20 اسفند 1401
در 20 اسفند 1342 آیتالله سیدمحمد صادق روحانی اعلامیهای به شرح زیر به مناسبت اولین سالگرد فاجعه مدرسه فیضیه صادر کرد:
«بسمه تعالى
... شب سیاه یا روز بیستوپنجم شوال، روز شهادت حضرت جعفربن محمدالصادق(علیهالسلام) فرا رسید. سال گذشته در چنین روزى که مصادف با دوم فروردین بود، قم و جهان شاهد فجایعى بود که تاریخ بشریت را سیاه و رسوا نمود. فجایعى که در طى قرون و اعصار کمتر نظیرش را مىتوان یافت. دستگاه حاکمه سیاهکار، که از جواب اعتراضات مستدل و قانونى مردم مسلمان ایران مخصوصاً جامعه پرافتخار روحانیت عاجز شده بود و محکومیت پرافتضاح خود را درک و حتى لمس میکرد، وقتى دید اسلام و مسلمین با هدفهاى شوم و شیطانى او موافق نیستند، وقتى دید مقررات دین در برابر التزامى که به اربابان خارجى خویش داده است، مقاومت میکند، براى حفظ ساختگى و موجودیت ننگین خود به مقتضاى مَثَل معروف «بالاتر از سیاهى رنگى دگر نیست» تصمیم ناپاک و گستاخانهای گرفت، تصمیم سیاهى که خاطرات یزید پلید را تجدید و اعصاب هر باشرفى را مرتعش مىسازد، بلى تصمیم گرفت که هر چه سر راه جهنمى او بیاید از قانون اساسى گرفته تا مذهب حق جعفرى و قرآن و اسلام از طبقات مختلفه مردم گرفته تا جامعه مقدس روحانیت و مراجع عظام همه را بکوبد، بشکند، درهم بریزد، بسوزاند، بگیرد، ببندد و قتل عام کند و زنده به گور نماید تا با این مانور وحشیانه و کثیف باشد که چند روزى بیشتر به حیات پلید خویش ادامه دهد. اگر چه مردم جهان و مخصوصاً ملت بردبار ایران سال گذشته شاهد انواع قانونشکنیها و آدمکشىها و مردمدرىهای هیئت حاکمه و ناظر کثیفترین جنایات تاریخ بودند. اگر چه هزاران نوعروس و طفل یتیم هنوز به مرگ عزیزانشان گریان و نالانند. اگر چه هنوز زندانها از تراکم مردم بىگناه و حقگو موج میزند و اگر چه هنوز بعضى از علماى عالیقدر اسلام و مراجع تقلید مثل حضرت آیتالله خمینى و قمى زیر زنجیر هیئت حاکمه اسیر و گرفتارند ولى ملت غیور ایران هرگز تسلیم این جنایتکاران نشده و طوفانى از خشم و کینه مقدس نسبت به هیئت حاکمه ضد دین و ضد ملت و عمال تبهکار ایشان بهعنوان یک ودیعه آسمانى در سینه خود حفظ خواهد نمود و شلاق و سرب و باروت هرگز راه عقاید را منحرف نتواند ساخت و از این درنده خویىهاى هیئت، طرفى نتواند بست جز اینکه شعلههاى آتش خشم عمومى و غضب خداوند قهار هر آن به او نزدیکتر و در لجنزارى ژرفتر و عفونتبار از پا فرو رفته است.
آرى در چنین روزى دولت تصمیم خطرناک خود را گرفت و برنامه خیانتبار خود را از مرکز دانشگاه قم، دانشگاه عالى امام صادق(علیهالسلام)یعنى از مدرسه مبارکه فیضیه، آغاز کرد. از روز پیش تعداد زیادى از اتوبوسهاى شرکت واحد را به کمک کامیونهاى ارتشى مأمور لشکرکشى و حمل مهمات نمود تا نفرات و تجهیزات لازم را به قم منتقل نماید، عصر بیستوپنجم شوال هنگامى که مجلس عزاى امام صادق(علیهالسلام) در مدرسه فیضیه برپا بود و هزاران نفر از وجوه طبقات مختلف مردم از علماى اعلام و طلاب علوم دینى و تجار و کسبه و غیر هم در آن شرکت نموده و بر شهادت امام معصوم و مظلوم خود اشکریزان بودند و دریایى از جمعیت مردم شهرستانها که براى تحویل حمل به قم مشرف شده بودند، در خیابان و میدان مقابل مدرسه فیضیه و صحن مطهر موج میزد، در حالى که همه از موضع گرفتن این همه تجهیزات جنگى در مقابل مدرسه و درب صحن مطهر در حیرت بودند، ناگهان با کمال وقاحت، علىرغم اصل نهم متمم قانون اساسى ایران که تصریح میکند «افراد مردم از حیثیت جان و مال و مسکن و شرف محفوظ و مصون از هر نوع تعرضى هستند و معترض احدى نمیتوان شد مگر به حکم و ترتیبى که قوانین مملکت معین مینماید»، قواى دولتى به مدرسه فیضیه یورش بردند و به دستور لیاخوفهاى به اصطلاح ایرانى دست به چپاول و ضرب و جرح و قتل و آتشسوزى گشودند. درب و شیشه حجرات مدرسه شکسته شد. مایحتاج طلاب به غارت رفت. لباس و عبا و عمامه سادات با تعدادى از کتب حتى قرآنها به آتش کشیده شد. طلاب محترم بىدفاع زیر ضربات مهلک جلادان در خون خود میغلتیدند. در و دیوار و پلههاى مدرسه را خون گرفت. طلاب جوان و بىگناه را به بالاى بام برده، بعضى را به رودخانه مجاور و برخى را به صحن مدرسه فرو ریختند. ساعتى نگذشت که تمام شهر قم به وسیله جلادان خونآشام دولتى اشغال و رژه بىشرمانه و مبتذلى در خیابانها شروع شد، هنوز گرگهاى پست و پلید به دنبال صید تازه میگشتند و دیگر هیچگونه امنیتى وجود نداشت. تعدادى از مجروحین و مصدومین را که به علت خونریزى زیاد و زخمهاى گران نتوانسته بودند به خانهها پناه ببرند به بیمارستان حمل و بسترى گشتند. ولى فرداى آن روز به دستور مقامات دولتى برخلاف اصول شرف و انسانیت و براى اولین بار در تاریخ بشریت به عذر اینکه جا نداریم همه را از بیمارستانها بیرون ریختند و به دست مرگ سپردند. این است معنى رعایت اعلامیه حقوق بشر، این است معنى حکومت قانون در این کشور و این است فاجعه دردناکى که با خاطره شهادت جانگداز امام صادق(علیهالسلام) پیوند ناگسستنى داشته و هرگز فراموش نخواهد شد. اکنون به مناسبت سالروز آن فاجعه بزرگ به روان پاک شهداى این واقعه، شهداى فضیلت و روحانیت درود فراوان فرستاده و مراتب تسلیت خود را اولاً به پیشگاه اعلیحضرت اقدس ولىعصر ارواحنا له الفداه و ثانیاً به بازماندگان داغدیده شهدا، تقدیم و صبر و ثبات و استقامت را براى ملت مسلمان ایران و مسلمین جهان در دفاع از حریم مقدس اسلام و قرآن از پروردگار قادر منان مسألت مینمایم....»[1]
پینوشتها:
[1]. اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 97 – 99.
تعداد بازدید: 151