14 آذر 1401
آیتالله العظمی سیدابوالقاسم خویی، از مراجع برجسته جهان تشیع، مقیم نجف بود که من [حجتالاسلام شیخ اسماعیل دیانی] به همراه دوستان خدمت ایشان رسیدیم. همان روز «حجتالاسلام عبداللهی» مسئول دفتر آقا وقتی متوجه شد که قصد بازگشت به ایران دارم، از من خواست تا نامهای را به ایران بیاورم و من نیز قبول کردم. از اینرو قرار شد بعد از ناهار ساعت 10 عربی مجدد برای گرفتن نامه نزد آقای عبداللهی بروم. ظهر برای ناهار با چند تن از وعاظ قاینی در منزل «آقای طباطبایی» دعوت داشتیم، لذا همگی به آنجا رفتیم و بعد از صرف ناهار طبق قرار قبلی به دفتر آیتالله خویی مراجعت نمودم. وقتی وارد شدم دیدم حضرت آقا، لباس پوشیده با هیبت خاصی نشسته، من نیز در نگاه اول محو نورانیت و هیبت و شوکت ایشان شدم.
آقای خویی صحبت خاصی نفرمودند و نکات مورد نظر را به دفتر احاله دادند. بعد از دیدار با حضرت آقا متوجه شدم که اجازهنامه روایی به نامم مرقوم فرموده و آماده کردهاند که این برایم بسیار مهم و ارزشمند بود. پس از دریافت اجازهنامه، از دست مبارک آیتالله خویی، خداحافظی نموده از حضورشان خارج شدم. آقای عبداللهی سه نامه به من داد و گفت: «این نامهها را باید با احتیاط کامل به آدرسهایی که پشت پاکت نوشته شده برسانید، توان و جسارت آن را دارید؟» گفتم: «در طول سفر از چندین گمرک عبور کردهام چگونه ممکن است توان بردن دو نامه را نداشته باشم!» سپس نامهها را تحویل گرفتم و روز بعد عازم تهران شدم.
البته نگرانی آنها بیدلیل نبود، رژیم پهلوی از 15 خرداد 1342 به ویژه پس از تبعید آیتالله خمینی به ترکیه و حمایتهایی که از سوی علما و مراجع صورت گرفته بود، رفتوآمدها و ارتباطات بین ایران و عراق را به شدت کنترل میکرد تا مبادا نامه یا پیامی میان علما و حامیان خمینی رد و بدل شود. حساسیت و برخورد مأمورین در بازرسیها مخصوصاً از لحظه ورود افراد به ایران، کاملاً غیرطبیعی و نشانگر نگرانی بیش از حد آنان بود. اما با عنایت کردگار از آنجا که من در هنگام مواجهه با مأمورین، عادی برخورد میکردم، مزاحتمی پیش نیامد و نامهها را به سلامت به دست صاحبان آن رساندم. هر چند از محتوای نامهها بیاطلاع بودم اما حدس میزدم که سیاسی است. یک روز بعد از ورود به تهران و رساندن نامهها، به مسجد و مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری) رفتم. آنجا متوجه شدم که طلاب میگفتند: «آیتالله خویی علیه رژیم موضع گرفته و ضمن انتقاد به نحوه برگزاری انتخابات، آن را تحریم کردهاند!» بدینجهت عدهای از روحانیون و طلاب تهران در حمایت از نامه آقای خویی راهپیمایی کردند و من که خود نامه را برده بودم در تهران به اهمیت نامههایی که از بازرسیها عبور دادهام، پی بردم!
منبع: اسداللهی گازار، احمد، مریم سبحانیان، شیخ اسماعیل، تهران، سوره مهر، 1400، ص 186 - 187.
تعداد بازدید: 1261