هرچه از يك حادثه تاريخي فاصله ميگيريم، نگاه به آن دستخوش تغيير و حتي تحول ميشود. اين اتفاق، اگر با تكيه بر جستوجو و كسب آگاهي صورت بگيرد، نماياندن آن حادثه آسانتر خواهد بود و اگر چنين نباشد، جز سطحينگري و افزودن بر ابهام و ترديد، دستآوردي در پي نخواهد داشت.
۱۵ خرداد 1342 يك روز تاريخي براي نهضت اسلامي مردم ايران است. در حافظه عمومي ايرانيان، اين مناسبت با چند شاخصه شناخته ميشود: سخنراني مهمي از امام خميني، دستگيري ايشان و شهادت گروهي از طرفداران امام. جستوجوي دقيق در حافظه خاص اين واقعه نيز در نهايت به اين چند ويژگي ميرسد، اما با حاصلي ماندگار كه نقش واقعه را در مرور زمان تازه نگه ميدارد.
روزشمار 15 خرداد 1342 ميخواهد فاصله بين دو حافظه عمومي و خاص را طي كند. اين كار از نخستين روزهاي سال 1376 آغاز و منابع موجود توسط همكاران واحد تدوين تاريخ دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري در قالب «طرح تحقيقاتي 15 خرداد 1342»، جستوجو و يادداشتبرداري شد. اين بررسي از آغاز سال 1340 تا پايان سال 1343 شمسي را دربر گرفت تا از مقدمه و بازتاب حوادث خرداد 1342 نيز به صورت كامل ياد شود.
منابع داخلي و خارجي اين روزشمار در قالب كتاب، نشريات و مطبوعات و اسناد بود كه منابع خارجي پس ار ترجمه به فارسي و از طريق جستوجو در كتابخانهها و شبكه اطلاعرساني جهاني (اينترنت) گرد آمد. در جمع منابع كم نيست كتاب و نشريات و خاطرات و اسنادي كه براي نخستينبار، براي روايت اين واقعه تاريخي مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. اين آثار با فعاليت واحدهاي ديگر دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري (تاريخ شفاهي، فرهنگ ناموران، بايگاني اسناد و گروه زبانهاي خارجي) فراهم آمد.
بررسي منابع و كسب اطمينان از اينكه همه منابع موجود درباره حوادث خرداد 1342 و قبل و بعد از آن، ديده شده است، پنج سال طول كشيد و اوايل دهه 1380 (حدود چهل سال پس از خرداد 1342) كار نگارش روزشمار حادثه 15 خرداد آغاز شد. البته بررسي منابع تازهاي كه درباره اين رويداد منتشر ميشود، همچنان ادامه دارد و نتيجه آن در ميان اين روزشمار جاي خواهد گرفت.
براي هر روز از اين دوره زماني (آغاز سال 1340 تا پايان سال 1343) حجم زيادي يادداشت (فيش) وجود دارد. معمولا يك خبر به روايت چند منبع ديده و با توجه به اعتبار هر منبع، نقل ميشود. در اين نگارش با هدف اطلاعرساني دقيق از وقايع، روايت منابع از يك خبر يا اتفاق به گونهاي تلفيق ميشود كه در نهايت نماي كامل و در حد امكان لحظه به لحظهاي از ماجرا ارائه كند. اين كار با توجه به اعتبار و نگاه بالا و پايين و پس و پيش منابع، سخت است، اما تلاش شد از اين سختي با دقت و نكتهسنجي عبور كنيم. خود به خود حاصل كار نشان خواهد داد چقدر موفق بودهايم؛ زماني كه اين اثر توسط كارشناسان تاريخ و علاقهمندان مطالعه شود و نظر آنان به دست ما برسد.
مجلد اول از روزشمار 15 خرداد 1342 در آغاز سال 1384 منتشر شد. در اين مجلد وقايع بهار سال 1340 مرور شد. فهرستي از اتفاقهاي اين فصل، تشخيص دستاندركاران روزشمار را تأييد ميكند كه بهار سال 1340 نقطه آغاز مناسبي براي بررسي تحولات آتي ايران است. بندهاي مهم فهرست وقايع چنين است:
ـ رحلت حضرت آيتالله العظمي سيدمحمدحسين طباطبايي بروجردي و توجه به شناسايي مرجع تقليد جانشين ايشان.
ـ اعتراض و تظاهرات و اعتصاب دانشجويان، معلمان، كارمندان و كارگران.
ـ انتقال سمت نخستوزيري از جعفر شريفامامي به علي اميني.
ـ انحلال دو مجلس (وقت) سنا و شوراي ملي.
ـ تأسيس نهضت آزادي ايران و ميتينگ جبهه ملي.
ـ بازداشت چهرههاي نظامي به اتهام فساد مالي.
ـ فعاليت جمعيتهاي زنان به رياست يك زن وابسته به حكومت و اعلام موجوديت اتحاديه زنان حقوقدان ايران.
ـ آغاز اجراي قانون اصلاحات ارضي.
