاره میکنیم.
الف) آغاز دوران اختناق و سرکوب آن: دوره اختناق و سرکوب در دهه 1330 ش و پس از کودتا، دارای دو مرحله است. مرحله اول در زمان حکومت نظامی بود. که در این زمان به طور آشکار و فیزیکی نیروهای مبارز را سرکوب کردند. در این مرحله عده زیادی دستگیر، محاکمه، زندانی و اعدام شدند. مثل محاکمه مصدق و سرتیپ ریاحی (رئیس ستاد مصدق)، مهندس رضوی، دکتر شایگان و... که زندانی شدند. دکتر فاطمی (وزیر خارجه دولت مصدق) نیز اعدام شد. دومین مرحله سرکوب با تشکیل ساواک در سال 1336 ش آغاز شد. پس از سرکوب علنی و آشکار، سرکوب مخفی شروع شد. هدف از تشکیل ساواک این بود که به شکل مخفی هرگونه صدایی را در نطفه خفه کند. از زمان تأسیس ساواک (1336 ش) تا اوایل دهه 1340 و قیام 15 خرداد، تمام افراد و گروههای مخالف رژیم، دستگیر، زندانی یا اعدام شدند؛ و هیچ گروهی توان فعالیت سیاسی نداشت و اختناق کامل حاکم بود. اما این جو خفقان و سرکوب یکی از زمینههای افزایش شعور و آگاهی سیاسی مردم علیه رژیم و در نتیجه یکی از دلایل قیام 15 خرداد گردید.[3]
ب) برقراری روابط با انگلستان: مهمترین وظیفه دولت کودتا از نظر سیاست خارجی حل مسئله نفت بود. لازمه حل مسئله نفت نیز برقراری روابط سیاسی با انگلستان بود که در زمان مصدق قطع گردید. بنابراین هر دو کشور در تاریخ 30 آذر 1332 با ردوبدل کردن سفیر با یکدیگر، بار دیگر رابطه برقرار کردند.[4]
مردم ایران که مدت دو سال با دولت انگلیس مبارزه کرده بودند، حال نظارهگر ورود نمایندگان انگلیس به کشورشان بودند. این عمل آنها را به خشم آورده بود. منتظر بودند تا در زمان مناسب ندایی از جایی بلند شود تا بار دیگر به خیابانها ریخته و فریاد خشم خود را علیه بیگانگان، بویژه انگلیس به گوش جهانیان برسانند. به همین دلیل این مسئله یکی دیگر از زمینههای قیام 15 خرداد را فراهم ساخت.
ج) قرارداد کنسرسیوم: به موجب این قرارداد، نفت ایران به مدت چهل سال به کنسرسیومی مرکب از شرکتهای امریکایی (40 درصد)، شرکت انگلیسی ـ هلندی (14 درصد) و شرکت نفت فرانسه (6 درصد) واگذار شد.[5]
این قرارداد از یکسو باعث ضایع شدن حقوق مردم ایران و از سوی دیگر باعث وابستگی اقتصادی و سیاسی بیشتر به غرب، بویژه امریکا شد. به همین دلیل یکی از زمینههای نارضایتی مردم و آمادگی آنها به قیام دیگری گردید.
د) سلسله سیاسی امریکا در ایران: بعد از کودتا و پس از امضای قرارداد کنسرسیوم، امریکا به تدریج وارد عرصه سیاسی ایران شد و به دلیل مقابله با شوروی سابق و موقعیت ژئوپلتیک ایران، مایل به حضور گسترده در ایران بود. امریکا برای تثبیت سلطه خود در ایران، پس از کودتای 28 مرداد و در طول دهه 1330 ش چند اقدام مهم در ایران انجام داد: 1ـ کمکهای اقتصادی، مالی و نظامی به ایران، که بین سالهای 32 تا 1335 ش کمک امریکا به ایران بالغ بر دویست میلیون دلار گردید و با توجه به کمکهای نظامی تا سال 1340 ش به 611 میلیون دلار رسید.[6] 2ـ درخواست عضویت در پیمان بغداد: امریکا برای متحدکردن همپیمانان خود در سال 1336 ش از شاه ایران خواست تا به شکل کامل به پیمان بغداد بپیوندد[7] 3ـ امضای پیمان دوجانبه نظامی با ایران: به موجب این قرارداد، امریکا متعهد شد که در صورت تجاوز یک کشور خارجی به ایران، از استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع کند.[8]
بنابراین حضور گسترده امریکا در ایران و رابطه نزدیک آن با اسرائیل، موجب حساسیت بیشتر مردم ایران گردید که این یکی از دلایل مهم مخالفت امام با شاه و در نتیجه یکی از زمینههای مهم قیام 15خرداد شد.
