مقدمه‌
با نگاهی‌ کلی‌ و گذرا به‌ نقش‌ علمای‌ آذربایجان‌ در محدوده‌ زمانی‌ قرن‌ سیزدهم‌هجری‌ تا آغاز نهضت‌ امام‌ خمینی‌ (ره‌)، می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ این‌ نهاد باکارکردهای‌ اجتماعی‌ و سیاسیش‌ آغازگر نهضتی‌ بودند که‌ بعدها نهضت‌ «مشروطیت‌»نام‌ گرفت‌. آشكار شدن‌ ماهیت‌ مشروطیت‌ و خروج‌ آن‌ از مسیر شرع‌ و دین‌، برخی از علما عطای‌ مشروطه‌ را به‌ لقایش‌ بخشیدند. درواقع‌ انزوای‌ نسبی‌ علما پس‌ از تجربه‌ تلخ‌ دراین‌ جریان‌ بود. با روی‌ كار آمدن‌ رضاخان‌ و به‌ خطر افتادن‌ همه‌ جانبه‌ مذهب‌ ونهادهای‌ مذهبی‌، علما اعتراضات‌ سراسری‌ ولی‌ غیر منظم‌ و بدون‌ تشكیلات‌ خود راابراز كردند، امّا با سركوب‌ شدید از طرف‌ رژیم‌، از هر گونه‌ ارتباط‌ و مراوده‌ با آن‌دوری‌ جستند.
در جریان‌ فرقه‌ دمكرات‌ آذربایجان‌ علی‌رغم‌ وجود تمایلات‌ ضد رژیم‌ در بین‌ایشان‌، فرقه‌ را تأیید نكردند و این‌ عدم‌ مشروعیت‌ یكی‌ از علل‌ ناكامی‌ آن‌ فرقه‌ بود.پس‌ از شكست‌ فرقه‌ دمكرات‌ محمدرضا پهلوی‌ به‌ آذربایجان‌ رفت‌، در میان‌ علمای‌آذربایجان‌ گروهی‌ به‌ دیدن‌ شاه‌ رفتند كه‌ بعدها ترقی‌ كردند و گروهی‌ دیگر از جمله‌آیت‌الله شهیدی‌، آیت‌الله دوزدوزانی‌، آیت‌الله خسرو شاهی‌ دیدار با محمدرضا راتحریم‌ كردند كه‌ این‌ جدایی‌ تا سالهای‌ بعد هم‌ ادامه‌ یافت‌. در جریان‌ ملی‌ شدن‌صنعت‌ نفت‌ و انتخابات‌ مجلس‌ هفدهم‌، علما حضور فعالی‌ داشتند كه‌ با كودتای‌ 28مرداد و سقوط‌ دكتر مصدق، فعّالیتهای‌ سیاسی‌ ممنوع‌ گردید. در چنین‌ اوضاع‌سیاسی‌ نوزادی‌ در خانواده‌ای‌ روحانی‌ به‌ دنیا آمد؛ خاندانی‌ كه‌ وی‌ به‌ آن‌ تعلق‌ داشت ‌سابقه‌ شش‌ قرن‌ خدمت‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ به‌ منطقه‌، به‌ همراه‌ داشت‌. پدر، حاج‌میرزا باقر آقا قاضی‌، در جریان‌ مشروطه‌ در نهضت‌ علمای‌ آذربایجان‌ بر ضد رضاشاه ‌به‌ مخالفت‌ با فرقه‌ دمكرات‌ (در زمینه‌ تجزیه‌ آذربایجان‌) حضور فعال‌ داشت‌. فرزند وی‌ نیز خود در بعضی‌ مقاطع‌، همراه‌ پدر بود و خواسته‌ و ناخواسته‌ نقش‌ پدران ‌را بر عهده‌ می‌گرفت‌. خصوصیات‌ بارز اخلاقی‌ و سلوك‌ اجتماعی‌ وی‌ را در كانون‌توجهات‌ قرار می‌داد. پس‌ از بازگشت‌ وی‌ از نجف‌ اشرف‌ به‌ تبریز تا یك‌ دهه‌ وی‌ به‌درس‌ و بحث‌ و مسایل‌ علمی‌ و اجتماعی‌ خویش‌ مشغول‌ بود.
در این مقاله با این‌ نگاه‌ اجمالی‌ به‌ بررسی‌ نقش‌ و مبارزات‌ آیت‌الله محمدعلی ‌قاضی در نهضت‌ امام‌ خمینی‌(ره‌)می‌پردازیم‌.