نهضت امام خمینی

کارگرانِ مرفه‌تر از نخست‌وزیر!


25 بهمن 1403


رادیو پیک ایران[1] در 25 بهمن 1341 مطلبی به شرح زیر منتشر می‌کند:

«... ملاحظه کنید این غلام جان‌نثار شاه[2] در جواب کارگران چه می‌گوید: چنانکه خودتان توجه دارید، تحول بزرگی در مملکت بوجود آمده‌است، تحولی که زندگی دهقانان و کارگران را به یک طریق جدید وارد می‌کند، تحولی که سال‌ها شاهنشاه شما در فکر خودشان پرورانده‌اند و حالا ما سعادت داریم که در موقعی که ما مسئولیت داریم، جامه‌عمل می‌پوشد. ایشان در تلویزیون هم گفتند: لابد اغلب شما تلویزیون دارید و من باید به شما بگویم که من حتی در منزلم تلویزیون ندارم[!] ما باید امور دولت را منطبق کنیم بر این تحول عظیم و اساسی مملکت.

این بود اظهارات نخست‌وزیر محمدرضا شاه در جواب خواست‌های کارگران. نمایندگانِ کارگران از دشواری‌ها و شدائد زندگی سخن می‌گویند، ولی نخست‌وزیر مملکت از اینکه گویا از شدت فقر در منزلش حتی تلویزیون ندارد به آنها جواب می‌دهد. کارگران واقعیت بیکاری و فقر و تنگدستی خود را تشریح می‌کنند و علم در جواب از تحولات عظیم با آنها سخن می‌گوید. از تحولاتی که نتیجه آن بیکاری و سرگردانی ده‌ها هزار کارگر و دهقان و ورشکستگی هزاران بازرگان و پیشه‌ور و کاسب است. ثمره این تحولی که شاه به ادعای علم سال‌ها است آن را در فکر خود پرورانده چیست؟ آیا جز بیکاری و ورشکستگی چیز دیگری هم هست؟ آنچه دیروز عَلَم در جواب کارگران نفت گفت، بار دیگر صحت این اصل مسلم را برای همه کارگران، برای همه زحمتکشان و ستمدیدگان ایران روشن می‌کند که حق گرفتنی است نه دادنی. کارگران نفت میهن ما بیش از سایر زحمتکشانِ کشور به ماهیت واقعی انحصار‌های نفتی و دست‌نشاندگان ایرانی‌نمای آنها واقفند. چه کسانی شاه فراری را به ایران بازگرداندند و مجدداً بر تخت سلطنت نشاندند؟ خداوندان نفت. شاهی که رژیمش آفریده انحصارهای نفتی است، چگونه می‌تواند حامی منافع کارگران در مقابل اربابان نفتخوار خود باشد؟ نخست‌وزیر که با هزاران رشته مرئی و نامرئی به امپریالیست‌ها وابسته است چگونه می‌تواند به خداوندان خود اعتراض کند؟

انتظارِ چاره‌ از یکی از این عناصر جز اتلاف وقت چیز دیگری نیست. نفتگران ایران که بیش از 50 سال تجربه درخشان مبارزه دارند، به خوبی می‌دانند که فقط با اتحاد، یگانگی، هماهنگی و تشدید مبارز است که می‌توان به حقوق حقه خود رسید. رژیمی که فساد سراپای آن را مثل خوره می‌خورد، رژیمی که جز حمایت از منافع استعمارگران وظیفه‌ای برای خود قائل نیست، نه مایل است و نه قادر است کوچکترین گامی در راه بهبود وضع کارگران بردارد. مادامی‌که طبقه کارگر ایران بطور قاطع و مؤثر به مبارزه آشتی‌ناپذیر برنخاسته، هیچ‌یک از خواسته‌های کارگران برآورده نخواهد شد. آنچه طی 10 سال اخیر در کشور ما گذشته بهترین گواه برای صحت گفته‌ ما است. باید متحد شد و با مبارزه سرسخت و آشتی‌ناپذیر انحصارهای نفتی و حامیان ایرانی نمای آنها را وادار به قبول خواست‌های کارگران نمود.»[3]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. رادیو پیک ایران ارگان حزب توده و مرکز آن در بلغارستان بود. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 8، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387، ص 28).

[2]. تعبیری که اسدالله علم – نخست‌وزیر وقت - در مورد خودش به کار برده بود!

[3]. بولتن خبرگزارى پارس (محرمانه)، ش 270، ص 21‌.



 
تعداد بازدید: 29



آرشیو نهضت امام خمینی

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.