3ـ ریاست جمهوری کندی و اصلاحات اجتماعی در ایران
اصلاحات اجتماعی مورد نظر کندی در ایران در چند مرحله انجام شد که هر کدام از آنها منجر به واکنشهایی در جامعه و از جمله در حوزه قم شد که سرانجام آن قیام 15خرداد بود. از جمله این تحولات: 1ـ امینی و اصلاحات ارضی: امینی در زمان نخستوزیری خود دست به اقدامهایی زد که سبب آگاهی بیشتر مردم از رژیم شاه شد.[9] مهمترین اقدامهای امینی در این مورد، مسئله اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین کشاورزان بود. اجرای اصلاحات ارضی در ایران باعث نارضایتی مردم شد و این نارضایتی سبب افزایش اعتراضهای مردم علیه رژیم شاه و در نتیجه زمینه دیگری برای قیام 15 خرداد گردید. عدم موفقیت کامل امینی در اصلاحات اجتماعی نیز باعث برکناری او شد.2ـ غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی و آغاز مبارزه علنی امام: اصل مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی در اصول 91 و 92 متمم قانون اساسی پیشبینی شده بود و انتخابشوندگان و انتخابکنندگان نیز براساس مواد 7 و 9 نظامنامه مصوب در مجلس اول مشروطه، باید دارای شرایط زیر باشند: 1ـ متدین به دین اسلام باشند و فساد عقیده نداشته باشند.2ـ هنگام سوگند باید به قرآن مجید سوگند یاد کنند.3ـ زنان از انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم بودند.[10] اما تغییرهایی که در تصویبنامه هیئت دولت علم داده شده بود. عبارت بود از اینکه به جای سوگند به قرآن، کتاب آسمانی آمده بود و دوم اینکه به زنان حق رأی داده شده بود. هدف از این کار تضعیف مذهب شیعه در ایران و فراهم کردن زمینه روی کار آمدن و دادن مسئولیتهای مهم به اقلیتهای مذهبی بود.[11]
تصویب لایحه که اهانت به اسلام و قرآن بود، زمینه مناسبی برای شروع قیام شد. در واقع زمینه علنی قیام 15 خرداد از همینجا آغاز شد.[12] امام در تلگراف خود به علم، افزون بر ضداسلام و خلافشرع بودن تصویبنامه، تعطیلی مجلس را نیز مخالف قانون اساسی اعلام کردند. بهرغم مقاومت دوماهه دولت علم و برخورد متکبرانه شاه، سرانجام با اصرار مراجع تقلید قم و گسترش حرکتهای مردمی و وحشت رژیم از رشد نهضت مردمی ایران، علم در 10 آذر ماه 1341 اعلام کرد که قانون مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی قابل اجرا نخواهد بود. این اولین حرکت پیروزمندانه پس از کودتای 28 مرداد در ایران بود که نوید حرکتهای بعدی را به ارمغان آورد.
4ـ ارائه لوایح ششگانه یا انقلاب سفید
پس از شکست تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، سرانجام شاه در 19 دی 1341 مرحله سوم اصلاحات اجتماعی در ایران را با عنوان اصول ششگانه انقلاب سفید، اعلام کرد و گفت آن را مستقیم به رفراندوم خواهد گذاشت![13]
عناوین اصول ششگانه عبارت است از: 1ـ الغای رژیم ارباب رعیتی 2ـ ملی شدن جنگلها 3ـ سپاه دانش 4ـ فروش سهام کارخانهها 5ـ سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای صنعتی 6ـ لایحه اصلاح قانون انتخابات.