اين فهرست نشان ميدهد كه پهلوي دوم، پس از رحلت آيتالله العظمي بروجردي، به فعاليت سياسي و اجتماعي خود در بخشهايي خارج از محدوده شرع و عرف، دامن زد، اما با مقاومت مردمي و مذهبي روبهرو است. اين مقاومت ريشه در برخوردهاي گذشته رژيم دارد و محمدرضا پهلوي، در سال بيستم حكومت خود، هنوز نتوانسته بود، با افكار عمومي مواجهة منطقي داشته باشد. (پهلوي دوم تا روز سقوط هم موفق به اين كار نشد.)
از سوي ديگر با رحلت آيتالله العظمي بروجردي، توجه به شناسايي مرجع تقليد جانشين ايشان، جامعه شيعه ايران را به سوي آيتالله سيدروحالله خميني سوق داد. ايشان نيز متوجه اين رويآوري و چگونگي آن بود و شايد به همين لحاظ است كه از بهار سال 1340 شمسي صدور اجازهنامههايي را آغاز ميكند. صاحب هر اجازهنامه نيز، در مسائل شرعي به مردم منطقه سكونت خود مشورت ميدهد.
مجلد دوم از روزشمار 15 خرداد 1342 به زودي منتشر ميشود. در اين مجلد وقايع تابستان 1340 مرور ميشود. فهرستي از اتفاقهاي مهم اين فصل چنين است:
ـ توقيف محدود و كوتاه مدت نشريات.
ـ اجتماع و اعتراض دانشجويان ايراني در خارج از كشور.
ـ توجه مفسران روزنامههاي خارجي به اوضاع داخلي ايران.
ـ تعطيلي برخي كارخانهها و اعتراض كارگران و نمايندگان اصناف.
ـ توجه اقتصادي و مالي امريكا به ايران و اميدواري نخستوزير وقت به توجه بيشتر امريكا.
ـ افزايش ميزان توليد نفت خام ايران.
ـ انتقاد محمدرضا پهلوي از عدم توجه كافي رئيسجمهوري امريكا به ايران.
ـ سفر هيئت اقتصادي ايران به اروپا و امريكا براي وام گرفتن و گفتوگو دربارة مسائل اقتصادي ايران و برنامه سوم آباداني.
ـ تظاهرات به مناسبت سالگرد قيام سيام تير و دستگيري اعضاي شوراي مركزي جبهه ملي و نهضت آزادي و هواداران آنان.
ـ نخستين سخنراني محمدرضا پهلوي در جمع مردم.
در كنار اين اتفاقها، علي اميني ـ نخستوزير ـ با سخنرانيهاي پيدرپي در جمع گروههاي مختلف، سعي در حفظ آرامش خود دارد و وعده ميدهد كه مشكلات كشور بزودي برطرف ميشود. اما معلوم است، انتقاد و اعتراض گروههاي مختلف، مثل: سياستمداران كنار گذاشته شده يا خارج از صحنه، گروههاي سياسي، كارگران، معلمان و بويژه دانشجويان، دارد حوصله او را سر ميبرد. بعضي برخورد آشكار و پنهان و كلام نيشدار علي اميني، نشان از عصبانيت اوست.
به اين ترتيب مجلدهاي اول و دوم روزشمار، در مسيري از روزهاي تاريخ ايران قدم برميدارد كه در نهايت به 15 خرداد 1342 خواهد رسيد. در اين مسير، چهرهها، اتفاقها و واكنشها با مخاطب سخن ميگويند و اگر تحليلي از شرايط و اوضاع به ذهن خواننده ميرسد، از گردآمدن و اقتضاي طبيعي اخبار اوست؛ وگرنه، اين روزشمار به دنبال تحليل وقايع آن دوره تاريخي نيست.
اين اثر در مجلدهاي بعد به 15 خرداد 1342 و پايان دوره زماني مورد توجه خود (پايان سال 1343) نزديك ميشود. پيشبيني اوليه ميگويد كه حجم نهايي روزشمار 15 خرداد حدود دوازده مجلد خواهد شد.
روزشمار هر روز با عنوانهاي خبرهاي همان روز آغاز ميشود و سپس متن خبرها، وقايع آن روز را شرح ميدهد. اين متن پينوشتي دارد كه شامل نشاني منابع خبري است. نشاني منابع مطبوعاتي در همين پينوشت كامل است، اما نشاني منابع كتابخانهاي در ضميمه ديگري در پايان هر مجلد، با عنوان «كتابنامه» تكميل ميشود. پايان هر مجلد، جز كتابنامه، فهرستي با عنوان كلي «نمايه» دارد. اين نمايه شامل معرفي شخصيتها، مكانها، نشريهها و منابع خبري و شرح بعضي مفاهيم است. فاصله زماني انتشار اين اثر با زمان واقعه مورد نظر كه بيش از چهل سال است، ايجاب ميكرد كه چنين نمايهاي شكل بگيرد. اين توضيح لازم است كه مداخل نمايه هر جلد با تكرار آنها در جلدهاي بعد، در نمايه آن مجلدهاي معرفي نخواهند شد و نمايه هر جلد شامل معرفي نامها و عنوانهايي است كه براي نخستينبار مطرح ميشوند.
تعداد بازدید: 5525