26 فروردين 1404
[مصاحبه با آقای سیدعباس بهشتی] عدهای در سر بازار مشغول دادن شعار و صلوات بودند و آنها در آنجا سرگرم اینها بودند که دستهای با پرچمهای ضداسرائیل از داخل کوچه نوروزخان با انسجام خیلی زیاد، بیرون آمدند و دور پرچم جمع شدند، سازمان هم، خلاصه اغفال شدند، هر چه آمدند این دسته را بر هم بزنند نتوانستند.
ازدحام خیلی زیاد بود و ممکن بود اغتشاش بشود. دسته همین جور حرکت کرد با پرچمهای ضداسرائیلی که امام در اعلامیهاش فرموده بود: معامله با اسرائیل دام است و این اعلامیه را بچهها شبها به منزل تمام وکلای آن زمان ریخته بودند. مردم دستهدسته تا بین سرچشمه و مجلس آمدند.
اینها دیدند از این طرف نمیتوانند دسته را بر هم بزنند، سوار موتور شدند و از میدان امام، (میدان توپخانه) جلو آ»دند بین سرچشمه و مجلس بین ملت ریختند. با توجه به اینکه امام فرموده بودند شما اسلحه ندارید و مبارزان به ایشان گفته بودند ما مقاومت میکنیم، امام گفتند شما دسته را راه بیندازید اگر مقاومت کردند شما فرار کنید، لذا وقتی اینها آمدند جلو بین سرچشمه و مجلس ریختند در بین مردم، ملت فرار کردند. بعد زن و مرد کنار خیابان دو طرف ایستاده بودند چند روز عاشورا، آنها را نفرین میکردند حال خیلی عجیبی بود و میگفتند: خدا ذلیلتون بکند، اینها که چیزی نمیگفتند، اینها راه میرفتند، قرآن میخواندند. بله آن روز مهدی عراقی را گرفته و دستگیر کردند، البته آن هم چیزی نبود، چند روز بعد آزادش کردند.
منبع: مهری، فرشید، مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1383، ص 113 - 114.
تعداد بازدید: 45