زهرا رنجبر کرمانی
29 شهريور 1400
ساواک در گزارشی با موضوع «روابط ایران و اسرائیل» به تاریخ 29 /6 /43 مینویسد:
«طبق اطلاع توسط دولت اسرائیل اقداماتی در حال انجام است که در ایران یک انجمن فرهنگی به نام ایران و اسرائیل تشکیل شود.
نظریه: تشکیل انجمن مزبور در حال حاضر صرفنظر از جنبه داخلی (مخالفت روحانیون ایران) از لحاظ سیاست خارجی نیز با توجه به روابط ایران و اعراب به سود کشور نخواهد بود.»[1]
گفتنی است روابط ایران و اسرائیل جلوهای از پنهان کاری سیاسی و ظاهرسازی عوامفریبانه بود. مشی سیاست خارجی ایران مبتنی بر روابط حسنه با اسرائیل بود اما برای جلوگیری از اعتراض مسلمانان، حتی در بالاترین سطح به صورت غیررسمی و گاه محرمانه صورت میگرفت.[2] ملاقات سران دو کشور غالباً محرمانه و به همت ساواک انجام شده، هیئتهای ایرانی نیز به صورت محرمانه به اسرائیل اعزام میشدند.[3]
در اوایل دهه 40 شمسی، بیثباتیهای سیاسی کشور و قدرتنمایی حرکتهای مذهبی که در نهایت به قیام 15 خرداد 1342 انجامید، بهویژه مطرح شدن اندیشههای امام خمینی، مناسبات ایران و اسرائیل را محرمانهتر کرد.[4] با این که ساواک از روحانیون و وعاظ خواسته بود علیه اسرائیل سخنی نگویند، امام خمینی در سخنرانی تاریخی عاشورای 1342ش ـ که به دستگیری ایشان منجر شد ـ حملات تند و شدیدی به اسرائیل کرده، عمال اسرائیل را یکی از مقصرین حادثه مدرسه فیضیه دانست. ایشان اسرائیل را به تلاش برای تسلط بر اقتصاد، تجارت و زراعت ایران و تصاحب ثروتهای ملی متهم نمود.[5]
روابط حسنه ایران و اسرائیل، از مهمترین دلایل نارضایتی مردم از حکومت پهلوی بوده، در گسترش حرکتهای ضد پهلوی نقش مؤثری ایفا کرد. در نهایت با پیروزی انقلاب اسلامی، روابط سیساله ایران و اسرائیل پایان یافت.[6]
پینوشتها:
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 350.
[2]. شهبازی، الهام، 1393، «ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه»، خردنامه، بهار و تابستان 1393، ش 12، ص 91 – 112.
[3]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1361، ص 144.
[4]. شهبازی، همان، ص 95.
[5]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 243.
[6]. شهبازی، همان، ص 95.
تعداد بازدید: 967