امام خمینی(ره) چهارم خرداد 1343(1) در پاسخ به تلگراف تسلیت سالگرد فاجعه 15 خرداد 1342 از طرف آیتالله حسن لاهوتی نوشتند:
تلگراف شریف در تسلیت فاجعه مؤلمة 12 محرّم 83(2) موجب تشکر گردید. این واقعة عظیم چیزی نیست که بتوانم فراموش کنم. در اعلامیه، آن روز را عزای ملی اعلام کردم و مجالس سوگواری برقرار شد. خداوند منتقم، انتقام خون آن مظلومان را خواهد گرفت.*
امام خمینی(ره) و آیات عظام محمدهادی حسینی میلانی، شهابالدین نجفی مرعشی و حسن طباطبایی قمی به مناسبت اولین سالگرد قیام 15 خرداد (15 خرداد 1343) اعلامیه مشترکی منتشر کردند که متن آن چنین است:
بسمالله الرحمن الرحیم
انَّا لِلهِ و انَّا الَیهِ رَاجِعُونَ
و سَیَعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ(3)
یک سال از فاجعة خونین 12 محرّم 83 ( 15 خرداد 1342) گذشت. یک سال از مرگ فجیع عزیزان ملت سپری شد. یک سال از بیخانمان شدن و بیسرپرست شدن یتیمان بیپدر و زنهای بیشوهر و مادران داغدیده گذشت. واقعة 15 خرداد ننگ بزرگی برای هیأت حاکمه به بار آورد. این واقعه فراموش شدنی نیست. تاریخ آن را ضبط کرد. آیا ملت مسلمان چه جرمی مرتکب شده بود؟ زنها و اطفال صغیر چه گناهی کرده بودند؟ چرا آنها را به مسلسل بستند؟ علمای اسلام و خطبای مذهبی چه جرمی داشتند؟ گناه آنها دفاع از حق بود؛ دفاع از قرآن کریم بود. به جرم نصایح مشفقانه و صلاحاندیشی اهانت شدند، به حبس کشیده شدند، محصور گردیدند، مبتلا به مصایب شدند.
علمای اسلام وظیفه دارند از احکام مسلّمة اسلام دفاع کنند، از استقلال مملکت اسلامی پشتیبانی نمایند، از ستمکاریها و ظلمها اظهار تنفر کنند، از پیمان با دشمنان اسلام و استقلال و ممالک اسلام اظهار انزجار کنند، از اسرائیل و عمال اسرائیل ـ دشمنان قرآن مجید و اسلام و کشور ـ برائت جویند، از اعدامهای بیجهت و تبعیدهای دستهجمعی و محاکمات غیرقانونی و محکومیتهای بدون مجوز بیزاری جویند؛ و صلاح حال ملت و مملکت را در هر حال بیان کنند. اینها جرم است؟ اینها ارتجاع سیاه است؟ در این مملکت تمام فرق ضاله آشکارا تبلیغ ضد اسلامی میکنند، محافل آزاد دارند، مجالس علنی دارند. مسیحیین، فرستنده در کلیسای انجیلی در تهران دارند، مؤسسه در کرمانشاه دارند؛ مدارس رسمی دارند، برخوردار از پشتیبانی دولتها هستند، نشر کتب ضد دینی آزاد است؛ فقط مسلمانها و مبلغین مذهبی و علمای اسلام آزاد نیستند. تبلیغات دینی و بیان قانونشکنیها «ارتجاع سیاه» شناخته شده و ممنوع گردیده. محافل دینی و مجامع مذهبی محتاج به اجازة شهربانیها و سازمانهاست. دستجات عزاداری بر حضرت سیدالشهداء ـ علیه الصلاه والسلام ـ باید محدود و ممنوع باشد.
ما نمیدانیم اینها چه بستگی با اسرائیل و عمال اسرائیل دارند! آیا برای مملکت کهنسالی مثل ایران ننگ نیست که دولت اسرائیل بگوید ما حمایت از ایران میکنیم! ایران بزرگ تحتالحمایة اسرائیل است؟ آیا خلاف مصالح کشور نیست که مطالب خودساختة بیسر و پایی را در افواه(4) ملت بیندازند، و روزنامهها در اطرافش بحث کنند و ضعف دولت را برملا نمایند؟ این سیاست غلط نیست؟ این فضیحت نیست؟ اینها ملت را خواب فرض کردند.
ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال مملکت اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامة ما برنامة اسلام است، وحدت کلمة مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم، همپیمانی با تمام دوَل اسلامی است در سراسر جهان؛ مقابل صهیونیست، مقابل اسرائیل، مقابل دوَل استعمارطلب،مقابل کسانی که ذخایر این ملت فقیر را به رایگان میبرند و ملت بدبخت در آتش فقر و بیکاری و بینوایی میسوزد. در حضور چهرههای رنگ پریده از گرسنگی و بینوایی دائما دولتها دم از ترقی و پیشرفتهای اقتصادی میزنند.
