27 مرداد 1402
«پس از انتقال آیاتالله خمینی - محلاتی و قمی به منازل خصوصی و ملاقات عدهای از طبقات مختلف مردم در همان روز اول با آنان، در تهران و شهرستانها و حتی در کشور عراق به سرعت انتشار یافت که آیاتالله مزبور آزاد شدهاند و بین روحانیون و دولت تفاهمی ایجاد گردیده است و آیتالله نوری[1] نیز تلگرافهایی برای آیاتالله حکیم - شاهرودی و خوئی به عراق مخابره و به آیات نامبرده اطلاع داد که زندانیان آزاد شدهاند و سه نفر آیاتالله مذکور در پاسخ به تلگراف وی از آزادی روحانیون اظهار خوشوقتی نمودند. اطلاع واصله حاکی است که روحانیون مقیم تهران بهویژه آیاتالله شریعتمداری، مرعشی نجفی و بهبهانی از انتشار خبر آزادی روحانیون و اقدام آیتالله نوری ناراحت شده و گفتهاند با این ترتیب برای روحانیون مقیم عراق چنین تعبیر شده که اختلافات موجود بین دولت و روحانیون برطرف گردیده و دولت نظر روحانیون را تأمین کرده است در صورتی که چنین چیزی نیست و روحانیون در واقع در خانههای خود زندانی شدهاند. ناراحتی روحانیون مقیم تهران بیشتر از این جهت است که مشاهده مینمایند وسیلهای در اختیار ندارند تا نظر خود را به اطلاع مردم بهویژه به روحانیون مقیم عراق برسانند و در هر حال برای اینکه اثر انتشار خبر آزادی آیتالله خمینی و سایرین را خنثی نمایند به پخش اعلامیههایی مبادرت کردند که طی آن آزادی روحانیون مزبور تکذیب شده بود. در زمینه فوق اخیراً نشریهای نیز به نام آیتالله خمینی منتشر گردیده که طی آن آیتالله خمینی خطاب به آیتالله سیدمحمدصادق روحانی اظهار داشته ما آزاد نیستیم و دولت به مناسباتی این صحنه را ساخته که ما را آزاد قلمداد کند و ما در اختیار آنها هستیم و ابداً از خود اختیاری نداریم و از این جهت ما از همه تکالیف خارج هستیم. آیتالله خمینی در پاسخ سئوالی که پیرامون نشریه مورد بحث از وی شده گفته است در روزهای اول استخلاصم از زندان نامهای وسیله آیتالله روحانی به دستم رسید که جواب آن را دادم و نمیدانم چرا چنین کاری کرده است.[2] اخیراً آیت الله بهبهانی ضمن صحبت درباره حضور روحانیون شهرستانها در[منزل] نامبرده اضافه کرده هنوز از این فکر خارج نشده که بار دیگر روحانیون شهرستانها[و] تهران را در یکجا گرد آورده و کنگرهای تشکیل بدهند و ضمن آن تصمیم نهایی علیه انتخابات و اقدامات اخیر دولت و تضییقائی که بر ضد روحانیت و اسلام به وجود آمده اتخاذ نمایند و بیانیههایی صادر کنند که جنبه قطعنامه روحانیون ایران را خواهد داشت. در هفته گذشته در محافل مذهبی و بین روحانیون صحبتهایی در مورد انتخابات جریان داشت و گفته میشد که روحانیون تصمیم گرفتهاند انتخابات را تحریم نمایند.»[3]
پینوشتها:
[1]. منظور آیتالله شیخ بهاءالدین نوری است که از روحانیون میانهرو و در قبال حکومت، مسالمتجو بود. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 45).
[2]. در 11 مرداد - روز آزادی امام خمینی از زندان و انتقال به حصر خانگی - امام در نامهای خطاب به آیتالله سیدمحمدصادق روحانی خواهان اعلام محدودیتهای اعمال شده از سوی پهلوی درقبال وی شده، مینویسد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
به عرض عالی میرساند، مرقوم محترم که حاکی از سلامت مزاج محترم و تفقد از حقیر بود موجب تشکر گردید. گرچه ما آزاد نیستیم و دولت به مناسباتی که خودشان میدانند این صحنه را ساخت که ما را آزاد قلمداد کند و سر و صدا راه بیندازد، و الان ما در اختیار آنها هستیم و ابداً از خود اختیاری نداریم و حق ملاقات با کسی نداریم و کسی نمیتواند بیاجازه، ما را ملاقات کند، و امروز منتقل میشویم به خارج شهر، و این تبعید است تا اَمَد غیر معلوم. از این جهت ما از هم تکالیف خارج هستیم لکن معذلک از اظهار لطف جنابعالی و سایر آقایان محترم و علمای اعلام و جمیع مسلمین متشکریم. تلگرافات آقایان نرسید. فقط چهار تلگراف [به] زندان رسید که جواب دادم. از سرکار نرسید. در هر صورت اگر صلاح میدانید به نحوی این محدودیت را به مسلمین برسانید. از جنابعالی ملتمس دعا هستم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.» (خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 250).
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393، ص 122.
تعداد بازدید: 579