28 ارديبهشت 1403
روزنامه اطلاعات در شماره روز 28 اردیبهشت 1342 در خبری مینویسد:
«در حضور شاه و فرح، سومین کنگره سالانه مناطق 354 لاینز بینالمللی در ایران در هتل ونک گشایش یافت...» شاه در این مراسم گفت:
«ببینیم که در مملکت ایران، ما به چه کارهایی دست زدهایم. در یک مرحله و در یک روز ما خواستهایم که اجتماع ایران را از تمام فسادها، چه مادی و چه اخلاقی، یکمرتبه خلاص بکنیم؛[!] یعنی در یک زمان روابط قرون وسطایی ارباب و رعیتی و جنبههای حقیقتاً خجلتآور و شرمآور آن از بین برود، کشت تریاک موقوف بشود، نادرستی و بد فکرکردن و ناپاک فکرکردن ریشهکن بشود. متأسفانه افراد زیادی را از راه قانونی دنبال کردیم و دنبال خواهیم کرد و تنبیه هم خواهند شد، ولی جامعه باید این قربانیها را بدهد تا اینکه پاک شود. گفتهایم که کارگرهای ایران باید از دسترنج خودشان بهطور عادلانهتری استفاده بکنند، باید بیسوادی در این مملکت ریشهکن بشود، و در همان موقع گفتهایم که نصف جمعیت ایران از قید ننگ و اسارتی که مدتها بر آنها مستولی بود آزاد بشوند و زنهای ایران با مردهای ایران حقوق مساوی مطابق حقوق بشریت داشته باشند... اگر دقت بکنید در تاریخ بیش از 2500 سال ایران سابقه نداشته که در یک زمان، در یک چنین جبهه وسیعی، یکمرتبه کار شروع بشود. متأسفانه این اقدام همهجانبه باعث ناراحتی افرادی شده است که حقیقتاً میبایستی بهوسیله این بخش نابینایان لاینز [کمیته کمک به نابینایان] معالجه بشوند.[!] اینها اشخاصی هستند که واقعاً دیدشان از یک نابینا کمتر است؛ چون به هیچوجه منفعت مملکت را تشخیص نمیدهند.»[1]
گفتنی است باشگاههای لاینز که قرار بود به خواسته شاهT ایرانیان را بینا کند تا پذیرای استبداد شوند! سازمانی وابسته به فراماسونری بود که ابتدا در سال 1917 توسط یک فراماسون آمریکایی در شیکاگو تأسیس و شعبهای از آن در سال 1336 در ایران افتتاح شد و سپس در 50 شهر ایران شعبههایی دایر کرد. هدف ظاهری باشگاههای لاینز ترویج نوعدوستی، حمایت از حقوق بشر، کمک به انسانهای ستمکشیده و... بود، ولی در پنهان همان اهداف فراماسونری را دنبال میکردند.[2]
نفوذ فراماسونری و اعضای سازمانهای وابسته به آن چون باشگاههای لاینز در نظام برنامهریزی کشور، نتایجی دیرپا به بار آورد که عبارتند از:
1- افزایش تورم، رشد بیرویه قیمتها، گسترش بیحد و حصر بخش خدمات، ترویج فرهنگ غرب و سایر پدیدههای ناهنجار اجتماعی، دامنزدن به فقر و محرومیت و در نهایت تحکیم بیشتر پایههای وابستگی اقتصاد، صنعت، فرهنگ و نظام سیاسی کشور به ابرقدرتهای غربی
2- نابودی کشاورزی ملی و بومی ایران با نفوذ و گسترش صنعت در بخشهای کشاورزی که به زایش مجتمعهای بزرگ کشت و صنعت وابسته به بخش خصوصی یعنی رشد سرمایهداری ارضی انجامید.
3- بیکاری اکثر روستاییان، عدم وجود حداقل امکانات زندگی و رفاه اجتماعی در مناطق روستایی و به دنبال آن مهاجرت روستاییان به شهرها و جذب آنان در بخشهای خدماتی و مشاغل کاذب و رشد بیکاری پنهان و رونق پدیدههای ناهنجار اجتماعی همچون فحشا و اعتیاد.
4- گسترش کمی آموزش در نقاط شهری و روستایی و افزایش نسبی تعداد دانشآموزان و دانشجویان بدون توجه به کیفیت و مضمون آموزشها و عدم توجه به آموزشهای فنی و حرفهای[3]
پینوشتها:
تعداد بازدید: 265