این حقایق تلخ ما را به تنگ آورده، علمای اسلام را رنج میدهد. اگر اینها «ارتجاع سیاه» است بگذار ما مرتجع باشیم! ما از واقعة 12 محرّم (15 خرداد) خجلت میکشیم. واقعة شوم 15 خرداد و مدارس علمی، فیضیه و غیر آن، پشت ما و هر مسْلم غیرتمند را میشکند؛ تا هیأت حاکمه چه عقیده داشته باشد! ملت اسلام این مصیبت را فراموش نمیکند. ما روز 12 محرّم را عزای ملی اعلام میکنیم. بگذار ما را مرتجع بخوانند، کهنهپرست بدانند.
ما از عواقب این اعمال جائرانه خائف هستیم و نصیحت هیأت حاکمه را لازم میدانیم؛ و کراراً نصیحت کردیم و خیر و صلاح را گوشزد کردیم، و رعایت نشده است. ما مصلحت میدانیم که دولت، رویّه را تغییر دهد. سازمانها و شهربانیها را اینقدر بر ملت ستمدیده و بر علمای اسلام و خطبای محترم چیره نکند. از این اعمال خلاف قوانین اگر میتوانند جلوگیری کنند. علاقة علمای اسلام به ممالک و قوانین اسلامی علاقة الهی ناگسستنی است.
ما از جانب خدای تعالی مأمور حفظ ممالک اسلامی و استقلال آنها هستیم و ترک نصیحت و سکوت [را] در مقابل خطرهایی که پیشبینی میشود برای اسلام و استقلال مملکت جرم میدانیم؛ گناه بزرگ میدانیم؛ استقبال از مرگ سیاه میدانیم. پیشوای بزرگ ما، حضرت امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ سکوت را در مقابل ستمکاری جایز نمیدانست؛ و ما نیز جایز نمیدانیم. وظیفة ما ارشاد ملت است، ارشاد دولتهاست، ارشاد جمیع دستگاههاست. ما از این وظیفه به خواست خدای تعالی خودداری نمیکنیم.
در این زمان، سکوت در مقابل ستمکاری، اعانت به ستمکاران است. وظایف اسلامی وظیفة ما تنها نیست وظیفةتمام طبقات است، وظیفة مراجع اسلام است، وظیفة علمای اسلام است؛ وظیفة خطبای اسلام است، وظیفه تمام ملت است؛ وظیفة تمام ممالک اسلامی و ملل اسلام است. ما امید واثق داریم که ملل اسلامی در آتیة نزدیکی بر استعمار چیره شوند. و ما در موقع خود، به خواست خدای تعالی، از هیچگونه فداکاری دریغ نمیکنیم.
از خداوند تعالی صلاح حال ممالک اسلامی و ملل اسلام و دولتهای اسلامی را خواستاریم. «أَللَّهُمَّ اجْعَلْ أَفتِدَه مِنَ النَّاسِ تَهوی إِلَینَا»(5) والسلام علی من اتبع الهدی.
روحالله الموسوی الخمینی، محمدهادی الحسینی المیلانی، شهابالدین النجفی المرعشی، حسن الطباطبایی القمی.**
امام خمینی(ره) بیستونهم خرداد 1343 در جواب نامه آیتالله حاج شیخ جعفر صبوری مبنی بر وضع ناگوار زندانیان جنوب کشور اظهار تاسف کرده و نوشتند:
راجع به زندانیانی که در جنوب هستند و وضع ناگوار آنها مرقوم فرموده بودید حقیر هم بسیار متأثر هستم و برای اینجانب نیز نامههایی فرستادهاند و اقداماتی جهت استخلاص آنان نموده و قولهایی هم دادهاند. امید است انشاءالله وسایل استخلاص آنان فراهم شده، رفع نگرانی عموم بشود.***
پینوشتها:
1ـ رونوشت این تلگراف از پروندة مبارزاتی امام خمینی(ره) در شهربانی قم به دست آمد. شهربانی قم، گزارش مربوط به مخابرة این تلگراف را طی نامه شمارة 746 /5 ـ 5 /3 /43 برای ادارة اطلاعات شهربانی کل کشور فرستاده است.
2ـ قیام 15 خرداد 1342.
3- سوره شعرا، آیه 228.
4- دهانها.
5- خداوندا! دلهای مردم را به سوی ما قرار ده.
* صحیفه امام، ج 1، ص 331
** صحیفه امام، ج 1، صص 335-338
*** صحیفه امام، ج 1، ص 344
تعداد بازدید: 7030