هدف شاه از اعلام انقلاب سفید و طرح رفراندوم تحکیم سلطه امریکا، از بین بردن کشاورزی ایران، رواج زندگی مصرفی و ایجاد صنایع وابسته در ایران بود. برهمین اساس که علما و روحانیت و بویژه امام قاطعانه در مقابل حرکت جدید رژیم ایستادگی و مخالفت کردند. بهطوری که در اول بهمن 1341 اعلامیههای مراجع از جمله امام در تحریم رفراندوم منتشر شد. در اعلامیه امام آمده بود: «این رفراندوم اجباری، مقدمهای برای از بین بردن مذهب است.»[14] سرانجام رفراندوم برگزار شد و در روز 7 بهمن 1341 روزنامهها از قول منابع رسمی نوشتند: «پنج میلیون و ششصد هزار نفر ایرانی به اصلاحات رأی دادند» و تعداد آراء مخالفان نیز معادل 4150 رأی اعلام شد.[15]
5ـ تهاجم به مدرسه فیضیه
رژیم شاه که از تحریم عید در نوروز 1342 توسط امام و پخش اعلامیه ایشان بسیار نگران شده بود، تصمیم گرفت در موقع مناسب، مردم و روحانیت را سرکوب کند. دوم فروردین که مقارن با شهادت امام جعفر صادق (ع) بود و عده زیادی از مردم و روحانیون در مدرسه فیضیه اجتماع کردهبودند،زمان مناسبی برای این کار بود. به همین دلیل رژیم ازقبل عدهای را با عنوان دهقانان و کارگران وارد این شهر کرده و در هنگام سخنرانی با برهمزدن جلسه به حجرههای مدرسه فیضیه حمله کرد و عده زیادی را با فجیعترین وجه به شهادت رساندند[16]
6ـ سخنرانی تاریخی امام در عصر عاشورا و قیام 15 خرداد
امام در عصر عاشورا در مدرسه فیضیه، همانجایی که چند ماه قبل، رژیم عده زیادی از مردم و طلبهها را به خاک و خون کشیده بود، سخنرانی کرد. سخنان ایشان در آن روز از چند محور مهم تشکیل میشد: 1ـ مقایسه رژیم شاه با بنیامیه، که هم بنیامیه و هم رژیم شاه با اساس اسلام کار داشتند. 2ـ مسئله خطر اسرائیل: امام در رابطه با اسرائیل به دو مسئله مهم اشاره کردند. اول اینکه اسرائیل برای گسترش نفوذ خود در ایران میخواهد اسلام، قرآن، روحانیت، مدرسه فیضیه و... را از بین ببرد. و دومین مسئله، زیرسؤال بردن رابطه شاه و اسرائیل است.3ـ نصیحت به شاه: امام به شاه نصیحت میکرد که از پدرش رضا شاه عبرت بگیرد. منظور ایشان آن بود که وقتی پدرش در شهریور 1320 از ایران تبعید شد، مردم اظهار خوشحالی و شادمانی کردند و شما کاری نکن که چنین اتفاقی رخ دهد.[17] 4ـ وفادار نبودن بیگانگان، اطرافیان و درباریان به شاه است.
طبیعی بود که رژیم شاه نمیتوانست تحمل چنین فردی شجاع، آیندهنگر و باتدبیر را داشته باشد. چون میدانست که هر لحظه برای آن یک خطر بالقوه و بالفعل محسوب میشود. به همین دلیل، مانع عمدهای در سر راه اصلاحات مورد نظر امریکا در ایران پدید آمده بود. از اینرو در نیمههای همان شب 15خرداد به منزل امام ریخته ایشان را دستگیر و در تهران زندانی کردند. این مسئله باعث قیامی سراسری در ایران شد.
منبع: مجموعه مقالات همایش 15 خرداد: زمینهها و بسترها، به کوشش دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، جلد 1، تهران، سوره مهر، 1388، صص 433 – 407.
پینوشتها:
[1]. مدنی، جلالالدین، تاریخ معاصر ایران، ج 2، دفتر انتشارات اسلامی، 1359، صص 185 ـ 196.
[2]. فیوضات، ابراهیم، دولت در عصر پهلوی، تهران، چاپخش، 1375، ص 65.
[3]. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، البرز،1373، ص 224.
[4]. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیستوپنج ساله ایران، ج 1، تهران، 1371، صص 73 ـ 75.
[5]. همان، صص 80 ـ 83.
[6]. باری، روبین، جنگ قدرتها در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، انتشارات آشتیانی، 1363.
[7]. همان، صص 90 ـ 89.
[8]. همان، صص 91 ـ 90.
[9]. تاریخ سیاسی 25 ساله ایران، صص 173 ـ 181.
[10]. تاریخ معاصر ایران، ج 1، ص 375.
[11]. روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1372، ص 142.
[12]. همان، ص 146.
[13]. انقلاب سفید، بینا، بیجا، بیتا، ص 5.
[14]. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج 3، بنیاد فرهنگی امام رضا، بیتا، ص 209.
[15]. باقی، عمادالدین، بررسی انقلاب ایران، قم، نشر تفکر، 1370، ج 1، ص 167.
[16]. تاریخ معاصر ایران، ج 2، صص 23 ـ 28.
[17]. امام خمینی، صحیفه نور، ج 1، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص 130.
تعداد بازدید: 1826