18 خرداد 1401
در 18 خرداد 1342 شاه که برای توزیع اسناد مالکیت جمعی از زارعین به همدان سفر کرده بود در سخنانی اظهار داشت:
«تجلی روح مرتجعین سیاه را ما در روز چهارشنبه 15 خرداد در شهر تهران مشاهده کردیم. مرتجع سیاه از چندی پیش این اقدامات را شروع کرد. در چهارشنبه 15 خرداد ارتجاع سیاه چه کرد؟ اسناد و مدارکی که به دست ما افتاده است و دال بر این است که وجوه هنگفتی از خارج به این مملکت برای ایجاد این قبیل بلواها رسیده است و به زودی منتشر خواهد شد. متأسفانه کسانی که بساط 15 خرداد را به راه انداختند خیلی از آنها که دستگیر شدند میگفتند به ما 25 ریال پول داده بودند و میگفتند: در کوچهها بدوید و بگویید زندهباد فلانی. میدانیم این وجوه از کجا رسیده است و به شما ملت ایران بهزودی جزئیات گفته خواهد شد این موضوع اولاً از لحاظ ایرانیت یک ایرانی که پول خارجی را بگیرد و بر ضد جامعه خودش اقدام بکند این را چه میشود گفت و دوم یک نفر شیعه پول بگیرد از یک نفر مسلمان غیر شیعه این چیست؟.»![1]
این ادعای واهی که واکنش تمسخرآمیز افکار عمومی را در پی داشت[2] از کجا نشأت میگرفت؟ حسین فردوست _ رئیس دفتر ویژه اطلاعات - با تأکید بر سازماننیافته بودن تظاهرات 15 خرداد در این خصوص میگوید:
«ناصر مقدم _ مدیر کل اداره سوم _ مأمور بود که... ظرف چند روز علت حادثه را گزارش نماید. او طبق قالبی که... با سلیقه محمدرضا انطباق داشت و اصولاً خارج از این قالب ساواک نمیتوانست فکر کند به تحقیق پرداخت. عکسی پیدا کرد که در بیروت در ساحل دریا از تیمور بختیار[3] گرفته شده بود. عکس از پشت برداشته شده بود، ولی بختیار را میشد تشخیص داد. در کنار بختیار فردی به نام موسوی (احتمالاً) قرار داشت. مقدم مدعی شد که بختیار توسط فرد فوق 2 میلیون تومان به تهران ارسال داشته و با این پول تظاهرات 15 خرداد سازمان داده شده است. از فرد فوق که به ادعای مقدم عامل بختیار و مسئول حوادث بود بازجویی بینتیجهای بعمل آمد. ادعاهایی نیز دال بر ارسال پول توسط جمال عبدالناصر عنوان شد. واضح بود که ادعاهای مقدم فقط برای این است که ضعف خود را بپوشانند و بیاطلاعی ساواک [از وقوع تظاهرات 15 خرداد] را طبق سلیقه محمدرضا جبران کنند. معلوم نشد که اگر بختیار و یا ناصر پولی فرستادهاند، این پول به چه اشخاصی داده شده؟ سازماندهی و تدارک تظاهرات چگونه انجام گرفته؟ به هر حال نه پرونده فوق تعقیب شد و نه گزارش مقدم مستند گردید. مسئله در حد تبلیغات و ادعا باقی ماند و در همین حد برای محمدرضا کفایت میکرد!»[4]
پینوشتها:
[1]. اطلاعات، س 37، یکشنبه 19 خرداد 11342، ش 11110.
[2]. ساواک در گزارشهایی در این خصوص نوشت:
«مورخ 22 خرداد 1342: «در چند روز اخیر موضوعی که اعلیحضرت همایونی در نطق خود در همدان به آن اشاره فرمود که هر نفر 25 ریال گرفتهاند و در تظاهرات شرکت کردهاند، بین مردم مورد تنفر و گفتوگو و تمسخر قرار گرفته است و همه میگویند ببینید چقدر مردم ایران بدبخت شدهاند که در پایتخت مملکت مردم 25 ریال میگیرند و جلوی گلوله میروند و برای چنین مبلغ جزیی خود را به کشتن میدهند، همه مردم روی این مطلب به همین نحو صحبت و اظهار نظر و مسخره میکنند، مأمور ویژه اضافه میکند باید به هر ترتیب شده این مطالب که بخصوص دستاویز مخالفین شده به نحوی اصلاح شود.» (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 8، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387، ص 170).
مورخ 28 خرداد 1342: «در جبهه ملى گفته شده است که اعلیحضرت همایونى در همدان ضمن نطق خود اظهار داشتهاند مردم با گرفتن 25 ریال دست به تظاهرات اخیر زدهاند، با توجه به گزارشهاى خبرگزاریهاى خارجى که چندین هزار نفر کشته شدهاند، فقر اقتصادى مردم این مملکت را علناً اعلیحضرت اعتراف کردهاند که چندین هزار نفر به علت گرسنگى و بیکارى با گرفتن 25 ریال حاضر شدهاند جلوى گلوله بروند که بلکه یک روز شکم خود را سیر کنند.» (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 173).
مورخ 21 خرداد 1342: «... دکتر صفوى از بین پزشکان و سیاح سپانلو از بین فرهنگیان قدیمى و احمد آرامش از بین رجال میگفتند نطق شاهنشاه در عین حالی که بسیار سلیس بود[!] داراى نقطه ضعفى به شرح زیر بود:
1- مقام سلطنت اینکه در نطق خود اشاره کردند که عبدالناصر موجبات تحریک و اغتشاش را در ایران فراهم ساخته هم موجب سرشکستگى ایران در افکار جهانیان شده و میگویند پایههاى اجتماعى ایران بقدرى سست است که عبدالناصر آفریقایی قادر به اخلال در کار ایران است و علاوه بر این شخصیت عبدالناصر از لحاظ بینالمللى بالا میرود و براى او قدرتى فوق العاده قائل میشوند که در جلب کمک کشورهاى بزرگ براى کشور مصر کاملاً موثر میباشد.
2- نقطه ضعف دیگرى که براى بیانات ملوکانه[!] قائل شدهاند این است که فرمودند مردم با دریافت 25 ریال به این آشوب که خطر مرگ براى آنان دربر داشت دست زدند و این امر نشان میدهد فقر عمومى در ایران تا چه حد رسیده که افراد براى 25 ریال جان خود را به خطر میاندازند و یا از دست میدهند...» (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 202).
[3]. اولین رئیس ساواک که مورد سوءظن شاه قرار گرفته، به خارج از کشور تبعید و نهایتاً ترور شد.
[4]. فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، تهران، انتشارات اطلاعات، 1369، ص 515.
تعداد بازدید: 656